او در این گفتگوی یک ساعته دلیل تحریم شرکت ملی نفتکش را کارت ویزیت استاد رئیس جمهوری سابق در دانشگاه علم و صنعت که از بهمن سال 90 به عنوان مدیرعامل آن شرکت منصوب شد می داند و می گوید: همه تلاشمان برای این که ثابت کنیم شرکت ملی نفتکش یک شرکت خصوصی است با این کارت ویزیت به هدر رفت. سوری می گوید: برای این که شرکت ملی نفتکش بخواهد به استاندارد سال 90 برسد باید 2 سال زمان سپری و 200 میلیون دلار سرمایه گذاری انجام شود.
گفتگوی خبرنگار شانا با محمد سوری، مشاور امور راهبردی وزارت نفت در ادامه می آید.
همانطور که اطلاع دارید دادگاه عمومی اتحادیه اروپا روز پنجشنبه، (١٢ تیرماه) به نفع شرکت ملی نفتکش رای داد و تحریم اعمال شده از سوی کمیسیون اروپا علیه این شرکت را به دلیل نبود ادله کافی، لغو شده اعلام کرد. به نظر شما آیا این رای قابلیت اجرایی دارد و تحریم نفتکشهای ایران لغو می شود؟
حقیقت این است که شرکت ملی نفتکش هیچ خطایی انجام نداده که چه اتحادیه اروپا و چه دیگران آن را تحریم کنند. نفتکش در واقع حمل کننده نفت خام است و با این کشتیها هیچ کالایی غیر از نفت را نمی توان جابه جا کرد.
چرا شرکت ملی نفتکش از سال 2012 تا کنون از سوی اتحادیه اروپا تحریم شده است؟
یکی از امتیازهای نفتکش در دوران گذشته این بود که مساله غیردولتی بودن شرکت و تعلق آن به شرکتهای بازنشستگی در عرصه بین المللی جا افتاده بود و با دقت و پشتکار سعی در حفظ آن می کردیم. تغییر مدیریت شاید امری طبیعی بود اما چگونگی انتصاب، فضای رسانه ای و بی پروایی مقامها و مسئولان اجرایی تعادل را به نفع طرف مقابل بر هم زد.
یعنی مدیریت جدید سبب تحریم نفتکشها شد؟
اجازه دهید توضیح دقیق تری بدهم؛ شرکت ملی نفتکش پیش از آن تغییر مدیریت نامه ای به سران اتحادیه اروپا و ارگانهای دریایی با این مضمون نوشت: “شما که مدعی هستید نمی خواهید با این تحریمها به مردم ایران لطمه ای وارد شود اگر راست می گویید، بدانید سهامداران شرکت ملی نفتکش سه سازمان بازنشستگی هستند (کشوری، نفت و تامین اجتماعی) و کسانی که عضو این سازمان هستند یا بازنشسته اند و یا کارمند در سطوح متوسط جامعه هستند و این شرکت هیچ ارتباطی با مسائلی که مدنظر شماست، ندارد. در واقع این شرکت انرژی موردنیاز کشورهای صنعتی و غیر صنعتی را حمل می کند و هیچ دلیلی برای تحریم آن وجود ندارد. “این حرف یک مبنای حقوقی محکم و قابل فهم در غرب داشت”.
پس از این نامه اتحادیه اروپا چه کرد؟
در جریان رای گیری که در اتحادیه اروپا انجام شد اتفاقاً چندین کشور عضو از موضع شرکت ملی نفتکش به همین دلایلی که اشاره شد حمایت کردند. حتی ملاقاتهایی با سران ارگانهای جهانی دریایی مانند سازمان بینالمللی دریانوردی «IMO» داشتیم و برای آنها حضورا این موضوع را توضیح دادیم و قانع شدند که شرکت ملی نفتکش مشمول تعریف تحریم نیست.
پس تأثیر تغییر مدیریت در تحریم شرکت ملی نفتکش چه بود؟
با توجه به این که مدیرعامل جدید شرکت، مشاور رئیس جمهوری وقت بودند و این واقعیت به صورت کتبی و شفاهی در کارت ویزیت و در ملاقاتها عنوان می شد بهانه واضحی برای عوامل پیگیر تشدید تحریمها فراهم شد که به بازوی توانای حمل و نقل نفت خام کشور حمله کنند و با استناد به این امر که چون مدیرعامل این شرکت را رئیس جمهوری وقت انتخاب کرده است پس شرکت دولتی است و آن را تحریم کردند.
