پنل «هشت میلیون بشکه تولید نفت؛ ضرورت؛ رویا یا واقعیت؟» به عنوان نخستین پنل کنگره راهبردی نفت و نیرو، امروز (سهشنبه، ۱۶ مهرماه) به ریاست رضا دهقان، معاون توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران برگزار شد و دهقان در همان ابتدا یادآوری کرد که «هشت میلیون» عددی غیرعلمی و صرفا نمادین است.
حرکت دنیا به سمت انرژیهای تجدیدپذیر
دهقان در ارائه خود، با استناد به نمودارها و جداول آماری استخراج شده از منابع بینالمللی، درباره کاهش هزینههای تولید انرژیهای تجدیدپذیر در دنیا طی سالهای اخیر و پیشبینی افزایش تقاضای این نوع انرژی در سالهای آینده صحبت کرد. وی برای نمونه به روند کاهشی هزینه تولید انرژی خورشیدی از سال ۲۰۱۰ به بعد اشاره کرد و همچنین به برآوردهایی که حاکی از آن است در سال ۲۰۴۰، نیمی از فروش خودروهای سبک در دنیا مختص خودروهای برقی خواهد بود.
معاون توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران به نمونههای مختلف در سطح شرکتهای بینالمللی فعال در صنعت نفت دنیا که از مدتها پیش حرکت جدی خود را به سمت انرژیهای تجدیدپذیر آغاز کردهاند هم اشاره کرد و گفت: «بهنظر میرسد دنیا در سال ۲۰۵۰ شاهد تغییر رویکرد تقاضای انرژی از سمت انرژیهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر خواهد بود که این پیشبینی متکی به سه عامل عمده است: ادامه روند کاهشی هزینه تولید انرژیهای تجدیدپذیر، پایداری این نوع انرژی و عدم نگرانی از عرضه آن و سرانجام، برتری این نوع انرژی از جنبههای زیستمحیطی».
دهقان با این مقدمه عنوان کرد: «نمیخواهم بگویم نفت در آینده از چرخه تقاضای انرژی حذف میشود، اما باید پیشبینیهای بینالمللی از روند تقاضای انواع انرژی و همینطور رفتار شرکتهای بینالمللی در این عرصه را در ارزیابیهای خود درباره میزان تقاضای نفت در سالهای آینده مدنظر قرار دهیم».
این مقام مسئول در بخش دیگری از صحبتهای خود بر توجه به عامل «گفتوگو» برای دستیابی به تصمیمهایی که مبتنی بر وفاق حداکثری باشد تاکید و در این باره به قراردادهای IPC به عنوان یک نمونه اشاره کرد: «نفت در زمینه این قراردادها با مشکلاتی مواجه شد که بخشی از مشکلات ناشی از نبود همین وفاق بود. از این روست که فکر میکنم باید در آیندهنگری و آیندهبینیهای خود، باب بحث و گفتوگو را به عنوان یک اصل مهم در صنعت نفت باز کنیم و به آن بها دهیم».
پرهیز از نگاه یکجانبه در تصمیمگیریها
سخنران بعدی این پنل، علی اکبروحیدی آلآقا بود که هماکنون به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکتی مشاوره در حوزه انرژی فعالیت میکند. وی ابتدا تاکید کرد که در اظهارنظرها باید از محافظه کاریها و جهتگیریهای ابتدا به ساکن و یکجانبه پرهیز کرد و مسائل را بر مبنای بررسیهای کارشناسانه همهجانبه مورد تحلیل قرار داد.
آلآقا نوع جهتگیری اقتصادی را در تعیین استراتژی انرژی کشور موثر خواند و گفت: «تاکید من بر درنظر گرفتن همه جوانب کار قبل از تصمیمگیری از این حیث است که گاهی ممکن است فرد یا افرادی از دیدگاه مخزنی درباره میزان مطلوب تولید نفت نظری داشته باشند که آن نظر با لحاظ کردن دیگر معیارهای مهم در اقتصاد کشور از توجیه کافی برخوردار نباشد، بنابراین هرگونه تصمیمگیری در این زمینه نیازمند بررسی و اجماع نظر کارشناسانه است».
وی حرکت شرکتهای بینالمللی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر را ناشی از ماهیت تجاری این شرکتها که ایجاب میکند به منافع حداکثریشان توجه کنند دانست و معتقد بود کاهش سهم نفت در سبد انرژی دنیا به معنای کاهش تقاضای نفت در سالهای آینده نیست. او با اشاره به این پرسش رایج که «اگر قرار است روزی نفت ارزش امروز را نداشته باشد، پس آیا بهتر نیست آن را به سرمایه پایدار تبدیل کنیم؟» گفت: «سالهاست در این باره صحبت میکنیم و به جایی هم نرسیدهایم».
بازنگری مطالعات مخازن؛ سپس افزایش ظرفیت تولید نفت
اما سیدمحمود محدث، مدیر باسابقه اکتشافی که درحال حاضر مدیر اکتشاف و تولید شرکت انرژیداناست، چه گفت؟ محدث در ابتدای بحث خود به «نسبت ذخایر به تولید نفت» در کشورهای مختلف دنیا اشاره کرد و گفت: «با توجه به ظرفیت کنونی تولید نفت در ایران که با حجم قابل توجه ذخایر موجود همخوانی ندارد، حتما باید در مطالعات مخازن بازنگری صورت گیرد».
