«تقویت شرکتهای E&P برای دستیابی به ظرفیت تولید ۸ میلیون بشکه نفت» عنوان آخرین نشست روز پایانی ششمین کنگره راهبردی نفت و نیرو است که پیش از ظهر امروز (پنجشنبه، نهم بهمنماه) به ریاست محمدرضا مقدم، مشاور وزیر نفت و معاون پیشین مهندسی، پژوهش و فناوری وزارت نفت و با ارائههایی از سوی سیدعلیرضا طباطبایینژاد، رئیس دانشکده مهندسی نفت و گاز دانشگاه صنعتی سهند تبریز، محمدعلی عمادی، معاون اجرایی بالادستی نفت و گاز شرکت گسترش انرژی پاسارگاد، کامران فتاحی، مدیر پورتفولیو پروژههای شرکت مشاوران انرژی تهران و امیر ادهم، کارشناس ارشد مطالعات مهندسی و اقتصادی طرحهای مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی گاز ایران برگزار شد. در ادامه به گزیدهای از ارائههای هر یک از سخنرانان اشاره شده است.
ایران؛ قلب سرزمینی انرژی جهان
امیر ادهم بهعنوان نخستین سخنران پنل «تقویت شرکتهای E&P برای دستیابی به ظرفیت تولید هشت میلیون بشکه نفت» به تشریح مفاهیم امنیت ملی و امنیت انرژی (از دید کشورهای مصرفکننده و تولیدکننده انرژی) و واکاوی رابطه این دو، همچنین ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک مخازن نفت و گاز و جایگاه ایران پرداخت و گفت «از این منظر، تحریمهای شدیدی که امروز متوجه بخش انرژی ایران است را میتوان تهدید امنیت ملی کشور تعبیر کرد». وی در تبیین چرایی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بودن مقوله امنیت انرژی، به کمیابی و پراکندگی نامتوازن انرژی در جهان اشاره کرد؛ ویژگیهایی که از قضا ایران را بهعنوان قلب سرزمینی انرژی جهان مطرح کرده است، اما چطور؟
قرار گرفتن در بیضی استراتژیک گازی جهان
در این ارائه به ویژگیهای بیضی استراتژیک گازی جهان از جمله در اختیار داشتن ۷۰ درصد ذخایر گازی دنیا، قرار گرفتن در شاهراه ارتباطی سه حوزه بزرگ ذخایر گازی یعنی خلیجفارس، سیبری غربی و آسیای مرکزی، واقع شدن بهعنوان محل اتصال دو حوزه بزرگ مصرف انرژی یعنی آسیا-اقیانوسیه (هند و چین) در شرق و اروپا در غرب و تسلط بر تنگه هرمز با ظرفیت عبور بیش از ۲۵ درصد کل عرضه نفت جهان و بیش از ۴۰ درصد کل نفت حمل شده توسط نفتکشها اشاره و اعلام شد قرار گرفتن ایران در این بیضی، موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک مخازن هیدروکربوری کشور را قوام بخشیده است.
واقع شدن در مثلث طلای سیاه
وجود ذخایر نفت و گاز فراوان، موقعیت ترانزیتی، همسایگی با آسیای مرکزی، در اختیار داشتن حجم زیادی از خطوط لوله نفت و گاز و تجربه طولانی در حوزه انرژی از دیگر ویژگیهای ایران در حوزه انرژی عنوان و مطرح شد که ایران در مثلث طلای سیاه و جغرافیای انسانی شیعه در خاورمیانه نیز قرار گرفته؛ مثلثی که سه رأس آن در کردستان عراق، منطقه استان شرقی عربستان و شرق تنگه هرمز در ایران واقع شده و بیش از ۵۶ درصد ذخایر نفت و گاز جهان را در خود جای داده است.
