چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار ماند ز ما یادگار
کنون داده باش و بشنو سخن ازین نامبردار مرد کهن
مرور اشعار شاهنامه، کام ذهن و جان آدمی را شیرین میکند. از سام و زال و رستم و سهراب گرفته تا داستانهای عاشقانه و گاهی توصیف اشخاص مانند تهمینه، بانوی خردمند شاهنامه که فردوسی در وصفش میسراید: «روانش خرد بود و تن جان پاک … تو گفتی که بهره ندارد ز خاک»؛ اینها روایتی است از سرزمین اسطورههای ایران که ریشه در تاریخ شعر و ادب پارسی دوانده، مهد یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان در حوزه هلیل رود. سیستان و بلوچستان.
با این فکر، مسیر تهران تا زاهدان را سپری میکنم. شهری که برایم پر از ابهام است. نه از مردمانش چیز زیادی میدانم نه فرهنگشان را میشناسم. حالا دیگر در دیار سیستان، خبری از رودابه و رستم نیست و بیشتر اخبار خشک و رسمی به گوش میرسد. با ابهاماتی که در ذهن دارم، نمیدانم تا کجا میتوانم برای تهیه گزارشی درباره گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان پیش بروم.
تصمیم میگیرم پیش از آنکه روانه شرکت گاز استان شوم، نگاهی به فضای شهر زاهدان بیندازم و تاثیر ورود گاز را از زبان هموطنانم بشنوم. همه جا آرام است. بلوچها با چهرههای آفتاب سوخته و لباسی به سپیدی برف، توجهبرانگیزند. مغازهدارها مشغول گفتوگو هستند و دانشآموزان، راهی مدرسه برای نوبت عصر.
مردم از بوی نفت سر سفرههایشان راضی نبودند
عطر نان سنگک تازه به مشام میرسد. با گروه خبری همراه، وارد نانوایی میشویم. نانواها جزو افرادی هستند که بودن یا نبودن گاز همواره تاثیر زیادی بر کسبوکارشان دارد. مرد میانسالی، مشغول پهن کردن خمیر نان است. میگوید: «چند تا نان میخواهید؟» میگویم آمدهایم ببینیم از گازکشی به نانواییتان راضی هستید یا خیر؟!
کارش را متوقف میکند. رو به سویمان میکند و با خنده میگوید: «چرا راضی نباشم؟ از وقتی این نانوایی گازکشی شده مشتریها چند برابر شدهاند.»
نگاهی به صف مشتریان نانوایی میاندازم. از او میخواهم برایمان درباره گازکشی نانوایی توضیح دهد. خودش را مهدی زیبایی معرفی میکند. آقای زیبایی میگوید: «روزهایی که در این نانوایی گاز نداشتیم اوضاع کسبوکارمان خیلی بد بود. مجبور بودیم از گازوئیل و نفت استفاده کنیم. یک تانکر نفت روی پشتبام داشتیم که با لولهکشی نفت به کوره تور میرسید. بیشتر وقتها نفت روی نانهای داخل تنور میریخت و آنها را سیاه میکرد. خیلی وقتها هم نانهایی که سیاه نشده بودند بوی نامطبوع نفت میدادند و همین باعث شده بود مردم از ما نانی نخرند، اگر هم میخریدند از سر اجبار بود.»
همکارش، چند نان سنگک داغ از تنور درآمده را به مشتریان میدهد و حساب و کتاب میکند. آقای زیبایی میگوید: «نفت و گازوئیل برای نانوایی بهداشتی نیست. وقتی نفت روی نانها میریخت هم ما ضرر مالی داشتیم، هم مشتریها از کیفیت نان راضی نبودند.»
مرد نانوا توضیح میدهد که بوی نفت باعث بروز تنگی نفس بین نانواها میشده و از طرفی نشت نفت به سقف نانوایی هر از گاهی هزینه سفید کردن مجدد سقف را روی دستشان میگذاشته است.
به گفته او، الان 2 ماه است که تنور نانوایی سنگکی اش با گاز گرم میشود. چهرهاش گواه رضایت درونی اوست وقتی که میگوید: «از وقتی گاز به نانوایی رسیده، وضعیت کارمان هم خیلی فرق کرده، مشتریهایمان چند برابر شدهاند، ما کل سیستم سوخت نانوایی را عوض کردیم و وسایل و لولههای نفتی را کنار گذاشتیم و الان فقط از گاز استفاده میکنیم. در این 2 ماه هم پیش نیامده که گاز قطع یا فشارش کم شود، هرقدر هم فشار گاز تنور بهتر باشد نان با کیفیت بالاتری پخته میشود.»