محدث عنوان کرد: «استراتژیک بودن نفت و افت تقاضای تولید آن در سالهای آتی و جایگزینی تدریجی انرژیهای نو ایجاب میکند نفت را به سرمایهای پایدار تبدیل کنیم و لازمه این کار آن است که همه ارکان نظام همراهی کنند تا برنامهای مدون، بلندمدت و «بدون تغییرات ناگهانی» تدوین و با رویکردی اقتصادی در این زمینه تصمیمگیری شود».
به گفته وی، آنچه مسلم است برای افزایش قابلتوجه ظرفیت تولید نفت کشور، به حداقل ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه، فناوریهای روزآمد، نیروی انسانی متخصص و شرکتهای نفتی فعال نیاز است.
محدث با طرح این سوال که «چه کسی می تواند بگوید تولید فعلی ما بهینه است و نیازی به افزایش ندارد؟»، پاسخ داد: «هیچکس نمیتواند چنین چیزی بگوید، زیرا مطالعات جامع و دقیق مخزنی وجود ندارد. آزادگان و یادآوران تنها دو نمونه از میادینی هستند که میدانیم تولید آنها در حال حاضر بهینه نیست. یقینا ظرفیت بسیار بیشتری نسبت به امروز برای افزایش تولید نفت داریم و باید با بهرهمندی از فناوریهای روز دنیا، حالا اروپایی نشد، چینی و …؛ برای افزایش ظرفیت تولید کاری کنیم».
محدث تاکید کرد: «اگر ارزش نفت از لحاظ اقتصادی رو به کاهش است، نباید صبر کنیم تا روزی برسد که این ارزش کم شود. باید از الان به فکر بود و در این مسیر، فناوری، سرمایه، مقررات و ضوابط اصلاحشده، قراردادهای جذاب و منابع انسانی نقش تعیینکنندهای دارند».
او گفت: «من با افزایش ظرفیت تولید موافقم، اما طبیعتا عدد هشت میلیون بشکه عدد مطالعهشدهای نیست. باید مخازن بهطور جامع مطالعه شوند، زیرا این مخزن است که به ما دیکته میکند چه مقدار توانایی تولید وجود دارد نه ما به مخزن».
غولهای نفتی شاهکار نکردند
حسن شکرالهزاده بهبهانی، استادیار دانشگاه صنعت نفت سخنران بعدی پنل بود که ابتدا از ریاست پنل تشکر کرد که با وجود علم به مواضع متفاوت وی، این فرصت را در اختیار او قرار داده است و صحبتهای خود را با موضوع «امکانپذیری تولید بر اساس قوانین و اصول علمی» ارائه داد.
وی عدم قطعیت را از چالشهای برنامهریزی مخزن خواند و چندین بار تاکید کرد که این عدم قطعیتها در همه دنیا و حتی کشورهای پیشرفته هم وجود دارد و تنها گریبانگیر صنعت نفت ایران نیست.
اینکه «سرعت تولید از مخزن ثابت نیست»؛ «در برنامه تولید، دستیابی به سقف تولید و مدت زمان استمرار تولید در این سقف اهمیت دارد»؛ «تولید کور نیست و هدف دارد» و … از جمله محورهایی بود که شکرالهزاده اجمالی به آنها اشاره کرد و گفت: «برنامه تولید مخزن درازمدت و هدفمند است و تخطی از برنامه تولید علاوه بر آنکه عامل هرزروی ذخایر است، تولید را غیرقابل پیشبینی میکند و عملا سرمایهگذاری روی مخازن را با خطر مواجه میسازد».
وی با بیان اینکه هیچکدام از برنامههای افزایش تولید نفت در کشور، چه قبل انقلاب و چه بعد انقلاب محقق نشد و قراردادهای بیعمتقابل منعقدشده با غولهای نفتی دنیا هم هیچکدام به اهداف تعیینشده نرسید، این پرسش را مطرح کرد که «به طور مثال کدام شرکت در این سالها فناوری جدیدی برای افزایش ضریب بازیافت ارائه داد که ما آن را بلد نبودیم؟»
صحبتهای شکرالهزاده در مجموع بیشتر ناظر بر این بود که شرکتهای بینالمللی لزوما بهتر از شرکتهای داخلی عمل نمیکنند و اگر ما در صنعت نفت عملکرد موفقی نداشتهایم، متقابلا شرکتهای خارجی نیز عملکرد قابل دفاعی در صنعت نفت ایران نداشتهاند.
البته بخشی از صحبت شکرالهزاده با این واکنش آلآقا مواجه شد: «درست است که شرکتهای خارجی قراردادهای بیعمتقابل را با هزینه پیشبینیشده اولیه به پایان نرساندند، اما طرحهایی داشتیم که منتهی به نتیجه شدند و اهداف آنها اگرچه با صرف هزینه بیشتر، اما محقق شد».