یعنی به دلیل یک کارت ویزیت و سمت مشاوره شرکت ملی نفتکش را تحریم کردند؟!
قریب به یقین همین طور است. در واقع تا آن موقع غیر وابسته بودن نفتکش به بدنه دولتی امری اثبات شده یا حداقل مورد تردید بوده و قابل تعمیم به قوانین تحمیلی تحریم نبود. به همین دلیل نیز اتحادیه اروپا اعلام می کند که ما مدارک قابل قبولی علیه نفتکش نداشتیم.
این موضوع رسما اعلام شد؟
دلایلی که اتحادیه اروپا به کار برد، اینهاست. البته شخصاً به صورت مکتوب این نامه را ندیدم، اما وکلا و افراد ذیربط دیگری که نامه را دیدند برای من نقل کردند.
شرکت ملی نفتکش پس از این که در فهرست تحریمها قرار گرفت، چه کرد؟
شرکت ملی نفتکش و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران وکیل گرفتند و نسبت به این حکم شکایت کردند و از دادگاههای انگلیس نیز رای گرفتند.
با توجه به سابقه شما به چه دلیل در آن مقطع از شرکت ملی نفتکش کنار گذاشته شدید؟
به عقیده بسیاری در آن شرایط بحرانی به صلاح شرکت و کشور نبود مدیریت تغییر کند، اگرچه برای شخص من به دلیل فشار زیاد خوب بود. در آن مقطع داشتن سابقه در امر کشتیرانی بیش از هر زمان دیگر لازم و حیاتی بود. گرچه جانشین محترم بنده به قرار اطلاع دارای دکترای حمل و نقل بودند اما این امتیاز عام کمکی به مشکلات ناشی از تحریم کشتیرانی نمی کرد.
وضع کنونی شرکت ملی نفتکش را چگونه ارزیابی می کنید، در حالی که مشکل بیمه ها با این وجود که عنوان می شود برداشته شده، همچنان پابرجاست؟
بهتر است وضع نفتکشها را از مدیرعامل فعلی این شرکت بپرسید. آنها با توجه به اشرافی که به همه جوانب دارند، زحمت می کشند تا این ناوگان را از بحران گذشته بیرون آورده و حفظ کنند.
اما بیمه هایی که عنوان کردید، ما هم اکنون پوشش بیمه بینالمللی تانکرهای نفتکش “پی اند آی کلاب” (P&I CLUB) را نداریم، ولی دو سال پیش از این که من از شرکت ملی نفتکش بیرون بیایم، شرکت بیمه “پی اند آی کلاب کیش” (P&I CLUB) را ثبت کردیم و این شرکت تا کنون توانسته خود را حفظ کند، یعنی بیمه P&I کیش توانسته به کشورهایی که خریدار نفت ایران هستند و شرکت ملی نفتکش بار آنها را حمل می کند تا اندازه ای بقبولاند این بیمه، بیمه معتبری است.
آیا “پی اند آی کلاب کیش” بیمه معتبری است؟
به نظر من هست، با پشتوانه دولت کار می کند و به اصطلاح “تضمین حاکمیتی” دارد که به لحاظ قوانین بین المللی مورد پذیرش است. هم بیمه مرکزی آن را بیمه کرده و هم بیمه مرکزی با مصوبه ای که از شورای امنیت ملی گرفته و بودجه دولت مبنی بر این که اگر خسارتها از یک حدی بالاتر برود این بیمه خسارت را پرداخت می کند، از آن حمایت می کند. با این وجود برخی خریداران نفت و کشورها اعلام می کنند که “پی اند آی کلابی را قبول داریم که عضو (IGA) باشد.