نیاز به دیپلماسی انرژی هوشمندانه
در بخش دیگری از این ارائه، به ظرفیتهای توسعهای بخش نفت و گاز و مسیرهای ممکن برای صادرات گاز ایران به اروپا (آذربایجان-ارمنستان-گرجستان-روسیه-اوکراین؛ ترکیه-ارمنستان-گرجستان-روسیه-اوکراین؛ ترکیه-بلغارستان-رومانی-مجارستان-اتریش (نابوکو))، مسیرهای صادرات گاز به آسیا (پاکستان-هند-چین؛ ترکمنستان-ازبکستان-قزاقستان)، خط انتقال پیشنهادی صادرات گاز ایران به اروپا (ایران-ترکیه-یونان-ایتالیا)، مسیرهای ممکن برای سوآپ نفت حوزه خزر و قفقاز به خلیجفارس و دریای عمان (خط لوله نفت نکا-جاسک) و مسیرهای ممکن برای سوآپ گاز آسیای میانه به دریای عمان (خط لوله گاز سرخس-جاسک) اشاره و در عین حال یادآوری شد که ایجاد کریدور در کشورهای مختلف که گاه مناقشههایی میان آنان وجود دارد، نیازمند بهرهمندی از دیپلماسی انرژی هوشمندانهای است.
تجارت کامل با کشورهای همسایه
ادهم در ارائه خود، به بهرهبرداری از ظرفیت کشورهای همسایه در قالب تجارت کامل (Total Trade) اشاره کرد و گفت: این مفهوم ورای طرحهای مبادله نفت و انرژی با همسایگان است و در این زمینه مبادله کالا از بازارهای کشورهای مقصد در قالب قراردادهای تجاری یکپارچه میتواند ضمن ایجاد جذابیت برای شراکت در طرحهای پالایشی و پتروشیمیایی مشترک، در عبور از تحریمها راهگشا باشد و به تأمین امنیت تقاضا، ارتقای امنیت ملی و منطقهای و ایجاد بازارهای ثانویه در کشورهای هدف منتج شود.
ظرفیت کنونی تولید نفت پاسخگو نیست
وی ارائه خود را با این جمعبندی پایان داد که بهرهبرداری از موقعیت ویژه جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی مخازن نفت و گاز منطقه و قرار گرفتن در جایگاه مرکز مبادلات انرژی، مستلزم افزایش تولید نفت به مراتب فراتر از سقف ظرفیت تولید کنونی است و تقویت شرکتهای اکتشاف و تولید میتواند ساختار مناسبی برای سازماندهی زنجیره تأمین داخل و افزایش تولید نفت و گاز باشد.
انرژیهای تجدیدپذیر با سرعت جایگزین سوختهای فسیلی میشوند
در ادامه این نشست، سیدعلیرضا طباطبایینژاد، رئیس دانشکده مهندسی نفت و گاز دانشگاه صنعتی سهند تبریز بهعنوان دومین سخنران این نشست تخصصی، به روند سریع جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش اجتنابناپذیر مصرف سوختهای فسیلی در نتیجه تغییرات اقلیمی و محیطزیست در دنیا اشاره کرد و تولید روزانه ۶ تا ۸ میلیون بشکه نفت را در چنین شرایطی ضروری خواند.
وی بهسرعت فراگیری استفاده از انواع انرژیهای تجدیدپذیر اعم از انرژی خورشیدی، باد، آبی، زیستتوده، زمینگرمایی و خورشیدی اشاره کرد و گفت: «در حال حاضر انرژیهای بادی و خورشیدی بیشترین سهم انرژی غیرفسیلی تولیدی دنیا را به خود اختصاص دادهاند و برآوردها حاکی است تا سال ۲۰۷۰، سهم این انرژیها در سبد انرژی جهان به ۴۵ درصد میرسد و در بدبینانهترین حالت، از سال ۲۰۵۰، مصرف آنها از مصرف سوختهای فسیلی پیشی میگیرد؛ در حالی که سهم نفت بهتدریج کاهش مییابد و از ۳۳ درصد کنونی به ۱۰ درصد تا سال ۲۰۷۰ خواهد رسید».
غفلت از انرژیهای تجدیدپذیر در خاورمیانه
در این ارائه، اطلاعاتی درباره رویکرد مناطق مختلف جهان در استفاده از انرژیهای نو عنوان شد که بر مبنای آن، در زمینه استفاده از انرژی هستهای، به ترتیب آمریکای شمالی، اروپا، آسیا-اقیانوسیه و کشورهای مشترکالمنافع بیشترین سهم را دارند. در حوزه انرژی برقی-آبی، به ترتیب آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و جنوبی، اروپا، آسیاپاسیفیک، کشورهای مستقل مشترکالمنافع و آفریقا قرار دارند و در مجموع در شاخص استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، خاورمیانه سهمی ندارد.
موافقتنامه تغییر اقلیم پاریس و محدودیت تولید سوختهای فسیلی
به گفته این استاد دانشگاه، در ۳۵ سال گذشته، جهان بالغ بر یک تریلیون بشکه نفت مصرف کرده است و در شرایطی که حداکثر ۲ درجه افزایش دمای جهان تا سال ۲۰۷۰ در موافقتنامه تغییرات اقلیمی پاریس هدفگذاری شده است، برآوردها نشان میدهد اگر همه ذخایر قابل برداشت کنونی فسیلی دنیا مصرف شوند، ۲.۸ هزار میلیارد تن گاز دیاکسیدکربن منتشر خواهد شد که یک هزار میلیارد تن بیشتر از حد نهایی برای جلوگیری از گرم شدن کره زمین به میزان دو درجه است.
نیاز جدی به بازنگری در میزان برداشت از ذخایر نفتی
در این ارائه، با اشاره به محدودیتهای پیش روی تولید و مصرف سوختهای فسیلی از جمله جایگزینی سریع انرژیهای تجدیدپذیر، الزامهای زیستمحیطی جهان برای کنترل افزایش دمای زمین و …، تأکید شد که ضرورت دارد ایران و دیگر کشورهای برخوردار از ذخایر عظیم نفت و گاز، در میزان برداشت منابع هیدروکربوری خود بازنگری جدی صورت دهند. این در شرایطی است که با احتساب ضریب بازیافت موجود، ذخایر نفت قابل استحصال باقیمانده کشور را کمی بیش از ۱۰۰ میلیارد بشکه تصور کنیم؛ حال آنکه در صورت افزایش ضریب بازیافت و اکتشافات جدید، افزایش ذخایر نفت قابل استحصال تا ۱۷۰ میلیارد بشکه محتمل است و در نظر گرفتن این ظرفیتهای کلان در کنار محدودیتهای روبه افزایش تولید و مصرف سوختهای فسیلی، ضرورت برداشت بیشتر از ذخایر نفتی کشور را دوچندان میکند.
ضرورت تغییر پارادایم در حوزه تولید و توسعه
محمدعلی عمادی، معاون اجرایی بالادستی نفت و گاز شرکت گسترش انرژی پاسارگاد بهعنوان سومین سخنران نشست، مباحث پیشین را با تأکید بر تغییر پارادایم در حوزه تولید و توسعه ادامه داد و بر بهرهبرداری از ظرفیتهای داخلی از جمله شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی بهعنوان راهبردی برای دستیابی به ظرفیت بالاتر تولید نفت در کشور تأکید کرد.
وی درباره شرکت پتروناس مالزی بهعنوان شرکتی با چشمانداز بینالمللی صحبت کرد و به تشریح روند پیشروی این شرکت در گذر زمان و اقدامات این شرکت برای انتقال دانش و فناوری در سایه مشارکت با شرکت انگلیسی-هلندی شل، امضای قراردادهای مشارکت در تولید، خرید سهام شرکتهای بینالمللی نفتی و ورود به توسعه میدانهای بینالمللی پرداخت.
الزام به تغییر الگوی کسبوکار در دستیابی به فناوری
عمادی در ادامه به رتبه ضعیف ایران در زیرشاخههای فناوری (بالاتر از ۹۰ در میان ۱۲۶ کشور) و وضع نامطلوب تحقیق و توسعه شرکت ملی نفت ایران در مقایسه با شرکتهای IOC و NOC اشاره کرد و ضریب بازیافت نازل نفت در کشور را که بهطور میانگین نصف ضریب بازیافت نفت نروژ است، بهعنوان نمونهای واضح از عملکرد نامناسب در بهرهمندی از فناوریهای روزآمد مثال زد و گفت: «در شرایطی که شرکتهایی مثل توتال، شل و بیپی بهعنوان خلقکننده فناوری با الگوی کسبوکار مبتنی بر توسعه فناوری فعالیت میکنند، شرکتهایی مثل شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفت نیجریه یا پیمکس در مقام پذیرنده فناوری همواره با الگوی کسبوکار مبتنی بر منابع حرکت کردهاند. در این میان شرکتهای آرامکو، پتروناس و پتروبراس در حال گذار از الگوی کسبوکار مبتنی بر منابع به سمت الگوی کسبوکار مبتنی بر توسعه فناوری هستند».
استفاده از ظرفیت شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی
ادامه این ارائه با تشریح سیاستهای حاکم بر فضای اکتشاف و تولید در کشور، مستندات قانونی تشکیل شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی، محورهای اقتصاد مقاومتی مدنظر این شرکتها و راهکارهای بهرهمندی از زنجیره ارزش داخلی در طرحهای توسعه بالادستی همراه بود.
هماکنون ۱۶ شرکت ایرانی اکتشاف و تولید (E&P) مشتمل بر اکتشاف و تولید تأسیسات دریایی، مهندسی و ساختمان صنایع نفت، توسعه صنعت نفت و گاز پرشیا، انرژی دانا، توسعه انرژی نفت نوین کیش، توسعه پتروایران، توسعه نفت و گاز مپنا، پتروگوهر فراساحل کیش، کیسون، مهندسی و خدمات پارسپتروزاگرس، توسعه صنایع نفت و گاز گسترش ایرانیان، پتروپارس، گسترش انرژی پاسارگاد، انرژیگستر سینا، گلوبال پتروتک کیش و توسعه صنعت ایران افق در کشور فعالیت میکنند که به گفته عمادی، این شرکتها توانستهاند در کنار هم و با حمایتهای وزارت نفت و دفتر اقتصادی مقام معظم رهبری، راهکارهای تأمین مالی را با تمرکز بر ظرفیتهای بازار سرمایه در دستور کار قرار دهند.
تولید یک میلیون بشکه نفت در دستور کار E&P های ایرانی
وی در تشریح چرایی اولویتبخشی به تأمین مالی از طریق بازار سرمایه، به نبود دسترسی به منابع بینالمللی، کمبود منابع صندوق توسعه ملی و سختگیریهای سیستم بانکی در ارائه تسهیلات اشاره کرد و برنامه اجرایی شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی را در وهله نخست، تولید یک میلیون بشکه نفت بهصورت پایلوت برشمرد که گویا مقدمات این کار با نظر مساعد وزیر نفت فراهم و نهایی شده است.
امکان تولید روزانه ۷.۴ میلیون بشکه نفت در میدانهای خشکی
آخرین سخنران این نشست، کامران فتاحی، مدیر پورتفولیو پروژهای شرکت مشاوران انرژی تهران بود که پرزنتیشن خود را با محوریت ضرورت اصلاحات ساختاری برای تحقق تولید ۶ تا ۸ میلیون بشکهای نفت ارائه داد.
وی به مسائلی از جمله وضع ذخایر نفتی ایران، تعداد میدانهای نفت و گاز و توان افزایش ظرفیت تولید از مخازن مختلف پرداخت و گفت بیش از دوسوم ذخایر نفتی کشور، کمتر از ۵۰ درصد توسعه یافتهاند و بر اساس نتایج طرحهای توسعه تهیه شده در یک دهه اخیر، میتوان تولید روزانه معادل ۷.۴ میلیون بشکه نفت را از مخازن آسماری (تا ۴.۵ میلیون بشکه)، بنگستان (۱.۶ میلیون بشکه) و خامی (۱.۲ میلیون بشکه) انتظار داشت.
