به گزارش شانا به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، در دورانی که بیسرانجامی مگاپروژهها و حتی پروژههای در حجم کوچکتر، به یک عادت و روالی طبیعی در کشور تبدیل شده، راهاندازی مگاپروژهای در زمان مقرر، آن هم در شرایط دشوار محدودیتهای ناشی از تحریم و کرونا، موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن عبور کرد و شاید اصلاً به همین دلیل است که گاه به آمار اعلامی رشد پروژههایی که روال پیشرفت آنها مطلوب و طبق برنامه بوده با دیده تردید مینگرند!
پیشرفت خط لوله گوره – جاسک میتواند مزیتهای رقابتی بزرگی برای نفت ایران داشته باشد که در این گزارش به آن پرداخته شده است. این خط لوله که با همکاری بخش خصوصی و در راستای هدف تولید داخل در حال تکمیل است، میتواند بسیاری از رقبای ایران را در بازار جهانی نفت ناخشنود کند، چراکه با اجرای این طرح که رشد بالایی داشته، هزینههای فروش نفت و بیمه نفتکشها کاهش مییابد. طرح خط لوله گوره – جاسک قرار است پنجشنبه هفته جاری به بهرهبرداری برسد.
گوره – جاسک؛ رشدی فراتر از انتظار
پروژه معادل ۲ میلیارد دلاری خط لوله گوره – جاسک، خردادماه ۱۳۹۵ از سوی شرکت ملی نفت ایران به شرکت مهندسی و توسعه نفت ابلاغ و عملیات اجرایی آن در اسفندماه ۱۳۹۷ آغاز شد. برآوردهای اولیه، مدت زمان اجرای طرح را ۵۴ ماه در نظر گرفته بود و اکنون که کمی بیش از نیمی از این مدتزمان سپری شده، با گذر از پیکهای مختلف شیوع کرونا بهویژه در جنوب کشور پیشرفت کلی طرح به ۸۵ درصد رسیده که نشاندهنده رشد مطلوب و فراتر از انتظار این پروژه است.
مبدأ خط لوله، منطقه گوره در شهرستان گناوه در استان بوشهر است که پس از عبور از استانهای بوشهر، فارس و هرمزگان، در ۶۰ کیلومتری غرب شهر جاسک به پایانه و تأسیسات دریایی تازه تأسیسشده متصل میشود. مهمترین اهداف اجرای این پروژه، انتقال روزانه یک میلیون بشکه نفت خام سبک و سنگین از گوره به جاسک، ذخیرهسازی نفت خام و صادرات از پایانه جدید جاسک، تضمین استمرار صادرات نفت خام و ارتقای جایگاه ایران در بازار جهانی نفت، تمرکززدایی از پایانههای صادراتی کشور، توسعه پایدار و اشتغالزایی در سواحل مکران است.
تاکنون متناسب با میزان پیشرفت پروژه، ۱.۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری در این پروژه صورت گرفته و با توجه به اینکه پیشبینی برای سرمایهگذاری نهایی، ۱.۸ میلیارد دلار است، پیشرفت ۸۵ درصدی پروژه، نشانه صحت ارقام اعلامشده درباره سرمایهگذاری و پیشرفت پروژه است. اوایل خردادماه تزریق نفت به خط لوله آغاز شده و در آستانه رسیدن به مقصد پایانی است. همین موضوع بهخوبی نشان میدهد شمارش معکوس برای تکمیل پروژه سرعت گرفته است؛ پروژهای که در روزهای دشوار همهگیری کرونا و تعطیلیها و تأخیرهای حاصل از آن هم متوقف نشد و تحریم را هم بیاثر کرد تا رشدی فراتر از انتظار را ثبت کند.
