طی سالهای اخیر عدهای سرمایهدار به گمان اینکه پول در دکلداری است با کمک دلالها دکلهای بی کیفیتی را بدون هیچ نظارتی وارد کشور کردند و سود فراوانی نصیبشان شد، اما با روی کارآمدن دولت یازدهم و وزارت بیژن زنگنه؛ تلاشهای فراوانی برای حذف کامل مافیاهای نفتی صورت گرفت و امروز به گواه بخش خصوصی و برخی فعالان این صنعت، دیگر دکل بی کیفیتی وارد کشور نمی شود؛ با این حال طی هفته های گذشته اظهارنظرهایی مبنی بر وجود دلالی در امر واردات دکل، آن هم در زمانی که دولت با همه توان از بخش داخلی در صنعت نفت حمایت می کند، با استقبال رسانه های منتقد مواجه شد و عدهای عملکرد زنگنه را در این بین زیر سئوال بردند، بهمن سروشی که تا سال 1390 مدیر نظارت بر تولید نفت و گاز شرکت ملی نفت ایران بود و اکنون نیز مدیرعامل یک شرکت حفاری خصوصی است، در گفتگو با شانا میگوید: در سالهای گذشته دلالهایی در بخش واردات دستگاههای حفاری حضور داشتند و نخستین اقدام آقای زنگنه هم حذف مافیاهای خارج از صنعت نفت بود که به این صنعت رخنه کرده بودند.
گفتگوی شانا را با بهمن سروشی مدیر سابق نظارت بر تویلد نفت و گاز شرکت ملی نفت در ادامه می خوانید:
طی روزهای اخیر بحثهایی مبنی بر واردات دستگاههای حفاری بیکیفیت خارجی و از رده خارج کردن دستگاههای ایرانی از سوی یکی از شرکتهای فعال در حفاری مطرح شده است، با توجه به اینکه شما نیز از جمله فعالان این بخش محسوب میشوید تا چه حدودی این اظهارات را تایید میکنید؟
درباره کیفیت دستگاهها میتوانم بگویم که شاید طی سالهای اخیر، به یکباره شاهد هجوم تعدادی سرمایهدار غیرنفتی در این عرصه بودیم. این گروه فکر میکردند سود در خرید و اجاره دستگاههای حفاری خشکی و دریایی است. در این میان یک سری دلالها از خلاء و فرصت بهدستآمده استفاده کردند و دستگاههای چینی را صرفا با ترفند اینکه ارزان هستند، وارد کشور کردند.
همان ایام هیچ نظارتی بر واردات دستگاههای حفاری انجام نمیشد؟
همان مقطعی که شاهد هجوم این سرمایهدارها به عرصه دکلداری بودیم، آقای غلامحسین نوذری ( وزیر اسبق نفت) دستور تشکیل کمیتهای را دادند که وظیفه آن، تعیین استانداردهای دستگاههای خشکی و دریایی و نرخ اجاره آنها بود. بنده نیز به همراه تعدادی از کارشناسان حفاری عضو آن بودم.
عملکرد کمیته در آن مقطع چگونه بود؟
فکر میکنم عملکرد آن کمیته در آن مقطع زمانی قابل قبول بود. بهنحوی که توانستیم کتابچه استانداردی را برای واردات دستگاههای حفاری تدوین کنیم که براساس آن، ضمن کنترل بر واردات، از ورود دستگاههای بیکیفیت جلوگیری میشد. همان ایام هم دلالها مترصد فرصت بودند تا با استفاده از شرایط تحریم، ضمن اینکه دستگاههای بیکیفیت را وارد میکردند، آنها را گرانتر از قیمت واقعی خود به خریداران بفروشند، با این حال این کمیته توانست به کنترل آن شرایط بپردازد.
از عملکردتان در کمیته مورد نظر راضی بودید؟
بله. تا آن زمان توانستیم واردات دستگاهها را خیلی خوب کنترل کنیم اما در دورههای بعدی، این کنترل از بین رفت و حتی شاهد بودیم که چندین دستگاه بیکیفیت وارد کشور شد.
چطور؟
درهرحال، وقتی نظارتی نباشد، دلالها با خیال راحت دستگاههای بیکیفیتشان را وارد میکنند. بهنحوی که دستگاههای حفاری که وارد شدند، با اینکه به ظاهر دستگاه حفاری بودند اما نواقص فراوانی داشتند و برای رفع آنها گاهی تا 6 میلیون دلار هم باید هزینه می شد. این در حالی است که این دستگاهها مشکلات فراوانی را هم در حین عملیات برای چاهها ایجاد میکنند.