از او درباره گازرسانی به خانههای مردم میپرسم. مرد نانوا میگوید: «بسیاری از خانهها گازکشی شدهاند، خیلیها هم پول گازکشی داخل خانهشان را ندارند، اما نانوایی به عنوان یک محل عمومی زودتر از خانهها گازکشی شده است.»
نان سنگکی میخریم و با آرزوی رونق بیشتر کسبوکار نانوایی، بیرون میآییم. مقصد بعدی ما محلههایی است که علمک گاز در ورودی ساختمانهای مسکونی نصب شده است. زیباشهر، نام یکی از همین محلههای زاهدان است. سید سعید عطایی، رئیس شرکت گاز شهرستان زاهدان به ما ملحق میشود. به خانههای گازکشی شده میرسیم. عطایی برایمان توضیح میدهد که گاز از عسلویه تا ایرانشهر با یک خط 56 اینچ منتقل میشود و از آنجا با یک انشعاب 36 اینچی به طول 262 کیلومتر به ایستگاه CGS غربی زاهدان میرسد که از خردادماه تا کنون مشترکان گاز زاهدان با استفاده از همین خط از گاز استفاده میکنند. این ایستگاه تقلیل فشار با ظرفیت 30 هزار مترمکعب در ساعت فعال است و افزون بر آن، 2 ایستگاه TBS دیگر نیز با هدف تقلیل فشار گاز در سطح شهر استقرار یافتهاند.
زاهدانیها در انتظار پیگیری وام از سوی استانداری هستند
در محله زیباشهر زاهدان، ساختمانهای مسکونی دو ظاهر کاملا متفاوت دارند. بعضی از آنها نوساز هستند و بعضی دیگر، بسیار قدیمی و کهنه. حالا، ساکنان تعداد زیادی از این منازل، از گاز طبیعی برای گرمایش و پخت و پز استفاده میکنند، اما عدهای دیگر برای گازکشی داخل منزل با مشکلهایی مواجه شدهاند، آنها یا هزینه گازکشی داخل خانه را ندارند یا اینکه هنوز موفق به گرفتن تاییدیه سازمان نظام مهندسی استان سیستان و بلوچستان نشدهاند.
ورودی یکی از کوچهها توقف میکنیم. در این کوچه هم ساختمان نوساز هست هم قدیمی. روی یکی از سکوهای کوچه، پیرمردی نشسته و با تعجب ما را نگاه میکند. سراغش میروم و پس از معرفی خود، از او میخواهم بگوید که آیا خانهاش گازکشی شده یا نه؟! پیرمرد پاسخ میدهد: «من و خانوادهام در این خانه مستاجریم. هزینه گازکشی داخل خانه با صاحبخانه است، اما او حاضر نیست این مبلغ را پرداخت کند و ما هم به ناچار هنوز از نفت برای گرمای خانهمان استفاده میکنیم.»
از پیرمرد خداحافظی میکنم و راهی خانهای قدیمی میشوم که در انتهای این کوچه بنبست قرار دارد. با سنگی کوچک به در آهنی خانه میزنم. صدای بانوی جوانی به گوش میرسد. با خانم عاطفه محمدی، به گفتوگو مینشینم. خانم محمدی میگوید: «تمامی همسایههای ما در این محله و کوچه گاز دارند، فقط ما و چند خانواده دیگر هنوز نتوانستهایم گازکشی داخل خانه را انجام دهیم.» او دلیل گازکشی نشدن خانه را شرایط نامناسب اقتصادی خانوادهاش اعلام میکند و میگوید: «زمانی که رئیس جمهوری به زاهدان آمدند شنیدیم که دستور دادند به خانوادههایی که برای گازکشی توان مالی ندارند وام پرداخت شود، اما هنوز هیچ خانوادهای موفق به دریافت وام نشده است، فقط در زابل تعدادی از خانوادهها از وام برای گازکشی خانهشان استفاده کردهاند، در زاهدان هنوز کسی وام نگرفته است. ای کاش زودتر این وام را پرداخت میکردند تا ما هم بتوانیم گازی را که تا ورودی خانهمان رسیده به داخل ببریم و دیگر مجبور نباشیم از نفت استفاده کنیم.»
از منزل خانم محمدی بیرون میآییم. عطایی، رئیس گاز شهرستان زاهدان درباره پرداخت وام به شهروندان میگوید: «واسطه اصلی پرداخت وام به مردم، استانداری است که باید پیگیریهای لازم برای اعطای وام را انجام دهد. از طرف شرکت گاز استان نیز اقدامات لازم انجام شده تا تعامل با بانکهای عامل انجام شود و امیدواریم به زودی به مردم اعلام کنیم که برای دریافت وام برای گازکشی داخل خانههایشان به بانکها مراجعه کنند.»