نیاز به ۱۰۱ میلیارد دلار سرمایه برای افزایش ظرفیت تولید نفت
در این نشست، پیشنیازهای تولید ۶ تا ۸ میلیون بشکهای نفت در کشور شامل سرمایهگذاری، اصلاحات ساختاری، مدیریت و نیروی انسانی، فناوری و زنجیره توسعه و تأمین مطرح شد؛ رقم سرمایهگذاری لازم برای هر بشکه افزایش ظرفیت تولید نفت به تفکیک ذخایر و میزان توسعهیافتگی تشریح شد؛ درباره ظرفیتهای صنعت نفت از حیث منابع انسانی سخن به میان آمد و در جمعبندی بخش نخست بحث عنوان شد که برای افزایش ظرفیت تولید نفت میدانهای خشکی کشور ۱۰۱ میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز است، ضروریترین پیشنیاز افزایش ظرفیت تولید روزانه نفت کشور اصلاحات ساختاری است و در بخش نیروی انسانی نیز تنها در ابعاد مدیریتی محدودیت جدی وجود دارد که میتوان از طریق مشاوران نسبت به رفع این محدودیتها اقدام کرد.
ضرورت ایجاد ظرفیتهای جدید و اجرای پروژههای IOR و EOR
فتاحی در بخش دیگری از ارائه خود با بیان اینکه شرکتهای نفتی بینالمللی و تعداد محدودی شرکتهای داخلی در دو دهه قبل در قالب قراردادهای بیعمتقابل، ظرفیتی در حدود ۸۰۰ هزار بشکه نفت در کشور ایجاد کردهاند، ادامه داد: «در آینده باید بیش از نیمی از کل تولید نفت مورد انتظار (تقریباً برابر ظرفیت کنونی تولید نفت در کشور) از طریق توسعه میدانهای توسعهنیافته (Green Field) و پروژههای بهبود ضریب بازیافت (IOR) و افزایش ضریب بازیافت (EOR) محقق شود».
تأکید بر اصلاحات ساختاری و نهادی
به گفته وی، سهم ۱۴.۵ درصدی شرکت ملی نفت ایران به هیچ عنوان برای تأمین سرمایهگذاری مورد نیاز برای تحقق افزایش تولید نفت کشور کافی نیست و برای دستیابی به سرمایه ۱۰۱ میلیارد دلاری، راهی جز ایجاد تحولات ساختاری و نهادی از جمله رفع انحصار مطلق دولت در اکتشاف، توسعه و بهرهبرداری منابع نفت کشور، افزایش رقابت میان بخش خصوصی و دولتی، رفع انحصار و تمرکز و رفع تداخل وظایف حاکمیتی و مالکیتی در سطح ملی با وظایف تصدیگری و بنگاهی وجود ندارد. همچنین عنوان شد زیرساختهای قانونی از جمله قانون اصلاح قانون نفت، قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، اساسنامه شرکت ملی نفت ایران، قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی و حمایت از کالای ایرانی و سیاستهای ملی اقتصاد مقاومتی در نفت و گاز، ظرفیتهای قانونی خوبی به شمار میروند که اجرای کامل و دقیق آنها و رفع موانع توسعه فعالیتهای اکتشاف و تولید میتواند در مسیر اصلاحات ساختاری راهگشا باشد.
معضل تداخل وظایف
در این ارائه عنوان شد که شرکت ملی نفت ایران در بیشتر پارامترهای مقایسهای با سایر شرکتهای ملی نفتی، در یکچهارم پایینی قرار دارد و در حالی که کشورهای دارنده ذخایر نفت و گاز در دهههای گذشته، یکی پس از دیگری به اعمال اصلاحات ساختاری روی آوردهاند و پرهیز از تداخل وظایف حاکمیتی و بنگاهداری را در دستور کار خود قرار دادهاند، در ایران شرکت ملی نفت بهطور عمده در دو بخش سیاستگذاری و بنگاهداری فعال است و وزارت نفت بهطور محدودتر در سیاستگذاری و تنظیمگری فعالیت داشته و تداخل وظایف مشهود است.
ارزشگذاری درست ذخایر نفت و گاز کشور
محمدرضا مقدم، مشاور وزیر نفت و رئیس نشست در جمعبندی مطالب مطرح شده گفت: «درباره امنیت انرژی و ارتباط آن با امنیت ملی صحبت شد؛ تعاریفی که متأسفانه آنها را در برنامهریزیهای حوزه نفت و گاز آنطور که باید لحاظ نمیکنیم. همچنین درباره جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک کشور و فرابخشی بودن صنعت نفت صحبت شد که این موارد باید در برآورد ارزش ذخایر نفت و گاز کشور نیز مدنظر قرار گیرد و نباید در ارزشگذاری این ذخایر تنها به ارزش بازاری آن اکتفا کرد».
تأکید بر نقش تجاری شرکت ملی نفت ایران
وی با اشاره به تجربیات شرکتهای نفتی پیشرو در دنیا، تدوین نقشه راه دقیق برای شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی و تلاش این شرکتها برای توسعه توانمندیها در زمینه جذب سرمایه و فناوری و مدیریت پروژه را ضروری خواند و گفت: «همانطور که گفته شد، الزام اساسی ایجاد اصلاحات ساختاری در بخش بالادستی صنعت نفت است. شرکت ملی نفت ایران بهرغم تأکید اساسنامهاش (بازنگریشده) بر نقش تجاری این شرکت، روز به روز از ساختار تجاری فاصله میگیرد و این به معنای حرکت به سمت ساختارهای بوروکراتیکتری است که سبب میشود بیشترین آسیب نیز متوجه خود این شرکت شود».
ارزش اقتصادی تولید نفت دائمی نیست
مقدم ادامه داد: «با ظرفیت تولید فعلی نفت نمیتوانیم در مرکز مبادلات انرژی دنیا قرار بگیریم و به هاب انرژی تبدیل شویم. فرصت برای استفاده از ارزش افزوده ذخایر هیدروکربوری زیاد نیست و شاید در آیندهای نه چندان دور، ارزش اقتصادی تولید نفت را برای همیشه از دست بدهیم».
تولید حداکثری نفت؛ یک ضرورت
مهرماه پارسال که نشست تخصصی «۸ میلیون بشکه تولید نفت؛ ضرورت؛ رویا یا واقعیت؟» در پنجمین کنگره راهبردی نفت و نیرو برگزار شد، عنوان نشست با واکنشهای زیادی روبهرو بود و بسیاری معتقد بودند حتی نام بردن از عبارت «تولید هشت میلیون بشکه نفت» گزافهگویی است. حالا یکسال و اندی میگذرد و در این مدت بارها درباره الزامهای افزایش این ظرفیت صحبت شده و از برنامهریزی برای تولید ۶.۵ میلیون بشکه یا حتی ۸.۵ میلیون بشکه نفت طی سالهای آینده سخن به میان آمده است. البته که مسیر تحقق چنین اعداد و ارقامی با در نظر گرفتن شرایط کشور و بازار نفت بسیار ناهموار است اما ضرورت آن بهتدریج نزد غالب کارشناسان و متخصصان این حوزه مسجل شده است. گزارش نشست تخصصی پارسال را با این سؤال آغاز کردم «آیا با توجه به وضع کنونی بازار جهانی انرژی و موقعیت ایران در این بازار، تولید نفت در ظرفیتهای بالاتر (بهصورت نمادین ۸ میلیون بشکه) ضروری است؟» امروز پاسخ این پرسش واضح است؛ بله. تولید حداکثری نفت یک ضرورت است.