چرا پروژه گوره – جاسک مهم است؟
برخی اهمیت پروژه گوره – جاسک را صرفاً دور زدن تنگه هرمز میدانند و با استنتاجی اشتباه که حاصل عدم اشراف به جوانب گوناگون موضوع است، این پروژه را عامل کاهش اهمیت استراتژیک تنگه هرمز به دست خودمان میدانند. این موضوع را میتوان از دو منظر کاملاً متفاوت ارزیابی کرد:
نخست اینکه اهمیت تنگه هرمز همواره به قوت خود باقی است و اجرای هر پروژهای که نقلوانتقال نفت، فرآوردههای نفتی و سایر کالاها و تجهیزات را از سایر مسیرها تسهیل کند، باز هم نمیتواند اهمیت تنگه هرمز را با عنایت به حجم بالای کشتیها و نفتکشهای عبوری از آن کاهش دهد. ضمن اینکه دل خوش کردن به رؤیاهایی همچون تهدید به بستن تنگه هرمز، تنها موجب عقب ماندن کشور از سرعت تحولات میشود. در ابتدا باید گفت چنین تهدیدی به دلیل اهمیت استراتژیک و بینالمللی تنگه هرمز و نقش مهم و بیبدیل آن در ایجاد امنیت عرضه انرژی و همچنین کالا، هیچگاه عملی نشده و عملیاتی هم نخواهد شد و ثانیاً دل خوش کردن به چنین تهدیدی، مانع از تلاش کشورهای دیگر منطقه برای یافتن راههای جایگزین هم نمیشود و زمانی چشم باز میکنیم و میبینیم که همه کشورهای منطقه برای تنوعبخشی به مسیرهای عرضه انرژی خود، تلاش کرده و به نتیجه رسیدهاند اما ما همچنان به تنها مسیر صادرات نفت و فرآوردههای نفتی خود در خارک چشم دوختهایم، بدون آنکه تعدد و تنوع مبادی صادراتی را در دستور کار قرار دهیم. به عبارت ساده، دل خوش کردن به شعارها درباره مسدود کردن تنگه هرمز و رؤیابافی درباره اینکه امنیت تنگه هرمز تنها در اختیار خودمان است، زمینهساز غفلت از همهجانبهنگری نسبت به تلاشهای کشورهای دیگر منطقه برای تضمین امنیت عرضه انرژی و تنوعبخشی به مسیرهای صادراتی آنهاست.
اما نکته دوم، توجه به اهمیت پروژه گوره – جاسک، نه از منظر گزاره تکراری «دور زدن تنگه هرمز» بلکه از منظری اقتصادی و از زاویه پیامدهای مثبت تنوعبخشی به مسیرهای صادراتی است. محدود ساختن صادرات نفت ایران به بندر صادراتی خارک، در زمان جنگ تحمیلی نیز تهدیدهایی برای کشور در پی داشت و این انحصار و غفلت از تنوعبخشی به مبادی صادراتی، علاوه بر تهدیدهای امنیتی، میتواند کشور را از یک مزیت رقابتی هم محروم سازد. پروژه گوره – جاسک و فراهم ساختن امکان صادرات نفت از نقطهای دیگر، نهتنها موجب کوتاهتر شدن مسیر صادرات نفت برای خریداران بهدلیل دستیابی به آبهای آزاد و کاهش هزینه بیمه نفتکشها و در نهایت، افزایش استقبال خریداران بهدلیل همین مزیتهای رقابتی خواهد شد، بلکه به افزایش قدرت رقابتی ایران در قیاس با صادرکنندگان نفت منطقه میانجامد.
شاید هر کشور دیگری از مزیت ایران در نزدیکی به آبهای آزاد جهان برخوردار بود، زودتر از اینها از این مزیت رقابتی استفاده میکرد، با نگاهی ساده و گذرا به سیاستهای آمریکا و برخی از کشورهای منطقه میتوان بهراحتی به سنگاندازی کشورهای مذکور چه در پیش و چه در زمان اجرای طرح پی برد. از تحریم ورقهای مقاوم در برابر خوردگی گرفته تا جزئیترین موارد، موانع یکبهیک برای ایران چیده شد. به هر روی راهاندازی این طرح منافع سیاسی و اقتصادی آنها را به خطر میانداخت و با هر دستاویزی تلاش کردند این طرح به سرانجام نرسد و این فرصت طلایی که همان مزیت رقابتی است برای ایران حاصل نشود.