به میانه کوچه که میرسیم، با خانمی مسن مواجه میشویم. نزد او میروم و درباره گازکشی خانهاش سوال میکنم. این که حالا برای پخت غذا برای خانوادهاش، به راحتی از اجاق گاز استفاده میکند یا خیر؟ و جواب خانم فاطمه خمر، منفی است.
او در منزلش پذیرای ما میشود؛ خانهای کم نور که یک چراغ نفتی در وسط اتاق خودنمایی میکند و پیرمردی لاغر در زیر پتو کنار آن به خواب رفته است. خانم خمر بالای سر او مینشیند، چادرش را صاف میکند و میگوید: «چند ماهی است که گاز را به شهر و محله ما آوردهاند، خیلی از همسایهها بلافاصله گازکشی خانهشان را انجام دادند و حالا با بخاری گازی خانههایشان گرم است، غذا را هم روی اجاق گاز درست میکنند، اما ما که برای گازکشی مراجعه کردیم گفتند حدود 2میلیون تومان باید پرداخت کنیم، اما چنین پولی نداریم و مجبوریم باز هم از چراغ نفتی استفاده کنیم.»
نگاهی به همسرش میاندازد و میگوید: «ای کاش مسئولان همتی کنند و به فکر خانوادههایی که برای گازکشی داخل خانه پول ندارند باشند تا شاید ما هم بتوانیم از گاز استفاده کنیم.»
به خانم خمر قول میدهیم موضوع پرداخت وام و گازکشی خانهشان را پیگیری کنیم. این بار دعای خیر این بانو بدرقه راهمان میشود.
زاهدانیها رسیدن گاز به شهرشان را باور کردهاند
برای یک ساعت بعد با محمدحسن طهرانی، مدیرعامل شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان قرار ملاقات و گفتوگو داریم. راهی شرکت گاز میشویم. در کنار خیابانهای زاهدان، مردهایی با چهرههای آفتاب سوخته بالای سر دبههای بنزین ایستادهاند.
عطایی، مدیر شرکت گاز زاهدان که همچنان برای بررسی گازرسانی به زاهدان ما را همراهی میکند، میگوید: «یکی از شغلهای کاذبی که در زاهدان رونق گرفته، قاچاق سوخت است. هنوز هیچ جایگاه سیانجی در این شهر نداریم و مردم از بنزین استفاده میکنند، تا دلتان بخواهد هم در هر کوچه و خیابانی ظرفهای بنزین 20 لیتری و حتی بیشتر را با فروشندگانشان پیدا میکنید.»
عطایی ادامه میدهد: «مردم زاهدان سالها در انتظار گاز بودند، اما این اتفاق نمیافتاد. گاز پس از مدتها به ایرانشهر رسید، اما با گذشت مدتی طولانی باز هم مردم زاهدان از گاز برخوردار نبودند، به همین دلیل ذهنیت مردم نسبت به شرکت گاز منفی و همین موضوع باعث شد وقتی گاز به زاهدان رسید با استقبال سریع مردم برای گازکشی خانههایشان مواجه نشد. پس از گذشت حدود 2 ماه که گاز به زاهدان رسید، بالاخره مردم حضور گاز در شهرشان را باور کردند و اشتراکپذیری گاز آغاز شد، بنابراین کار خود را از اردیبهشت آغاز کردیم، اما اوج کار ما شهریور ماه بود. تعداد مشترکان گاز زاهدان اکنون به 6 هزار و 300 مشترک رسیده است.»
به گفته عطایی، ایرانشهر در سال 87 گازرسانی و مقرر شده بود تا سال 92 گاز به زاهدان، زابل و خاش برسد، اکنون نیز بیش از 80 درصد از مردم ایرانشهر و 23 روستا از گاز استفاده میکنند البته ایرانشهر یک منطقه گرمسیر است که میزان مصرف گاز در آنجا با زاهدان، خاش و زابل تفاوت دارد. خط گازرسانی به چابهار نیز از خط گاز این مناطق جدا شده، زیرا مسیری مجزا دارد، بنابراین یک خط 36 اینچ از ایرانشهر به چابهار احداث شده است. در زاهدان نیز جمعیت روستایی هنوز از نعمت گاز بهرهمند نیستند و تعداد جمعیت شهری مطابق چشمانداز گاز استان در افق 1404باید به 140 هزار خانوار افزایش یابد، همچنین پیشبینی میشود شبکهگذاری زاهدان تا سال 98 به پایان برسد و تا سال 1399 تعداد 20 هزار انشعاب در زاهدان اجرا شود که در تمام فرآیند اشتراکپذیری از کنتورهای ارتقا یافته برای مردم استفاده میشود.