آی جی ای (IGA) چه نوع بیمه ای است؟
در واقع یک بیمه بالاتر از “پی اند آی کلاب ” است، یعنی کلوب کلوبهاست و اعضای آن 13 شرکت P&I هستند. در واقع این بیمه سطح خسارتهایی را که از یک حد بالاتر می رود، پوشش می دهد. هم اکنون شرکتهای بیمه “پی اند آی کلاب” خسارتی که نزد خودشان بیمه شده را تا 8 میلیون دلار پرداخت می کنند، اگر از این میزان بیشتر شود تا 60 میلیون دلار را “آی جی ای” می دهد و از 60 میلیون دلار بیشتر را بیمه های اتکایی پوشش می دهند. بنابراین، این درخواست را خیلی از خریداران نفت دارند که ما نفتی را با کشتیهای شما حمل می کنیم که بیمه ی آن عضو “آی جی ای” باشد.
عضو “آی جی ای” شدن چگونه است؟ آیا هر شرکت “پی اند آی کلابی” می تواند عضو آن باشد؟
نه نمی تواند؛ شرایطی دارد از جمله آن که “پی اند آی کلاب” در تحریم نباشد. این در حالی است که پی اند آی کلاب کیش” در تحریم است. از سوی دیگر کشتیهایی که با این کلوب بیمه هستند باید 25 درصد سهمشان برای کشورهای دیگر باشد. مثلا اگر 10 میلیون تناژ را بیمه کرده باید 7.5 میلیون تن برای کشور مبدا و 2.5 میلیون تن برای کشورهای دیگر باشد که “همه تخم مرغها در یک سبد قرار نگیرد” و کشورهای دیگر هم عضو “پی اند آی کلاب” شده باشند. به همین دلیل پی اند آی کلاب کیش نمی تواند عضو “آی جی ای” شود.
با لغو تحریم ایران می تواند عضو آی جی ای (IGA) شود؟
یکی از مشکلات حل می شود، ولی پوشش 25 درصدی به مشتریان غیر ایرانی نیاز به بازاریابی و تلاش دارد.
25 درصدی که عنوان کردید فرقی نمی کند برای چه کشوری باشد؟
فرقی نمی کند، باید درصدی از کشتیها را از میان شرکتهای کشتیرانی غیر ایرانی انتخاب کنند.
مدیر عامل شرکت ملی نفتکش ایران عنوان کردند اگر کمیسیون اروپا تا 2 ماه نسبت به رای لغو تحریم علیه نفتکشها اعتراض نکند، شرکت ملی نفتکش ایران به طور کامل از فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا خارج خواهد شد. به نظر شما آیا واقعا پس از دوماه تحریمها به طور کامل برداشته می شود؟
این که چه زمانی تحریمها را بر می دارند، معلوم نیست، در واقع آنها برداشت تحریمها را منوط به مذاکره با ایران می دانند. پس هنوز باید تا پایان مذاکرات صبر کرد. در واقع ایران خواستار این است تا این مذاکرات زودتر به نتیجه برسد اما برخی کشورهای غربی و عربی که لغو تحریم ایران به ضررشان است، علاقه ندارند ایران در این مذاکرات به نتیجه برسد.
عده ای معتقدند برخی داخلی ها نیز از تحریمها سود کلانی می بردند و این گروه در داخل کشور با فرافکنی مانع رسیدن به توافق ایران در مذاکرات می شوند، شما چقدر با این موضوع موافقید؟
درست است یک سری از گروهها مثل صرافی ها به دلیل محدودیت جابجایی پول در شرایط تحریم سود می بردند، ولی آنها نقشی در به تعویق افتادن تحریمها نداشته و ندارند. حذف تحریمها به نفع کشور است. هرچند ممکن است منافع شخصی برخی به خطر بیفتد. فکر می کنم که هیچ ایرانی نباشد که نخواهد این تحریمها برداشته شود، زیرا این تحریمها علاوه بر منافع ملی، گریبان افرادی را که منافع جریی نیز دارند، می گیرد و همه ملت متضرر می شوند.
شرکت ملی نفتکش در این دوسال به دلیل تحریمها چه میزان ضربه خورده است؟
تحریمها چندین وجه دارد؛ مثلا، بیمه کشتی یکی از آنهاست، بیمه شرکتهای P&I داخلی با همه نقصهایی که دارند، خیلی گرانتر از بیمه خارجی است. وقتی کشتیها با بیمه خارجی بیمه می شوند هزینه بیمه میان شرکتهای مهم بیمه دنیا سرشکن می شود. در واقع وقتی ریسک تقسیم می شود، در صورت ایجاد خسارت نیز میان همه تقسیم می شود. اما درباره بیمه کلوپ ایرانی فرق می کند. اگر کشتی خسارت ببیند تنها بیمه مرکزی باید آن خسارتها را بپردازد، پس بیمه مرکزی هزینه بیمه گرانتری می گیرد تا در صورتی که خسارت وارد شد، بتواند هزینه های خود را جبران کند.