میشود دستگاهی را وارد کرد و بعد متوجه نواقص آن شد؟
همان طور که گفتم دلالها به دلیل سود فراوانی که واردات این دستگاههای بیکیفیت برایشان به همراه داشت، در این کار دست داشتند، ضمن اینکه شرکتهایی که به این کار اقدام میکردند، شرکتهای حفاری و متخصص در این زمینه نبودند. هدف این شرکتها، آن بود که دستگاه حفاری را بخرند و به چند شرکت دیگر اجاره دهند و سودشان را ببرند. در واقع آنها چند سرمایهدار بودند که دستگاه حفاری میخریدند و اجاره میدادند.
امروز هم هستند؟
خیر. امروز دیگر این دلالها نمیتوانند دستگاههای بیکیفیت را وارد کنند زیرا مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران به این مسئله خیلی حساس هستند و میدانم نخستین اقدام آنها حذف مافیاهای خارج از صنعت نفت بود که به این صنعت رخنه کرده بودند اما خوشبختانه شرکتهایی که در زمینه حفاری تخصص دارند، میتوانند در این زمینه فعال شوند. امروز دیگر کسی نمیتواند سرمایهدارانی را که تنها پول دارند اما تخصصی در زمینه دستگاههای حفاری ندارند، به شرکتهای نفتی تحمیل کند.
با آمدن آقای زنگنه کار این دلالها بسیار محدود شد و فکر نمیکنم به آن صورت که در سالهای گذشته دلال داشتیم، هماینک داشته باشیم. من این افراد را خائن به کشور میدانم زیرا دستگاههای بیکیفیتی که با قیمت بالا وارد کشور کردهاند، دست کم باید 30 سال در این کشور مورد استفاده قرار بگیرند، ضمن اینکه این دستگاهها آسیب فراوانی به چاه و روند تولید میرسانند. این هزینهها به کشور تحمیل میشود در حالی که آن دلالان سود کلانی را به دست آوردهاند.
با توجه به سودهای کلانی که این دلالان طی سالهای اخیر کسب کردهاند، فکر میکنید میشود جلو آنها را گرفت؟
بله، میشود. به این صورت که شرکتهایی که قابلیت خرید دستگاه حفاری و کار کردن با آن را دارند، وارد این عرصه شوند. متاسفانه در مقطعی بعضی از سرمایهداران میگفتند ما پول داریم و میخواهیم دستگاه حفاری وارد کنیم اما به دلیل ناآگاه بودنشان در دام مافیاهای فروش دستگاهها میافتادند.
در دورهای هیچ نظارتی بر امر واردات دستگاههای حفاری نمیشد اما فکر میکنم اگر با این گروه جدیتر برخورد شده و به نهادهای نظارتی معرفی شوند، به یقین میتوان ریشه آنها را خشکاند. در ضمن میتوان همانند قوانین ورود بسیاری از کالاها به کشور، قوانینی را برای ورود دستگاههای حفاری خشکی و دریایی تنظیم کرد.
شرکت شما از جمله شرکتهایی است که علاوه بر اینکه دستگاه حفاری ملکی دارد، به واردات دستگاه هم میپردازد، در برخی محافل خبری گفته شده است که شما از جمله مدافعان واردات دستگاه حفاری هستید، آن هم دستگاههای بیکیفیت هندی و چینی و این اقدام شما شرکتهای داخلی را از گردونه رقابت خارج میکند.
جای تاسف است که چنین ادعاهای بیپایه و اساسی مطرح میشود. این مسئله دروغ محض است. ما هیچگاه تلاش نکردهایم شرکت دیگری را از گردونه رقابت خارج کنیم یا دستگاه بیکیفیت وارد کنیم. دستگاههای ما همه از چهار سال پیش در اختیارمان بودهاند، چطور میگویند که از واردات دکل حمایت میکنیم؟ ضمن اینکه ما به یک سری اصول و اخلاق حرفهای خودمان پایبند هستیم و آنها را رعایت میکنیم و هرگز رقیبمان را با اقدامهایی از این دست از گردونه رقابت خارج نمیکنیم. معتقدم هرقدر که شرکتها و پیمانکاران قویتری در کشور داشته باشیم و بتوانیم رقابتی کار کنیم، به نفع کشور است. از سوی دیگر ما طی چهار سال گذشته هیچ دستگاه حفاری وارد نکردهایم، که از جمله شرکتهای مدافع واردات دکل باشیم!!.
البته بنا داریم -در صورتی که شرایط کشور اجازه بدهد- پنج دستگاه خشکی به ناوگان دستگاههای خشکی و دو دستگاه دریایی به ناوگان دریاییمان اضافه کنیم. اما همواره تلاش ما این بوده که دستگاههای باکیفیت و استاندارد وارد کنیم. چهار دستگاه اجارهای که امروز در اختیار ماست، جزو بهترین دستگاههایی هستند که هماینک در کشور فعال هستند. ما هرگز نخواستهایم با واردات دستگاه بیکیفیت به کشور ضربه بزنیم. تصور میکنم کسانی که این بحث را مطرح کردهاند یا از روی بیاطلاعی بوده یا از روی عصبانیت و ناراحتی از مسائل دیگر این موضوعها را مطرح کردند.
