// // جهش پتروشیمی با اتکا به بخش خصوصی - نفتاب
نفتآب
نفتآب

جهش پتروشیمی با اتکا به بخش خصوصی

به گزارش شانا، عباس شعری مقدم از شهریورماه سال 1392 تاکنون مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران را بر عهده دارد، مردی که امروز در جلسات مدیریتی بیشتر از جایگاه پدری صحبت می کند و نقش کنونی شرکت ملی صنایع پتروشیمی را هم پدری این صنعت می داند. او سابقه 12 سال مدیریت بزرگ­ترین مجتمع پتروشیمی خاورمیانه را دارد و توانسته است جانشین پروری، مدیریت علمی و شایسته سالاری را در آنجا نهادینه کند. روندی که قصد دارد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی هم پیاده اش کند. البته چالش او همینجا آغاز می شود. منتقدانش می گویند او در انجام این ایده موفق نبوده است.

با او درباره این چالش و برنامه هایش برای توسعه این صنعت گفتگو کردیم. خلاصه گفتگوی مفصل ما را با عباس شعری مقدم، مدیرعامل مهربان امروز شرکت ملی صنایع پتروشیمی می خوانید.

از خودتان بگویید. کی و کجا متولد شدید؟ کجا تحصیل کردید و چطور وارد صنعت پتروشیمی شدید؟

در تهران متولد شده ام، در منطقه خراسان و مقطع دبیرستان را در دارالفنون بودم و دانشگاه محل تحصیل بنده دانشگاه امیرکبیر بود که آن روزها پلی تکنیک تهران نامیده می شد.

در مورد دلیل ورود به شرکت نفت باید بگویم: علت آن این بود که چون شاگرد اول دانشگاه بودم و رشته تحصیلی بنده الکترونیک است، دانشگاه به من پیشنهاد داد که اگر مایل هستم بمانم و دکترا بگیرم و عضو هیئت علمی باشم.اواسط دانشگاه بود که اعلامیه ای دیدم که شرکت ملی پتروشیمی که تازه تاسیس هم بود، فارغ التحصیلان را با شرایط خوب استخدام می کند.از مهم­ترین ویژگیهای این شرکت آن بود که خدمت سربازی را به عنوان امریه می شد در این شرکت گذراند.چون دوران بعد از 3 ماهه آموزش سربازی را اتلاف وقت می دانستم، وارد این شرکت و صنعت نفت شدم.

چه شد که سمت مدیر عاملی پتروشیمی بندر امام را پذیرفتید؟

سال 73 بازسازی بندرامام تمام شد و به مرحله بهره برداری رسید. در آن زمان از من خواستند که مدیرانی را برای مدیریت آنجا پیشنهاد بدهم. من با بیشتر افرادی که برای این قسمت مورد نظر من بودند صحبت کردم. هرکدام مسائل و مشکلات خاصی را مطرح کردند و همچنین این مسئله وجود داشت که پتروشیمی بندر امام خیلی بزرگ بود و مسئولیتی سنگین بود.نهایتا وقتی کسی قبول مسئولیت نکرد از من خواسته شد تا در این راه هم کمک کنم .من این مسئولیت را پذیرفتم و حدود 12 سال در این بخش مشغول بودم.

روش مدیریتی شما چگونه بود که هم خودتان و هم اطرافیان راضی بودید و در نهایت هم پتروشیمی بندرامام در دوره مدیریت شما بلندآوازه شد؟

سبک مدیریت من مدیریت ساده ای بود به نام مدیریت مشارکتی. شرکت را به پنج قسمت تقسیم کردم. چون وقتی نگاه می کردم می دیدم هرقدر من اختیار و قدرت عمل می دهم هر هفته هیئت مدیره بندرامام جلسات طولانی برای تصمیم گیری دارد و بازهم از کارهای خود عقب هستیم.

به این صورت اداره پتروشیمی بندر امام با من و پنج مدیرعامل دیگر انجام می شد. البته 5 مدیر که از نظر اختیارات با من همتراز بودند.از خصوصیات دیگر مدیریت بنده همانطور که گفتم اعتماد به کارکنان بود و من سبک مدیریتی آقای جک ولش مدیر عامل جنرال الکتریک را پسندیدم و همان را اجرا کردم. جک ولش در سیستم مدیریت خود این را می گوید که به کارکنان خود اعتماد کنید و به آنها اختیار بدهید و به آنها بگویید که چه چیزی از آنها انتظار دارید و در ادامه راه را برای آنها باز نگه دارید تا خودشان به جلو بروند و شما با آنها کاری نداشته باشید.

در خصوص بحث رفع نیاز کارکنان و موارد بهداشتی و تفریحی و غیره کاملا فعال بودم حتی اقدام به تاسیس بیمارستان مدرن با امکانات بین المللی کردم و ایده ام این بود که باید آنقدر این بیمارستان مدرن شود که حتی از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای درمان به آن مراجعه کنند.اینگونه بود که من برای راضی بودن اطرافیان و کارکنان کوشیدم و آنها از کار و فعالیت خود راضی بودند و آن زمان را از بهترین دورانهای کاری خود می دانند.