موضوع دیگر، بیمه بدنه کشتی و ماشین آلات است، زیرا بیمه “پی اند آی کلاب” مانند بیمه شخص ثالث است و بیمه بدنه کشتی، بیمه دیگری است و بیمه پی اند آی کلاب آن را پوشش نمی دهد، یعنی اگر کشتی غرق شود یا آسیبی ببیند بیمه بدنه می خواهد و همین بیمه های بدنه داخلی به مراتب گرانتر از بیمه خارجی است، با این تحریمها خرید تجهیزات و قطعات یدکی و تعمیرات نیز گرانتر شد، انتقال پول هزینه بردارتر شده و از همه مهمتر این که شرکت ملی نفتکش به دلیل تحریمها دیگر نمی تواند بار بین المللی حمل کند، پیش از تحریمها شرکت نفتکش 80 درصد درآمد خود را از محل حمل و نقل بین المللی به دست می آورد و برای همه کشورهای نفتی دنیا بار حمل می کرد ضمن آن که بیشتر کشتیها دو سربار بودند، در حالی که هم اکنون تنها نفت ایران را حمل می کنند و در واقع یک سر بار هستند.
چه میزان به دلیل یک سر بار بردن، خسارت دیده ایم؟
رقمش را باید از شرکت ملی نفتکش بپرسید، اما قطعا مبالغ آن زیاد است چون حمل بار بین المللی تقریباً صفر شده است و فقط از ایران بار برده می شود و از هیچ مقصد دیگری دریافت نمی شود.
می توان گفت شرکت ملی نفتکش زیان ده شده است؟
ممکن است زیان ده نشده باشد، چون هیچ شرکت خارجی هم نمی تواند بیاید و بار ایران را حمل کند، در واقع شرکت نفتکش تنها شرکتی است که نفت ایران را برای شرکت ملی نفت حمل می کند، بنابراین، از این جهت بار دارند ولی بار برگشت ندارند.
همانطور که عنوان کردید شرکتهای کشتیرانی از تحریمها خسارتهای سنگینی دیدهاند. در صورتی که تحریمها برداشته شود آنها باید چه اقدامهایی انجام دهند تا دوباره به شرایط فعالیتهای بینالمللی برگردند؟
شرکتهای کشتیرانی و حملونقل دریایی لازم است در گام نخست مشکلات پرچم کشتیها و کشور محل ثبت آنها را حل کنند، همچنین مشکل موسسات ردهبندی کشتیها (Classification Societies) و مشکل ارزیابی و بازرسی شرکتهای بزرگ نفتی که معمولاً برای هر کشتی باید دست کم گواهینامه بازرسی از چهار شرکت بزرگ نفتی را داشته باشند. شرکتهای کشتیرانی اصطلاحاً به آن Wetting میگویند که باید آن را برطرف کنند. بالا بردن استاندارد کشتیها و انجام تعمیرات لازم عقبافتاده، دریافت بیمه (P&I CLUB) بینالمللی، دریافت بیمه بدنه بینالمللی برای ناوگان، افتتاح حسابهای بانکی جدید در خارج از کشور، تعیین شرکتهای خدماتی در بنادر متعدد دنیا ،افتتاح دفاتری که پیشتر در خارج از کشور داشتهاند و به دلیل تحریمها بسته شدهاند و تامین کارکنان آنها، تلاش برای گرفتن بخشی از بازار بین الملل، مجموعه کارهایی است که باید انجام دهند.
این مواردی که عنوان کردید چقدر زمان و هزینه نیاز دارد؟
طبق محاسبات من به 2 سال زمان نیاز دارند و ممکن است 150 تا 200 میلیون دلار هزینه در برداشته باشد تا به همه شرایط پیش از تحریم دست یابد.