با این حال گفته شده دستگاههایی که وارد میشود، دستگاههای بیکیفیت چینی یا هندی هستند؟
دستگاههایی که ما وارد کردهایم از کیفیت خوبی برخوردارند؛ البته به دلیل تحریم نمیتوانیم از کشورهای صاحبنام دستگاه وارد کنیم اما برای واردات هر دستگاهی به استانداردهایی که در قطعات آنها به کار رفته، توجه میکنیم. مثلا الزام ما این است که موتور دستگاهها یا سایر ادوات به کار رفته حتما از شرکت معتبری باشد. حال اگر بخواهیم دستگاهی را مثلا از کشور چین وارد کنیم و متوجه شویم که استاندارد تجهیزات بهکار رفته در دستگاه معتبر نیست، دستگاه را وارد نمیکنیم. اما متاسفانه در سالهای گذشته دستگاههایی وارد کشور شدهاند که این اصول را رعایت نکردهاند. یک عده دلال و پولدار تلاش کردند تا بازار حفاری را در دست بگیرند و کالاهای نامرغوبی را وارد کردند.
در انتقادها به عملکرد وزارت نفت در خصوص فعالیت دکلهای حفاری گفته شده است که با دستور از بالا کار دستگاه سحر1 متوقف شده، یعنی وزارت نفت دستور ترخیص دکل سحر1 را داده است، فکر میکنید وزارت نفت مخالف فعالیت شرکتهای داخلی در این بخش است؟
من سخنانی را که راجع به وزارت نفت زده شده است، رد می کنم. وزارت نفت در همین مدتی که از آمدن آقای زنگنه میگذرد، از پیمانکاران داخلی حمایت و پشتیبانی کرده است. مسئله این است که درحال حاضر کشور به لحاظ تامین منابع مالی دچار مشکل است و وزارت نفت هم در همین کشور، همین مشکل را دارد و به ناچار به اولویتبندی پروژههایش پرداخته است. این مسئله هم تنها به وزارت نفت برنمیگردد بلکه شرایط کلی کشور اینگونه است. در حال حاضر بسیاری از پیمانکاران از دولت طلب دارند اما وقتی که پولی نیست، باید چهکار کنیم؟ آیا وزارت نفت مسئول این شرایط است؟ معتقدم خیر. شرکت ما هم در حال حاضر دچار کمبود منابع مالی است و بهدنبال سرمایهگذار هستیم، البته نه سرمایهگذاری که برایمان دستگاه حفاری بخرد بلکه سرمایهگذاری که برای تامین مالی پروژهها به کمکمان بیاید.
عملکرد آقای زنگنه را در این بخش چطور ارزیابی میکنید؟
من عملکرد آقای زنگنه را در این زمینه مثبت میدانم، ضمن اینکه باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که ایشان در مقطعی وارد وزارت نفت شدند که دولت و وزارت نفت به لحاظ منابع مالی با مشکلات فراوانی روبرو بودند. این موضوع در همه بخشهای کشور نیز قابل مشاهده است، بهعنوان مثال حتی شرکت ما در مناقصه چهار دستگاه حفاری برنده شده است اما به این دلیل که شرایط مالی کارفرما خوب نیست، هنوز به ما اجازه ندادهاند دستگاههایمان را برای حفاری بیاوریم، زیرا نمیتوانند هزینهها را جبران کنند.
تا جایی که من میدانم کار خوبی که از سوی آقای زنگنه در این زمینه صورت گرفته، تمرکز ایشان بر روی پارس جنوبی و اولویتبندی فازهای مختلف پارس جنوبی با توجه به کمبود منابع مالی است؛ بهنحوی که هماکنون شاهد هستیم بالاخره بعد از 10 سال گاز فاز 12 پارس جنوبی به شبکه سراسری وصل شد. اگر اقدام و برنامهریزی آقای زنگنه نبود، بعید میدانم چندین فاز نیمهکاره که در چند ماه گذشته فعال شدهاند، به این زودیها به بهرهبرداری میرسیدند.
با توجه به اینکه من زمانی مدیر برنامهریزی شرکت ملی نفت بوده ام و تا قبل از بازنشستگی در سال 1390 هم مدیر نظارت بر تولید نفت و گاز بودم، میدانم اگر روالی که صنعت نفت در سالهای گذشته طی کرد، به همان منوال ادامه مییافت به یقین با مشکلات بیشتری در این عرصه مواجه میشدیم و به تعداد پروژههای نیمهتمام افزوده میشد و هیچکدام به نتیجه نمیرسیدند.
نگار صادقی