گازرسانی به زاهدان از ابتدای دولت یازدهم سرعت گرفت
به ساختمان شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان میرسیم. دفتر مدیرعامل در آخرین طبقه این ساختمان نوساز قرار دارد. طهرانی، با رویی گشاده از ما استقبال میکند و به معرفی استان و شرح وضعیت گازرسانی میپردازد.
مدیرعامل شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان میگوید: «اجرای پروژه خط انتقال گاز 56 اینچ عسلویه به استان سیستان و بلوچستان با عنوان خط هفتم سراسری به طول 907 کیلومتر در سال 84 مصوب شد و در سال 89 به بهرهبرداری رسید. علاوه بر این خط اصلی، 4 هزار کیلومتر شبکه برای گازرسانی شهری و روستایی در استان نیاز است که تا پایان دولت دهم، 721 کیلومتر از این میزان راهاندازی و تنها یک شهر و سه روستا گازرسانی شد که مطابق آن 4 هزار و 38 خانوار شهری و 22 خانوار روستایی از گاز بهرهمند شدند، اما از ابتدای دولت یازدهم، هزار و 151 کیلومتر به شبکه گازرسانی استان اضافه شد، 2 شهر و 3 روستای دیگر گازدار شدند و 15 هزار و 770 خانوار شهری و 350 خانوار روستایی نیز به جمع مشترکان گاز پیوستند.»
طهرانی، مبلغ اعتبار طرح گازرسانی به استان را هزار و 820 میلیارد ریال عنوان میکند و ادامه میدهد: «از شهریور سال 92، یک خط 36 اینچ به طول 262 کیلومتر، گاز را از ایرانشهر به زاهدان آورد که پس از آن عملیات نصب علمک در زاهدان آغاز شد و توانستیم علاوه بر گازرسانی به بخش خانگی، سه نیروگاه در سطح استان را نیز گازرسانی کنیم که تاثیر بسیار مطلوبی در کاهش مصرف سوخت مایع داشته است.»
به گفته مدیرعامل شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان، اکنون یک نیروگاه گازی در شهر زاهدان، یک نیروگاه بخار و یک نیروگاه سیکل ترکیبی در ایرانشهر و نیز یک نیروگاه در چابهار که به روش سیانجی گازرسانی میشود، به جای سوخت مایع از گاز طبیعی استفاده میکنند.
خط انتقال گاز زاهدان به دشتک نیز با قطر 36 اینچ به طول 108 کیلومتر و خط دشتک به زابل نیز با قطر 24 اینچ به طول 120 کیلومتر در دستور کار است، همچنین مطالعات و طراحی خط انتقال گاز ایرانشهر به خاش نیز از دی ماه امسال آغاز شده است.
توضیحات مدیرعامل شرکت گاز استان که به پایان میرسد، موضوع پرداخت وام به خانوادههای نیازمند برای گازکشی داخل منازل را مطرح میکنیم و اینکه بعضی افراد از شرکت گاز برای گازکشی داخل خانه یاری خواستهاند. طهرانی در این زمینه توضیح میدهد که جلسههایی میان شرکت گاز، استانداری، بانکها و سایر نهادهای مربوط برگزار شده و بودجهای برای پرداخت وام به مردم در نظر گرفتهاند که لازم است به تایید بانک مرکزی برسد. وی درباره کمک به خانوادههای نیازمند زاهدان نیز به ما قول مساعد میدهد و میگوید هر کاری بتواند انجام میدهد تا مردم برای استفاده از گاز با مشکلی مواجه نشوند.
به گفته طهرانی، شرکت ملی گاز تنها وظیفه گازرسانی تا ورودی منازل و ساختمانها و نیز نصب علمک را بر عهده دارد، اما لولهکشی گاز داخل منازل برعهده مشترکان است و شرکت ملی گاز در این باره الزام قانونی ندارد. با این حال، در کنار استانداری که وظیفه اصلی پیگیری و اجرای مصوبات سفرهای استانی رئیس جمهوری را بر عهده دارد، از لحاظ اجرای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی، موضوع وام را پیگیری میکند تا مبلغ مورد نیاز با درصد سود پایین یا به صورت قرضالحسنه در اختیار مردم قرار گیرد.
امیدواریم با رسیدن گاز به زاهدان، اتفاقهای خوبی بیفتد
از ساختمان شرکت گاز استان خارج میشویم و سراغ کوچه و خیابانهایی میرویم که در آنجا عملیات نصب علمک در ورودی خانهها تازه آغاز شده است. یکی از شهروندان زاهدانی، مرد جوانی است که با دقت به فعالیت کارگران نگاه میکند. با لبخند به سوی ما میآید و میگوید: «بالاخره ما هم گازدار شدیم.»
از او میخواهم تا خودش را معرفی کند و بیشتر برایمان از نظرش راجع به گاز بگوید. نعمت امامدادی، جوان 30 ساله زاهدانی است. او میگوید: «از طرف دولت زحمت زیادی کشیده شد تا بالاخره گاز به زاهدان آمد. با اینکه ما آخرین استان در کشور هستیم که از این نعمت بهرهمند شدیم، اما باز هم اطمینان داریم که با آمدن گاز اتفاقهای خوبی میافتد.»
آقای امامدادی با امیدواری نسبت به توسعه کسبوکار در زاهدان صحبت میکند و میگوید: « آمدن گاز به زاهدان حتما روی اشتغالزایی در شهر ما تاثیر می گذارد. متاسفانه ما هیچ کارگاه و صنعتی در زاهدان نداریم، اما اول منتظر رسیدن گاز به همه خانههای مردم هستیم، اما متاسفانه خیلیها پول گازکشی داخل خانهشان را ندارند.»
آقای منصور شاهقوزایی، از دیگر شهروندان
زاهدان است که با لباس سپید بلوچی نظارهگر گازرسانی است. او نیز از رسیدن
گاز به شهر زاهدان ابراز خوشحالی میکند و میگوید:«امیدوارم با رسیدن گاز
به زاهدان شاهد اشتغالزایی بیشتری در شهرمان باشیم، به هر حال خوشحالیم
که این گاز پاک و ایمن به زاهدان رسیده است و مردم آسایش بیشتری دارند. »
طعم رسیدن گاز به زاهدان شیرین است
سیستان و بلوچستان با 2 میلیون و 750 هزار نفر جمعیت، از بزرگترین استانهای کشور است که مرز آبی آن با دریای عمان و اقیانوس هند، موقعیت مناسبی برای توسعه صنعت و تجارت در این خطه فراهم کرده است. با این وجود، تعداد مشاغل بخش خصوصی در صنایع بسیار اندک است. این موضوع یکی از مهمترین دلایل قرار گرفتن استان در زمره مناطق محروم است.
با تکیه بر همین موضوع، بهترین حالت برای پرداخت وام به این قشر از هموطنان، وام قرضالحسنه یا وامی با درصد سود پایین است، چرا که اگر مردم پولی برای گازکشی داخل خانه نداشته باشند و مجبور به دریافت وام شوند و در مقابل نیز برای بازپرداخت وام، مجبور به پرداخت درصد سود بالایی شوند، باز هم از لحاظ معیشتی با مشکل مواجه خواهند شد.
رسیدن گاز به زاهدان طعم شیرینی دارد. تصور روزهایی که وقت جوانان زاهدان در کنار خیابانها و بالای سر دبههای بنزین به بطالت نگذرد، روزهایی که دستان پرتوان هر کدام مشغول انجام کاری برای کسب درآمد و رونق اقتصادی شهر باشد، دور شدن دغدغه مردم برای تهیه نفت و گازوئیل، نان تازه و خوش عطر بر سر سفرهها، پخت غذای تازه روی اجاق بدون نگرانی از تمام شدن کپسول گاز، گرمای مطبوع مدارس و راحتی دانشآموزان در مدرسهها و دیگر اتفاقهای خوبی که با رسیدن گاز به زاهدان میافتند، همه و همه طعم شیرین گازرسانی را اثبات میکنند.
لبخندی که با روشن شدن آسان شعله گاز در خانهها بر لبان مردم مینشیند، نفس راحتی که یک صنعتکار با راه انداختن کارگاهش میکشد، هر شغل جدیدی که ایجاد میشود، خستگی را از تن غیورمردانی که شبانه روز تلاش کردند و این نعمت خدادادی را به زاهدان رساندند، به در میکند.
دیار سیستان، هنوز رستمهای جوانی دارد که منتظر میدانی برای آفرینش حماسههای بزرگ زندگیشان هستند. همه ما امید داریم به روزی که ایرانی در هر کجای این سرزمین پهناور که باشد، سربلند و پر از آرامش زندگی کند و دیگر دغدغهای نباشد که خواب راحت را از چشمانش برباید. بی شک؛ گاز، این نعمت پاک، ایمن و ارزشمند نقشی موثر در چنین آرامشی خواهد داشت.
فاطمه شعبانی