چه می توان کرد تا این زمان کاهش پیدا کند؟
اگر بودجه باشد باید از هم اکنون دست کم کار تعمیرات کشتیها را آغاز کرد.
تعمیرات در داخل کشور انجام می شود؟
خیر، بیشتر تعمیرات در داخل کشور امکان پذیر نیست. بلکه بیشتر کشتیها در کشورهایی مانند، امارات، بحرین، عمان، قطر، کره جنوبی، سنگاپور و چین تعمیر می شوند.
برای تعمیر هر کشتی چقدر زمان نیاز است؟
به طور معمول و متداول یک ماه.
تصور کنید مذاکرات ایران با تحریمکنندگان غربی خیلی زود به پایان برسد و قرار باشد از دو ماه آینده تحریمها برداشته شود. آیا مدیران بخشهای دولتی و خصوصی برنامههای پس از تحریم را در سطح کلان و در سطوح پایینتر پیشبینی کردهاند؟
البته ممکن است بخشهایی به این موضوع اندیشیده یا برنامهریزی کرده باشند، اما میتوان حدس زد که در این باره توجه کافی نکرده باشند.
پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
برای یک یا چند بخش کارگروههایی که تجربه لازم در آن بخشها دارند، تشکیل شود و این کارگروهها بخشهای زیرمجموعه خود را مطالعه و بررسی کنند و پس از انجام مطالعات و تحقیقات، پیشنهادهای خود را برای راهکارهای مناسب پس از پایان تحریم ارائه دهند، هر کارگروهی یافتههای خود را در جزوههای مختلف مکتوب کند، شوراهایی از مسئولان وزارت صنایع و بازرگانی، وزارت نفت، وزارت کار، شورای امنیت ملی، وزارت راه و ترابری، وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و … با اختیارهای کافی و ویژه تشکیل شود که آنها بتوانند برای یافتههای کارگروههای مورد بحث راهحلهای قانونی، اجرایی و عملی ارائه دهند.
همچنین برای جذب سرمایهگذاران خارجی و داخلی یک تیم مجرب از نظام بانکی، پولی و آشنا به امور فاینانس تشکیل شود تا آنها بتوانند همه امکانات احتمالی را بررسی کنند و با آنها ارتباط منظم و مذاکره داشته باشند. کارگروههایی برای خرید تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز صنعت نفت تشکیل و آنها نیز با مطالعات جامع امکان تامین نیازهای خود را مکتوب کرده و ارتباطات لازم را برقرار کنند که در زمان مقتضی پس از تحریم، بتوانند وارد عمل شوند. همانند صنعت نفت، دیگر بخشهای صنعتی نیز برای خرید تجهیزات، ماشینآلات و مواد اولیه مورد نیاز کارخانه های زیرمجموعه خود کارگروههایی تشکیل دهند که پس از بررسی و مطالعات و مذاکرات لازم بتوانند پس از تحریم نیاز و کمبودهای خود را تامین کنند،از طریق تلویزیون و سایر رسانههای عمومی آگاهیهای لازم به جامعه برای برنامهریزی و آیندهنگری به سایر بخشها و شرکتهای خصوصی داده شود تا آنها نیز اقدامهای مشابه مربوط به بخشهای خود را انجام دهند.
متاسفانه وقتی تحریمها به تدریج بر کشورمان تحمیل شد، برخی مسئولان اجرایی ارزیابی لازم را نسبت به آثار سوء آن نداشتند و سهواً یا از روی ناآگاهی پیامدها را روشن نکردند و حتی روی آن سرپوش گذاشتندّ. بنابراین، آمادگی ملی کافی برای مقابله با این هجمه اقتصادی غرب ایجاد نشد و کار توسعه ناآگاهی بهجایی رسید که تحریمها کاغذپارههایی بیش تلقی نشده و اعلام کردند «اگر میخواهید ما را بیشتر تحریم کنید»!
اگر این مسائل را به بحث و گفتگو میگذاشتیم، اگر برای مقابله با تحریمها، سمینارها و کنفرانسهایی برگزار می شد، راههای بهتر و سریعتری برای مقابله با تحریمها و کاهش آثار سوء آنها پیدا میکردیم. اما بهتر است بگوییم که گذشتهها، گذشته است و بهتر است آینده را دریابیم.
گفتگو: رویا خالقی