مصداقی برای تقویت تولید داخل
پروژه گوره – جاسک را میتوان پروژهای در راستای تقویت تولید داخل در شرایط تحریم و رکود اقتصادی ارزیابی کرد. بهواسطه این پروژه ۲۵۰ سازنده داخلی فعال شدند و بسیاری از تجهیزات این پروژه، برای نخستین بار تولید شده است. تولید لوله با قابلیت ضدخوردگی (سرویس ترش) اتفاقی مهم در تاریخ صنعت فولاد و نفت ایران بود، چراکه امروز و پس از این طرح ایران نهتنها واردکننده این محصول نیست، بلکه مقدمات صادرات آن نیز فراهم شده است.
ساخت پمپهای غولپیکر و شیرهای بینراهی ۴۲ اینچی با قابلیت ضدخوردگی از دیگر دستاوردهای طرح اولینها به شمار میرود. تولید و ارسال هزار کیلومتر لوله در سطح گسترده اقدامی بسیار مهم بود. این پروژه، نهتنها محل تبلور عینی یک عزم ملی در بهرهگیری از توانمندی داخلی محسوب میشود، بلکه عامل افزایش اعتماد به تولیدکنندگان داخلی و ارتقای توان و اعتمادبهنفس آنها بهدلیل مشارکت در پروژهای عظیم بود. این مگاپروژه نفتی، این باور را در بین کلیه دستاندرکاران و از جمله تولیدکنندگان نهادینه ساخت که با وجود بسیاری از موانع دشوار، میتوان دستاوردهای فراوانی حاصل کرد و کارفرما، پیمانکاران، سازندگان و مشاوران، همگی در ایجاد و تقویت این باور شریک بودند.
اهمیت تولید ورق مقاوم به خوردگی یک موفقیت بزرگ در تاریخ صنعت نفت ایران است که پس از ۱۱۳ سال عمر صنعت نفت، موفق به تولید لولهای با قابلیت ضدخوردگی شدیم و بهواسطه این موفقیت شرکتهای لولهسازی اهواز، ماهشهر و صفا و شرکت فولاد اکسین احیا شدند و از بیکاری حجم بالایی از نیروهای آنها جلوگیری شد. چنین تجربهای موجب شد بازار جدیدی برای سازندگان و پیمانکاران ایرانی در منطقه فراهم شود، چراکه مشارکت در چنین پروژه بزرگی در رزومه آنها ثبت شده که قطعاً پیشنیاز مهمی برای موفقیت در صادرات کالا و خدمات به کشورهای منطقه است.
انتقادهایی که با واقعیت منطبق نیست
شاید پیشبرد پروژه مطابق با برنامه زمانبندی و تزریق نفت به خط لوله، آنقدر برای برخی منتقدان عجیب بود که انتقادهایی فاقد انطباق با واقعیتهای پروژه گوره – جاسک را مطرح کردهاند که نشانه هشداردهندهای از عدم اعتماد به توان داخلی، بهرغم همه شعارهای فریبنده و زیباست. بهعنوان نمونه، تزریق نفت به خط لوله را با دیده تردید مینگرند، در حالی که لزوم توجه به استانداردهای صنعت نفت، موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده انگاشت. در واقع هیچ اقدامی را در صنعت نفت نمیتوان بدون رعایت استانداردهای ایمنی انجام داد، چراکه اولین اشتباه، میتواند انفجار یا حادثهای غیرقابلجبران ایجاد کند. به همین دلیل تمامی امور با رعایت استانداردهای بینالمللی پیش میرود و اگر نفت از گوره به جاسک برسد، عملاً به معنای تکمیل پروژه انتقال نفت در بخش خط لوله و تلمبهخانههاست. انتقادهایی نیز بعضاً در مورد فازبندی پروژه صورت گرفته که بیشتر نشانه عدم اطلاع طراحان این موضوع از اصول تقسیمبندی پروژه است، چراکه فازبندی، موضوعی متداول و اقتصادی در طرحهای اقتصادی است و بهعنوان مثال، طبیعی است که قبل از تکمیل خط لوله و انتقال کامل نفت، نمیتوان انتظار تکمیل تأسیسات پالایشی مقصد را داشت.
