صادرات گاز با خط لوله، رابطه کشورها را در هم تنیده و قویتر میکند
قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان از خاک ایران به مقصد آذربایجان روزهای نخست دیماه وارد مرحله عملیاتی شد، قراردادی که برخی حجم آن را قابل توجه نمیدانند و معتقدند تأثیری در صادرات گاز ندارد و برخی دیگر از آن دفاع کردند. مهران امیرمعینی، معاون بازاریابی و عملیات گاز اما معتقد است: این نخستین پروژه صادرات گاز یا سوآپ گازی ما نیست، اما از دید تجارت گاز هر فعالیتی که به ایجاد درآمد هرچند اندک برای کشور منجر شود گام مثبتی است. در امضای این قرارداد چیزی که مهمتر است و کمتر به آن توجه شده، «تجارت» است.
قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان از مسیر ایران به مقصد آذربایجان هفتم آذرماه ۱۴۰۰ در حاشیه پانزدهمین نشست سران اکو امضا شد و بر اساس آن ایران سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان را به آذربایجان تحویل میدهد.
گفتوگوی شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی (شانا) و ماهنامه ایران پترولیوم با مهران امیرمعینی، معاون بازاریابی و عملیات گاز مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران را در ادامه بخوانید.
قرارداد سوآپ گازی سهجانبه ایران، ترکمنستان و آذربایجان از یکم دیماه وارد مرحله اجرایی شد، عدهای معتقدند امضای این قرارداد با توجه به حجم پایین آن اهمیت بالایی در صادرات گاز ندارد، ارزیابی شما چیست؟
ببینید، این نخستین پروژه صادرات گاز یا سوآپ گازی ما نیست، اما از دید تجارت گاز هر فعالیتی که منجر به ایجاد درآمد هرچند اندک برای کشور شود گام مثبتی است. در امضای این قرارداد چیزی که مهمتر است و کمتر به آن توجه شده، «تجارت» است. شاید در گام نخست، حجم این قرارداد خیلی مهم نباشد، اما باید به این نکته توجه داشته باشید بهویژه درباره صادرات گاز با خط لوله، رابطه کشورها در هم تنیده و قویتر میشود، زیرا خط لوله اجتماع و وابستگی متقابلی را ایجاد میکند و بهنوعی ارتباط بهتری را با کشورهای همسایه برقرار میکنید، کما اینکه در دوره تحریم تقریباً گاز ایران مستثنا شد، زیرا خریداران گاز ایران درخواست کردند تحریمها درباره گاز اعمال نشود و این اتفاق هم افتاد. الان هم صادرات گاز ایران به ترکیه و عراق ادامه دارد و از شمول تحریمها خارج است، بنابراین نفس قرارداد صادرات گاز مثبت است، اما اینکه در آینده بخواهیم آن تجارت را توسعه دهیم، مسئله دیگری است.
آذربایجان و ترکمنستان رقبای گازی ما در منطقه هستند، آیا با امضای این قرارداد، برای خودمان رقیب تراشیدهایم و زمینه صادرات گاز آنها را تسهیل کردهایم؟
در این قرارداد باید به حجم سوآپ نگاه کنیم، بهاندازهای نیست که بگویم بازار را به رقبایمان تسلیم کردیم. مهم این است که ما در تجارت هستیم، ضمن اینکه این رقابت سبب میشود بین ما (ایران) و آذربایجان و ترکمنستان ارتباط برقرار شود، اما چون حجم آن کم است نباید احساس خطر کنیم. روابطی از این دست درهمتنیدگی کشورها را بیشتر میکند، همهچیز به نظرم اقتصاد نیست؛ یک بده بستان است، اینها بازیهای پیچیدهای هستند که وقتی مسائل ژئوپولیتیک به آنها اضافه میشود باید با دقت بیشتر و راهبردی گام برداشت. از طرف دیگر حواسمان باشد که درست است که ما دوست داریم بازار خودمان را داشته باشیم، اما واردکنندهها هم دوست ندارند تنها به یک صادرکننده وابسته باشند، آنها هم تمایل دارند سبد واردات گاز خود را متنوع کنند، اگر بخواهیم جلو تنوع فروشندگان گاز را بگیریم خریداران از مسیر دیگری بازارهای خود را پیدا میکنند. مطمئن باشید حتی اگر خریداران گاز بخواهند بازارشان را در اختیار شما بگذارند، همه بازارشان را به شما نمیدهند، بنابراین من خیلی نگران اینکه با این قرارداد برای خودمان رقیب تراشیدهایم، نیستم.