چه شد که بعد از این همه سال کار و در حالی که بازنشسته بودید پیشنهاد معاونت آقای زنگنه را پذیرفتید؟

 روزی از دفتر ایشان با من تماس گرفته شد و خواستند که اسم نفراتی را که برای صنعت پتروشیمی مفید هستند و کارایی خوبی دارند معرفی کنم.بنده حدود 25 نفر را معرفی کردم. و بعد از من خواسته شد فهرست نفرات کمتر و شایسته تر را معرفی کنم که من فهرست 10 نفری را ارائه دادم. پس از مدتی در جلسه ای من را هم برای مشورت خصوصی تر دعوت کردند و من باز هم فهرستی را معرفی کردم و گفتم که حاضرم به هر کدام که انتخاب شوند کمک کنم. ایشان گفتند خودتان این مسئولیت را قبول کنید.

زمانی که آقای نعمت زاده مسئولیت وزارت صنعت را پذیرفته بودند به ایشان گفتم شما یک کار خوب و راحتی داشتید این چه کاری است که در این سن و سال قبول کردید ؟ گفتند بالاخره اقای روحانی مسئولیتی را قبول کرده و از ما هم درخواست کمک کرده و اگر ما هم پا پس بکشیم چه کسی به او کمک کند ؟ و من هم به یاد همین حرف آقای نعمت زاده افتادم و پیشنهاد آقای زنگنه را قبول کردم. اگر من نمی کردم چه کسی قبول می کرد؟

شما در شرایط خاصی این مسئولیت را پذیرفته اید. به واسطه اجرای خصوصی سازی، NPC دیگر قدرت گذشته را ندارد. دستاوردهایتان در این مدت فعالیت چه بوده است؟

قبول دارم که شرایط دشواری داریم . اولا تحریم به شدت بر صنعت پتروشیمی حاکم است و شرایط را سخت کرده است و در عین حال آنچه در 48 سال خدمتم یاد گرفته ام این بوده که پتروشیمی همواره باید دستش را در جیب خودش کند و توسعه یابد، این را که چگونه بخش خصوصی را ترغیب کنیم، ما یاد نگرفته ایم و این مهم مسئله جدیدی است که در حال یاد گرفتن آن هستیم.

در مورد دستاوردها هم باید بگویم که اقدامات زیربنایی خوبی انجام شد، زیرا تمام پروژه ها معطل ارز هستند و تا ارز فراهم نشودکار آنها راه نمی افتد و جهش کار ما با این پروژه هاست. همچنین در بخش شایسته سالاری در حوزه منابع انسانی و نیز اصلاح شرایط سیستمهای IT اقدامات اساسی صورت گرفته و علاوه بر همه این موارد، نقشه راهی را تهیه کردیم که چگونه این صنعت را توسعه دهیم و راه کدام است. به نظرمان رسید که ابتدا باید این 60میلیون تن ظرفیت ایجاد شده را در نهایت استفاده قرار دهیم ، زیرا در حال حاضر 40 میلیون تن از این 60 میلیون تن مورد استفاده است و مابقی بلا استفاده مانده است و ابتدا باید این را فعال کنیم و این 20 میلیون تن هم معطل خوراک است که وزارت نفت قول داده از اوایل سال آینده خوراک لازم را تامین کند تا این بخش را جبران کنیم.

از سوی دیگر از دوران برنامه های سوم و چهارم 60 میلیون تن پروژه تعریف شده بود که برخی از آنها 60 درصد به بالا پیشرفت داشتند و بسیاری از تجهیزات و ماشین آلاتشان خریداری شده بود و باید کمک می کردیم تا به نتیجه برسند و یکی از همین پروژه های نیمه کاره مهم پروژه خط لوله غرب است و امیدواریم تا پایان سال بخشی از آنها به بهره برداری برسد.

در عین حال وزارت نفت به ما اعلام کرد که از این به بعد خوراکی که به ما تحویل می دهند فقط گاز طبیعی است. به همین دلیل طرحهایی را تعریف کردیم که بتوانیم از این خوراک استفاده کنیم که عمدتا در کنار خلیج فارس باشد و امکان صادرات داشته باشد .

می دانید که بخش خصوصی که بخش زیادی از پتروشیمی ها را در برگرفته بیشتر مشکل منابع مالی دارد و در همین راستا با کمک بورس صندوقهای توسعه پروژه را تعریف کردیم تا بتواند نیاز مالی ریالی این طرحها را تامین کند و یا این که مشکلات مختلفشان را حل کنیم و یا در مواردی که با کمبود مواجه می شوند ، مثل فصل زمستان نوعی مدیریت کنیم که همه مجتمعها با راندمان خوب فعالیت کنند.

آنطور که در مراسم معارفه خود گفتید پتروشیمی در دوران شما البته با اتکا به بخش خصوصیباید جهش دیگری داشته باشد.  این کار چگونه محقق می شود؟

دوره بسیار سخت و با مشکلات زیادی است و نه ما و نه کشور چنین چیزی را تجربه نکرده است و باید صنعت پتروشیمی را با بخش خصوصی توسعه دهیم و این در حالی است که قانون محدودیتهایی را برای ما قائل شده است . از سوی دیگر بخش خصوصی تا به حال عادت نکرده تا سرمایه های بزرگی را به این عرصه بیاورد و اصلا چنین سرمایه های بزرگی ندارد و توان ورود به این عرصه در این بخش نیست و از سوی دیگر قبلا بخش خصوصی برای LC سراغ پتروشیمی می آمد و پتروشیمی هم اجازه داشت با وثیقه گرفتن محصول یا تاسیسات در مقابل بانکها تضمین کند تا کارشان راه بیفتد اما الان این اجازه را  نداریم و بخش خصوصی هم اگر بخواهد تضمینی به بانکها بدهد 130 درصد کل مبلغ را باید بدهد و آنها این توان را ندارند.

مشکل دیگر این است که در ایران مشارکت پذیری وجود ندارد تا سرمایه های کوچک دور هم جمع شوند و مشکل دیگر هم این است که زیرساختها فراهم نشده است تا بخش خصوصی ورود کند. برای یک جهش باید رفتار و حرکتی چابک داشت اما این مشکلات چابکی را از ما گرفته است.

به نظر شما در این شرایط آیا اهداف افق چشم اندازمحقق می شود؟ رسیدن به این اهداف چه الزاماتی دارد؟

اگر تحریم فشار نمی آورد و اتفاقات سالهای گذشته نبود ، ما الان به جای 60 میلیون تن ظرفیت باید 120 میلیون تن ظرفیت می داشتیم و همین حالا 60 میلیون تن عقبیم و قادر نیستیم که به افق چشم انداز برسیم. البته ما هدفمان همین است و امیدواریم شرایط فراهم شود تا خیلی سریع به این مسیر برسیم.

به نظر شما در این سالها چه کارهایی باید در صنعت پتروشیمی صورت می گرفت که تاکنون رخ نداده است؟

خصوصی سازی به نحوی بوده که گوشت و استخوان را از هم جدا کرده اند و هر کدام را به کسی داده اند و زنجیره تولید واحدهایی را که به هم وصل بودند، به شرکتهای مختلف واگذار کرده اند و آنها در تامین خوراکشان هم مانده اند. خصوصی سازی که انجام شده، باید برای ارتباط این شرکتها با هم و رفع نیاز آنها تعیین تکلیف می شد اما مشخص نشده و وضع پرداختهای بین آنها را با شرکت ملی صنایع پتروشیمی مشخص نکرده اند و من مسئولیت این خطا را بر عهده پتروشیمی نمی دانم و در واقع خصوصی سازی با این شرایط، نه به وزیر نفت مربوط بود و نه معاونانش ، در واقع اختیار را از وزیر و معاونانش گرفتند و گروه دیگری این کار را کردند و تنها نتیجه را به آنها اعلام کردند. به نظر من بدترین کار اتفاق افتاده در این سالها نوع خصوصی سازی بوده و همه مشکلات ما هم از همین محل است. خصوصی سازی الان به مثابه جنگ شده که از یک خانواده عده ای این طرف در بخش خصوصی مانده اند و عده ای آن طرف در بخش دولتی مانده اند. آمده اند شرکت مدیریت توسعه را که بیشتر به کار دولت می خورد واگذار به بخش خصوصی کرده اند که به دردش نمی خورد و یا شرکت پتروشیمی بین الملل را واگذار کرده اند که به درد بخش خصوصی نمی خورد. باید مجوزهایی می گرفتند که پتروشیمی ها به دولت خدمت کنند و از این محل درآمد داشته باشند ، اما این کار را نمی کنند. در عین حال اساسنامه پتروشیمی مناسب حالش نیست. من باز هم تاکید می کنم که این اشکالات متوجه افراد قبل از من نیست و همه این تحولات از حوزه اختیار آنها خارج بوده است.

نگاه شما به آینده صنعت پتروشیمی چیست؟

به گزارش روابط عمومی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، شعری مقدم می گوید: اصولا آدم خوش بینی هستم و به همه چیز خوش بین هستم که هر روز شرایط بهتر می شود و در بسیاری از زمینه ها هم این تغییر را می بینم. امیدوارم با تلاش دولت در حوزه رفع تحریم قدمهای بلندی را برداریم و در همین راستا زیرساختها را آماده می کنیم. در نمایشگاهها تواناییها آشکار می شود و مشخص می شود که ما کشوری ثروتمند داریم و من آینده را برای صنعت پتروشیمی و کل کشور خوب می بینم. ما منتظران حضرت مهدی هستیم و منتظران باید زمینه را برای حضور او آماده کنند و تلاشهای ما این زمینه را آماده می کند.

آدرس منبع

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *