// // توتال و ترازوی میهن دوستی زنگنه و مخالفانش - نفتاب
نفتآب
نفتآب

توتال و ترازوی میهن دوستی زنگنه و مخالفانش

به گزارش شانا به نقل از روزنامه ابتکار، تردیدی نیست که مدیران و سهامداران این شرکت بزرگ نفت و گاز در قراردادهایش به گونه‌ای رفتار می‌کند که بیشترین منفعت نصیبش شود.

از سوی دیگر ایران نیز برای بهره برداری از منابع نفت و گاز خود نیازمند استفاده از سرمایه، فناوری و مهارت‌های مدیریتی همه شرکت‌های معتبر جهان است.

در حالی که در سال‌های فعالیت دولت‌های نهم و دهم شرکت‌های کوتوله و دست چندم هندی، چینی و روسی و حتی مالزیایی در نفت و گاز با ایران رفتاری دور از ادب تجاری داشته و بارها وعده‌های دروغ دادند و کاری نکردند، انتظار این بود که پس از برجام به عنوان نقطه درخشان سیاست خارجی در سال‌های اخیر پای شرکت‌های بزرگ نفت و گاز به ایران باز شود، هم اکنون این شرکت توتال است که سدشکنی کرده و قرارداد توسعه یک فاز از فازهای میدان گازی پارس جنوبی را با ایران منعقد کرده است.

مخالفان سیاسی دکتر حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران که تصور نمی‌کردند این اتفاق رخ دهد حالا با همه نیروی رسانه‌ای و سیاسی خود به میدان آمده و این قرارداد را زیر تیغ برده‌اند.

درمیان همه بحث‌های مخالفان درباره این قرارداد یکی هم این است که بیژن زنگنه و همکارانش برخلاف منافع ملی عمل کرده‌اند و برخی حتی تاجایی پیش می‌روند که وزیر را مخالف سرافرازی ایران دانسته و اتهام‌های دیگر نیز لابد در راه است.

نوشته حاضر در راه اثبات چیزی نیست، جز این‌که از مخالفان سیاسی دولت یازدهم و از مخالفان بیژن زنگنه به عنوان نماد مدافعان قرارداد با توتال می‌پرسد معیار سنجش شما درباره میهن دوستی و علاقه به ایران چیست که فردی مثل بیژن زنگنه مخالف منافع ایران می‌شود و مخالفان او مدافع منافع ایران معرفی شده و میهن دوست نشان داده می‌شود.

در میان مخالفان این قرارداد کدام شخص را می‌توان نماد مخالفان دانست و میهن دوستی و عشق به پیشرفت ایران او را با زنگنه مقایسه کرد؟ خوب است به یکی از آخرین افراد مخالف این قرارداد اشاره کنیم: مسعود درخشان.

این فرد شاخص ترین چهره کارشناسی مخالفان قرار داد توتال است که به تلویزیون آمد و درباره این‌که نباید قرارداد بسته شود حرف زد، این مرد که در تلویزیون ایران و در برابر بینندگان این رسانه نشسته و معتقد است قرارداد توتال حراج منابع نفت و گاز ایران است، آیا از بیژن زنگنه ایران را بیشتر دوست دارد و از کجا باید این رافهمید؟

شاخص و معیار برای این‌که بدانیم مسعود درخشان به عنوان نماد ایران دوستی و کسی که نمی‌خواهد نفت و گاز ایران حراج شود درست می‌گوید یا بیژن زنگنه که معتقد است این قرارداد به نفع منافع بلندمدت ایران است چیست؟

یک راه این است که به کارنامه این دو نفر به عنوان نماد موافقان و مخالفان نگاه کنیم، بیژن زنگنه در دهه 1360 وزیر جهادسازندگی بود و در یک نهاد انقلابی تاسیس شده از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد.

او از مجلس وقت که بیشترین نیروها و کادرهای انقلابی در آن حاضر بودند رای اعتماد گرفت، بیژن زنگنه در سال‌های 1368 تا1384 به مدت 16 سال وزیر نیرو و وزیر نفت ایران بوده است و در این مدت طولانی هیچ دادگاهی او را به اتهام هیچ جرمی محاکمه و محکوم نکرده است.

بیژن زنگنه در پایان دوره فعالیت دولت دوم اصلاحات از قوه قضاییه حکم پاک دستی گرفت، وی از مجلس‌های چهارم تا هفتم که اکثریت آن‌ها را اصولگرایان تشکیل می‌دادند بارها رای اعتماد گرفت.

از همه این‌ها مهم‌تر وی مورد اعتماد سه رئیس جمهوری بوده است که هر کدام از آن‌ها دوبار از شهروندان رای مقبولیت گرفته بودند، حالا به کارنامه مخالفان سیاسی و مخالفان کارشناسی او نگاه کنید و با معیارهای پاک دستی و مورد اعتماد مردم بودن و کارآمدی به مثابه برخی از معیارهای مورد قبول در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کنید.

با این‌که هرگز نمی‌خواهم این سابقه مسعود درخشان را که مدت‌ها در انگلستان و در معتبرترین دانشگاه‌های این کشور درس خوانده و در این زمینه طرح‌های نفت و گاز ارائه داده است را تخطیه کنم، اما این سابقه اگر در کارنامه زنگنه بود مخالفان حالا چه می‌گفتند.

نیت خوانی فردی که به دلیل اعلام نشده از مجموعه مدیریتی پتروشیمی کنار گذاشته شده است یا فردی که شورای نگهبان او را برای انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت کرده است و افرادی که در مقایسه با بافردی که بیش از دو دهه وزیر بوده است در زمینه میهن دوستی یک مقایسه عجیب است.

کاش بیژن زنگنه به لحاظ کارآمدی با چند وزیر دولت مورد علاقه همین مخالفان مقایسه می‌شد و میهن دوستی او مخدوش نمی‌شد.

منبع: روزنامه ابتکار

آدرس منبع

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *