نفتآب
نفتآب
پایان انزوای توسعه منابع انسانی در صنعت نفت

پایان انزوای توسعه منابع انسانی در صنعت نفت

صنعت پالایش در اقتصاد کشور جایگاه تثبیت شده‌ای را به خود اختصاص داده است. این صنعت با پس زدن تحریم‌ها، درتکاپوی رها کردن خود از پیله مدیریت سنتی است؛ همان پیله‌ای که در گذشته او را محکوم به انزوای توسعه‌ای کرده بود تا خام‌فروشی یکه تاز میدان تجارت باشد.

حال دوران این محکومیت به پایان رسیده و رویکردهای پالایشی از سوی حکمرانان صنعت نفت در حال بازسازی است. باید یادآور شد که بخش اعظم چالش‌ها ریشه در نبود مهندسی موتور محرک پروژه‌ها، یعنی منابع انسانی داشته است و تا این نگاه به روح صنعت یعنی همان نیروهای انسانی اصلاح نشود، نمی‌توان گام‌های بعدی را با قدرت برداشت.

توجه به نیروی انسانی متخصص و جهادگر از جمله دغدغه‌های کهنه‌ای است که در صنعت نفت در چند سال گذشته در حاشیه مانده بود، به‌گونه‌ای که در پایان دولت دوازدهم و واپسین لحظات واگذاری کرسی مدیریت وزارت نفت به دولت سیزدهم، موج اعتراض‌های کارگری ابعاد گسترده‌ای یافت و پروژه‌ها را به حاشیه کشاند؛ دقیقاً همان زمانی که تحریم پای خود را بر گلوی صنعت نفت فشار می‌داد.

با روی کار آمدن دولت سیزدهم، نگاه و سیاست وزارت نفت با یک دگرگونی در این باره روبه‌رو شده است. با آمدن وزیری از جنس نفت و انتصاب‌هایی که با رویکرد فسادستیزی در صنعت نفت شکل گرفت، نخستین رکن کار بر پایه توجه و اهمیت به نیروهای انسانی شاغل در صنعت قرار گرفت.

در بین شرکت‌های تابع وزارت نفت نیز این اتفاق و پوست‌اندازی در صنعت پالایش به‌وضوح در حال وقوع است.

جلیل سالاری که او را از پیش‌ترها به‌عنوان منتقد سرسخت غفلت از پالایشگاه‌سازی در دولت قبل می‌شناسیم، از بدو ورود به مجموعه پالایش و پخش اقدام‌هایی را در سه محور گفت‌وگو و دیدارهای چهره به چهره با کارکنان و مدیران شرکت‌های زیرمجموعه، ملاقات‌های سازمانی با مدیریت‌های مختلف ستادی و شرکت‌های زیرمجموعه و بازدیدهای سرزده از واحدهای مختلف عملیاتی و ستادی در دستور کار خود قرار دارد تا از یک طرف با چالش‌ها و مشکلات کارکنان از نزدیک آشنا شود و از سوی دیگر در مدت زمان کوتاهی با رؤیت و شنیدن گزارش‌های مکتوب و شفاهی شرکت، چالش‌ها و فرصت‌های موجود را دریابد و به چاره‌اندیشی آنها بپردازد.

باید اذعان کرد کنار گذاشتن نگاه فئودالیته در بستر سازمانی مهم‌ترین ضرورتی است که می‌تواند به اعتمادسازی و ایجاد ارتباط پایدار فارغ از نگاه رئیس و مرئوسی در بخش حساسی همچون صنعت پالایش منجر شود. آغاز نقطه این حرکت به‌صورت دومینووار از مرکز ثقل سیستم، خواه‌ناخواه دیگر بخش‌ها و شرکت‌های زیرمجموعه ستادی و پالایشی و هم ۱۰ پالایشگاه کشور و هم مناطق تحت تکلف شرکت، مانند شرکت ملی پخش و مناطق دوازده‌گانه شرکت خطوط لوله و مخابرات و… را در بر خواهد گرفت.

این تاکتیک با تسری یافتن می‌تواند به آرامش روانی و امنیت خاطر نیروهای انسانی که مهم‌ترین رکن و دارایی صنعت است، بینجامد و صنعت پالایش، انتقال و توزیع را به‌نوعی از نگاه ارباب رعیتی دور نگاه دارد.

می‌توان به چنین برخوردی اعتماد کرد، زیرا بر اساس شنیده‌ها، این نشست‌ها از بدو ورود تیم جدید مدیریت تاکنون ادامه داشته و در همه نشست‌ها که با واحدهای مدیریتی زیرمجموعه برگزار شده بر لزوم اهمیت به جایگاه انسانی نیروهای شاغل و ضرورت استفاده از تجهیزات داخلی در پروژه‌های مرتبط با شرکت‌ها تأکید شده است.

دغدغه احیای سازندگان و شرکت‌های ایرانی در کنار برخورد قاطع برای نشان دادن جایگاه واقعی نیروهای انسانی به دست‌اندرکاران این صنعت می‌تواند انگیزه‌ای جدید در میان کارکنان باشد و شرایطی را فراهم کند تا دیگر هیچ شرکتی از ادامه حیات خود دلسرد نشود و هیچ‌گاه کارگری مأیوس از همه‌جا، در کنار میدان نفتی خود را حلق‌آویز نکند.

یادداشت وارده

آدرس منبع

اشتراک گذاری
برچسب‌ها:

مطالب مرتبط

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *