تحریم فناورانه نفت و گاز
از دیرباز یکی از مهمترین و اساسیترین نیازهای بشر انرژی بوده است. انسانهای اولیه برای تأمین انرژی گرمایی و نور در بیشتر مناطق روزها از انرژی خورشید استفاده میکردند و برای پخت و پز و تولید نور و گرما در شبها و ایام سرد سال با استفاده از چوب آتش درست کرده و بدین روش نیازشان را برآورده میکردند. در ادامه و پس از گذشت سالیان متمادی با پیشرفت دانش بشر و کشف منابع فسیلی به سوختهای هیدروکربنی روی آورده و کمکم این منبع را به خدمت گرفتند، با گسترش جوامع و شکلگیری صنایع بر سرعت استفاده از این منابع افزوده شد.
وابستگی صنایع و جوامع صنعتی به منابع تجدیدناپذیر بر شدت مصرف آنها افزوده، بهگونهای که مصرف بیرویه سبب شده این منابع که میلیونها سال طول کشیده در لایههای زیرین زمین تشکیل شوند به سرعت تخلیه و دولتها با نگرانیهای جدی روبهرو شدهاند، اکنون از مهمترین مسائل پیشروی حاکمیتها انرژی و نحوه تأمین آن است.
محدودیت منابع انرژی تجدیدناپذیر، قیمت تمام شده استحصال آنها، ضرورت حفاظت از محیط زیست که بهواسطه بهرهبرداری و مصرف بیرویه این منابع در حال نابودی است از یکسو و ضرورت تأمین نیازهای جامعه بشری از منابع فسیلی به عنوان مواد اولیه با بهرهگیری از فرآیندهای پتروشیمیایی با توجه به وابستگی بیشتر صنایع به تولیدات این صنعت از سوی دیگر، دولتها و صاحبان صنایع را واداشته به منابع جدیدی برای تأمین انرژی بپردازند که هم تجدیدپذیر و کمهزینه باشند و هم کمترین آسیبها را به محیط زیست و اکو سیستم وارد کنند.
از اینرو اکنون دنیا به انرژیهای نو و پاک نظیر انرژی خورشیدی، انرژی باد و آب که تجدیدپذیرند روی آورده است. غفلت از این انرژیها و کشف دیرهنگام آن باوجود اینکه همواره در دسترس بشر بوده، سبب شده منابع عظیم فسیلی را به جای تبدیل به کالاهای فرآوری شده و ضروری برای زندگی بسوزانیم.
کشورهای پیشرفته چند سالی است با درک درست به دنبال تأمین انرژی مورد نیاز خود از منابع تجدیدپذیر و بهویژه خورشید هستند و موفقیتهای چشمگیری را در این زمینه کسب کردهاند، برای نمونه آلمان نزدیک به ۵۰ درصد نیاز انرژی خود را از این طریق بهدست میآورد. حتی تعدادی از کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس نیز با تأسیس نیروگاههای خورشیدی در این راه گامهایی برداشتهاند.
با اندکی بررسی در مییابیم که ایران تاکنون در بهرهگیری از انرژیهای پاک تقریباً در دنیا هیچ سهمی ندارد. شاید عامل آن سیاست دیرباز اقتصاد تک محصولی کشور و آسانی دستیابی به منابع انرژی فسیلی بوده است. مالک دومین منابع گازی و سومین منابع نفت جهان با اتکا به این دو نعمت خدادادی بخشی از این منابع را برای اداره اقتصادش بهصورت خام فروخته و بخش دیگر را برای تأمین انرژی داخل کشور سوزانده است. نیازهای انرژی داخل کشور به حدی رسیده که بخش عمده گاز تولیدی به عنوان سوخت مصرف میشود.
این نخستین چالش کلان مدیریت کشور در حوزه انرژی به دلیل ورود دیرهنگام به انرژیهای نوین است اما چالش دوم که طی سالهای آینده بیشتر نمایان خواهد شد کاهش مستمر نیاز کشورهای خریدار نفت و گاز بهدلیل رویکرد به خدمت گرفتن انرژی پاک از سوی آنهاست. آثار زیانبار تغییر فناوری در آن کشورها به جهت رویکرد پیش گفته که من از آن بهعنوان تحریم فناورانه نفت و گاز نام میبرم بزودی سراغ ما خواهد آمد، یعنی چنانچه تحریم سیاسی هم برداشته شود با پدیده جدیدی که بهدلیل کاهش نیاز به منابع فسیلی در دنیا رخ خواهد داد مواجه میشویم.
در گام نخست برنامهریزی و انجام اقدامهای مؤثر فرهنگی – اجتماعی در اصلاح الگوی مصرف انرژی از مهمترین اقدامهایی است که از این دارایی ارزشمند صیانت میکند. متأسفانه عملکرد نهادهای مربوطه در این بخش تاکنون نتیجه قابل توجهی به همراه نداشته است.
به نظر میرسد در گام دوم با توجه به وسعت جغرافیایی ایران و وجود حوزههای سرزمینی مناسب به عنوان ظرفیت بزرگ خدادادی برای احداث نیروگاههای خورشیدی نباید مورد غفلت واقع شود. البته مکانیابی و جانمایی این نیروگاهها بسیار مهم است و نیاز به مطالعات دقیق دارد. بیشک، جانمایی اصولی و فنی با لحاظ آسیبپذیریها نظیر پدیده گرد و خاک، رطوبت، تابش مستقیم خورشید و … در برخی مناطق برخلاف وجود دیگر شرایط مناسب نباید دور از ذهن بماند.
با عنایت به شرایط کنونی کشور در تأمین برق مورد نیاز مشترکان مردمی، صنعتی و کشاورزی ضرورت پرداختن وزارت نیرو به مزرعههای خورشیدی و مگاپروژههای نیروگاهی با محوریت انرژی خورشیدی بیش از پیش نمایان میشود. بهرهگیری از مشارکت مردم بهویژه در مناطقی که استعداد و شرایط این فعالیت را دارند نیز بهصورت خرد با نصب صفحههای خورشیدی بربام منازل و سطوح آفتابگیر میتواند یاریرسان دولت شود.
مشارکت اجتماعی – اقتصادی مردم و مبادله و خرید و فروش برق تولیدی آنها چه با شبکه سراسری و چه همسایگانشان در تولید ثروت برای خانوادهها و توانمندکردن اقتصادی آنها با اهمیت بوده و از جهتی بهخاطر ملموس بودن این فعالیت تولیدی برای آنان بیشک در مدیریت مصرف نیز بسیار مؤثر است. میتوان با مطالعه دقیق و فنی طرح سلولهای خورشیدی و بررسی ابعاد مختلف به متقاضیان طرح، در قبال دریافت وام قرضالحسنه ابزار و تجهیزات لازم تحویل داده شود و پس از راهاندازی و تولید برق اقساط وام از محل فروش برق از سوی مردم به شبکه سراسری بازپس گرفته شود.
و در گام سوم توسعه صنایع پاییندست نفت و گاز باید مدنظر صاحبان امر قرار گیرد. اقدام به توسعه این صنعت بهعنوان موتور پیشران توسعه برکات قابلتوجهی نظیر ارزآوری از طریق صادرات غیرنفتی، تحقق عملی اقتصاد مقاومتی، ارتقای دامنه تابآوری، توسعه سایر صنایع با سیاست راهبرد ساخت داخل، تحقق نوآوری و تولید دانش فنی صنایع را در پی خواهد داشت.
در نتیجه نظر به افزایش روند تأمین انرژی کشورها از منابع تجدیدپذیر و کاهش تقاضای خرید منابع فسیلی همچنین کاهش درآمدهای حاصل از آن از یک سو، افزایش روند مصرف انرژی فسیلی در داخل کشور بیشتر بهعنوان سوخت همچنین خامفروشی منابع هیدروکربنی و واردات محصولات فرآوری شده از این منابع از خارج کشور با قیمتهای گزاف و ظرفیت بالای تولید ثروت، ایجاد اشتغال و … با توسعه صنایع پایین دستی نفت، گاز و پتروشیمی و فرآوری این منابع از سوی دیگر پیشنهادهای زیر را در اذهان متبادر میکند:
* فرهنگسازی و برنامهریزی برای انجام اقدامهای مؤثر فرهنگی – اجتماعی در اصلاح الگوی مصرف انرژی و تقلیل چشمگیر استفاده از منابع فسیلی بهعنوان سوخت.
* برنامهریزی و سیاستگذاری در اجرای زیرساختهای تأمین انرژی از منابع تجدیدپذیر، همچنین توسعه صنعتی در داخلیسازی تجهیزات مورد نیاز این زیرساختها.
* توسعه صنایع پاییندست و میاندست پتروشیمی و بیاثر کردن تحریمهای اقتصادی همچنین پیشگیری از خامفروشی و ایجاد ارزش افزوده بر فرآوردهها و ایجاد اشتغال در کشور.
* ایجاد فضای مشارکت مردمی در تولید و مصرف انرژی از طریق نصب صفحههای خورشیدی در محل سکونت و تولید برق و خرید و فروش برق در شبکه سراسری بین مردم و دولت.
عبدالرضا غلامی
پژوهشگر و مشاور حوزه مدیریت راهبردی