شاید از نظر برخی، احداث خط لوله مثل تأسیسات فرآورشی و پالایشگاهی، پیچیده نباشد، اما اگر گستره وسیع اجرای طرح در نقاط جغرافیایی مختلف را در نظر بگیریم، درمییابیم که مدیریت پروژهای هزار کیلومتری از حساسیتهایی برخوردار است که نمیتوان آن را با پروژههای دیگر مقایسه کرد. پروژه گوره – جاسک، افزون بر خط لوله، پنج تلمبهخانه دارد که احداث آنها از حساسیتها و اصول خاصی برخوردار است. در کشور ما سابقه داشته ساخت یک تلمبهخانه تا هشت سال طول بکشد، اما تلمبهخانه شماره ۲ پروژه گوره – جاسک، حدود یک سال و نیم، ۹۵ درصد پیشرفت دارد.
دقتنظر در بخشهای مختلف پروژه از منظر سرعت اجرا و انطباق آن با میزان سرمایه صرف شده در پروژه، بهخودیخود نشانگر پیشرفت این پروژه است. فراموش نکنیم که بهبود شرایط اقتصادی کشور، از مهمترین اهداف دولت جدید است که همه روی آن اجماع دارند و مهمترین راه دستیابی به این هدف، تکیه بر ظرفیتها و توانمندیهای داخلی است و پروژه گوره – جاسک، مصداقی کامل برای این موضوع است. همانطور که پیشتر اشاره شد عدم اجرا و شکست این پروژه، رؤیای رقبا بهویژه رقبای بازار بینالملل نفت ایران در منطقه بوده و هست.
از توانمندسازی بخش خصوصی تا تحقق توسعه همهجانبه
پروژه گوره – جاسک زیرساخت موردنیاز برای توانمندسازی بخش خصوصی واقعی و تولیدکنندگان داخلی را فراهم ساخت. زمانی که زیرساخت فراهم شود توان ریسکپذیری بخش خصوصی واقعی افزایش مییابد و افزون بر بخشهایی که در احداث خط لوله و تجهیزات جانبی مشارکت داشتند، وقتی نفت به جاسک رسید، این امکان فراهم میشود تا پالایشگاهها و صنایع پاییندستی متعددی در منطقه کمترتوسعهیافته فعال شوند و آن منطقه با تبدیل شدن به هاب انرژی نوین در کشور، تمدنی جدید را برای صنعت نفت، توسعه سواحل مستعد مکران و جنوب شرق کشور به همراه داشته باشد. این موضوع علاوه بر درآمدزایی برای کشور، به اشتغال، بهبود معیشت و حتی ارتقای فرهنگی-اجتماعی منطقه کمک میکند؛ آیتمهایی که زمینهساز توسعه اجتماعی در منطقه است. در واقع وقتی به توسعه صنعتی کامل میرسیم که توسعه صنعتی، توسعه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را نیز در برگیرد و توسعهای تکبعدی و صرفاً مبتنی بر نگاه صنعتی نباشد. در همین راستا، نگرش دقیق به مسئولیتهای اجتماعی، اهداف بلندمدت توسعه صنعتی همهجانبه را با سرعت و سهولت بیشتری تحقق میبخشد.