نکته دیگر این است که با توجه به حجم ذخایری که داریم نیازمند راهبردی در این بخش هستیم؛ اینکه ببینیم نقطه بهینه صادرات گاز ما کجاست. باید به مباحث ژئوپولیتیک هم توجه داشته باشیم و هزینه و فایده آنها را محاسبه کنیم، سخت است، اما شدنی است.
اجرای سوآپ چقدر بر احیای روابط ما با کشور ترکمنستان تأثیر دارد؟
بهطور قطع و یقین تأثیر دارد. بعضی مواقع دو طرف ممکن است سرسخت باشند و با همدیگر صحبت نکنند، اما همین قرارداد باب صحبت را بین طرفها باز میکند و بیشک خیلی از مسائل هم حل میشود. در کل به نظرم اتفاق خوبی است.
میتوان این تجارت را به کشورهای همسایه هم تعمیم داد؟
چرا که نشود. ممکن است بتوانیم بین سایر همسایگان هم چنین ارتباطی را برقرار کنیم، برای نمونه میتوانیم از طریق سوآپ، گاز قطر را به پاکستان یا گاز ترکمنستان یا آذربایجان را به کویت برسانیم، منظورم این است که راههای فراوانی از این مسیر برای تجارت است و میتوانیم روی همه آنها فکر کنیم.
اصلاً چنین چیزی شدنی است؟
اینکه شدنی هست یا نه من میگویم بهطور حتم هست. اینکه چه شکلی انجام شود به منافع دو طرف بستگی دارد، اگر منافع هر دو طرف تأمین شود، قاعدتاً منجر به انعقاد قرارداد میشود.
سوآپ گاز به کشورهای همسایه برای ایران سودآور هست؟
در بحث سوآپ، شما با هر کشوری که دارنده ذخایر و هر کشوری که مصرفکننده است میتوانید پل اقتصادی داشته باشید، خاطرم هست حدود سه سال پیش، کویتیها پیشنهاد سوآپ گاز را از طریق ایران مطرح کردند، گفتند با توجه به بحث تحریمها سوآپ گاز از طریق ترکمنستان را به این کشور انجام دهیم. ما گاز ترکمنستان را تحویل میگرفتیم و خودمان از جنوب گاز را به کویت منتقل میکردیم. مشخصات گاز و کیفیت آن هم قابل محاسبه است، نیازی هم به احداث خط لوله نبود، زیرا در ایران خطوط لوله گاز گستردهای داریم، آن زمان پیشنهاد کویتیها را رد نکردیم، اما بهقدری منفعل بودیم که نتوانستیم آن را به نتیجه برسانیم.
با توجه به شرایط فعلی کدام گزینه را برای صادرات گاز ایران بهتر میدانید؟
در این باره بحث راهبرد مطرح است، در این مورد باید هم از بابت امنیت تقاضا و هم امنیت عرضه به مسئله نگاه کنیم. نمیتوانیم همه منابع و تجارتمان را تنها از طریق سوآپ یا خط لوله تأمین کنیم. فکر میکنم باید ترکیبی از همه روشهای صادرات گاز و تجارت گاز داشته باشیم. چه اشکالی دارد در کنار خط لوله، الانجی و حتی صادرات از طریق کشتیهای سیانجی را هم داشته باشیم. درست است که هماکنون صادرات با الانجی خیلی سودآور نیست، اما میتوانیم حجم کمی از صادراتمان را به آن اختصاص دهیم. من میگویم اجازه بدهید در همه بازارها باشیم. تنها به یک بازار خودمان را محدود نکنیم، البته به همه این بحثها فارغ از بحث تحریم پرداختهام.
آینده صادرات گاز را چطور میبینید؟
دو بحث در این ارتباط مطرح است؛ اینکه منابعش را داریم بله داریم. نخستین کارمان این است که با سرمایهگذاری بالا این منابع بالا بیاید، بحث بعدی این است که اگر میخواهیم با اروپا مراوده داشته باشیم حتماً باید مسائل سیاسیمان را حل کنیم، هیچ شکی در آن نیست. با کشورهای همسایه هم در بازار صادرات گاز فعلاً عراق و ترکیه را داریم که حداقل نباید بازارمان را در این کشورها از دست بدهیم. این دو کشور اولویت نخست و دوم ما هستند، در مورد پاکستان هم قراردادی داریم و باید مذاکراتمان را بهصورت جدی با پاکستانیها آغاز کنیم. حالا غیر از این همسایهها، بازارهای دورتر مثل چین یا هند است که آن را هم میتوانیم بازاریابی کنیم.
ایران و روسیه دو کشور نخست از نظر ذخایر گازی هستند و بهنوعی رقیب هم در تجارت گاز محسوب میشوند، اما این روزها بحثهای زیادی مطرح میشود که روسیه اجازه نمیدهد ما وارد بازار گاز اروپا شویم، چقدر با این نظریه موافق هستید؟
دو نکته وجود دارد، اینکه روسیه بخواهد بهصورت فیزیکی برخورد کند که بههیچوجه چنین چیزی نیست. روسیه ابزار صادرات گاز به اروپا دارد، شما میخواهید وارد بازار اروپا شوید، قیمت مسئله مهمی است، روسها میتوانند روی این مسئله مانور بدهند، آیا شما توان رقابت قیمتی را با روسیه دارید؟
دوم اینکه آیا روسیه دلش میخواهد رقیبی در بازار اروپا داشته باشد؟ بیشک خیر. آیا بازار اروپا برای روسیه مهم است؟ بله ۱۰۰ درصد مهم است. حتی مهمتر از ایران است. در هر حال روسیه از ما به اروپا نزدیکتر است و در این منطقه پیشینه دارد، اما اینکه بگویید ما خواستیم و روسها نگذاشتند وارد این بازار شویم به نظرم اصلاً چنین چیزی نیست.
برای ورود به بازار اروپا باید به این نکته توجه کنیم چقدر این بازار برای ما مهم است؟ آیا اینقدر مهم است که در گام نخست از همه منافعمان در بازار صادرات بگذریم و هدفمان فقط این باشد که گازمان را به اروپا برسانیم و بعد کمکم جای پایمان را در این بازار محکم کنیم. خب اگر قرار است این کار را انجام دهیم باز هم میگویم باید راهبردی در این ارتباط داشته باشیم. در بحث روسیه هم معتقدم اگر خودمان میخواستیم وارد بازار اروپا شویم شدنی بود.
بالا بودن مصرف انرژی در ایران آیا نگرانی در مورد داشتن گاز برای صادرات ایجاد نمیکند؟ بالاخره ما گاز برای صادرات داریم یا نه؟
نخستین پرسشی که در هر مذاکره صادرات گاز مطرح میشود این است، ببینید نکته مهم این است که ما گاز داریم اما کجاست؟ زیر زمین است. ما از نظر ذخایر گازی مشکلی نداریم، ظرفیت آن وجود دارد، منتها باید آن را بالفعل کنیم که آن هم نیازمند سرمایهگذاری و جذب منابع مالی و انسانی است. اینها همه شدنی است، منابع انسانی را میتوانیم آموزش بدهیم و منابع مالی را هم از بازارهای بینالمللی تأمین کنیم. حتی با فرض نبودن تحریم هم منابع مالی داخلی ما کفاف هزینههای سرمایهگذاری در توسعه میدانهای گازی را نمیدهد، بنابراین ما نیازمند جذب سرمایهگذار خارجی هستیم، ما میتوانیم از هر قراردادی که منافاتی با قانون نداشته باشد سرمایهگذار را جذب کنیم.