این استاد دانشگاه در پایان صحبتهای خود به نصف شدن ذخایر امروز نفت کشور نسبت به حدود ۵۰ سال گذشته اشاره و عدد هشت میلیون بشکه را نیز بسیار غیرواقعی توضیف کرد و گفت: «آنچه برای همگی روشن است این است که باید با توجه به روند بازار انرژی، از اتکای درآمدهای کشور به درآمدهای نفت کاسته شود، زیرا خامفروشی به نفع هیچ یک از تولیدکنندگان نفت در دنیا نیست».
ردّ پای فیل مولانا در نفت
سیدصالح هندی، مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران آخرین سخنران این نشست بود که صحبتهای خود را با تکیه بر عناوینی از جمله «آیندهپژوهی»، «تولید صیانتی» و «ثروت بیننسلی» ارائه داد. او آیندهپژوهی را با وجود همه عدم قطعیتهای ناشی از ماهیت گمانهزنی، از آن جهت که گمانهزنی نظاممند و خردورزانهای است ارزشمند توصیف کرد و با تشبیه عبارت «تولید صیانتی» به «فیل مولانا» گفت: «درباره تولید صیانتی، تعریف دقیق و یا کاملی وجود ندارد و جالب است که با این وجود به کرّات در اسناد بالادستی کشور بر آن تاکید شده است».
هندی درباره عبارت «ثروت بیننسلی» هم که بهطور رایج مورد استفاده قرار میگیرد صحبت و این سوال را مطرح کرد: «باید به این فکر کنیم که آیا چیزی که به درد نسل امروز میخورد، لزوما برای نسل آینده هم کاربری دارد؟ آن وقت میتوان بهتر معنای ثروت بیننسلی را درک کرد».
به گفته مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران، برای میزان تخمین ظرفیت تولید نفت قابل دستیابی برای کشور، بسته به تعداد مخازن، سیاستگذاریهای اقتصادی و دیگر آیتمهای دخیل، میتوان هدفگذاریهای متنوعی را متصور بود، اما آنچه قطعیت دارد آن است که حداکثرسازی تولید نفت ضروری است و باید به سمت امکانپذیر کردن این هدف حرکت شود.
هندی در پایان صحبتهای خود این آمار را هم ارائه داد که از مجموع حدود ۲۵۸ مخزن نفتی، ۱۲۰ مخزن توسعه نیافته و در حوزه گاز نیز از ۱۳۲ مخزن، ۱۰۲ مخزن توسعه نیافته؛ ضمن آنکه در کشور ذخایر نامتعارف نفت و گاز نیز وجود دارد و لازم است در آینده با مکانیزمهای مختلف به سمت بهرهمندی از این ذخایر هم حرکت کرد.
پایان پنل
فارغ از آنکه در نهایت شش، هفت یا هشت میلیون بشکه، چه عددی به واقعیت نزدیکتر است، امروز در این پنل به مباحث خوبی مثل روند کاهشی ارزش نفت در سبد انرژی دنیا و روند افزایشی محبوبیت انرژیهای تجدیدپذیر، ضرورت توجه به متغیرهای اقتصادی افزون بر شرایط مخزن، نیاز به بازتعریف مفاهیمی مانند تولید صیانتی و ثروت بیننسلی، لزوم کاهش اتکای بودجه به درآمدهای نفتی و تبدیل نفت به سرمایههای پایدار، انجام مطالعات جامع مخازن کشور، ضرورت جذب سرمایه و فناوری و تاکید بر گفتمان مشترک برای دستیابی به وفاق جمعی به عنوان عامل تضمینکننده اجرای تصمیمات کلان اشاره شد؛ اما طبیعتا اگر صحبتهای کارشناسانهتر جایگزین برخی کلیگوییها میبود و یا متناسب با موضوع پنل، به مباحث تخصصیتر و مصداقیتر از جمله ظرفیتها و مخازنی که مغفول ماندهاند و میتوانند پشتوانهای برای افزایش ظرفیت تولید نفت باشند اشاره میشد، بار کارشناسی و جذابیت پنل برای مخاطبان افزایش مییافت.
پنل دوم هم تمام شده و مهمانان در پایان روز نخست کنگره نفت و نیرو، در حال ترک سالن همایشهای صداوسیما هستند. از علی کاردر، مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت ایران میپرسم به نظر شما هشت میلیون بشکه رویایی است یا واقعی؟
میگوید: «بعد از انقلاب، جنگ و بعد هم تحریمها اجازه ندادند آنطور که باید به ظرفیتهای تولیدی نفت کشور پرداخته شود وگرنه در برنامه توسعهای قبل از انقلاب روی حدود هفت میلیون بشکه هدفگذاری شده بود. یا چرا راه دور برویم؟ همین مطالعات مخازنی که بعد از برجام انجام شد ما را به این جمعبندی رساند که در صورت توسعه مخازن مطالعهشده، امکان افزایش ظرفیت تولید نفت تا ۶.۵ میلیون بشکه در روز وجود دارد. این عدد بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای توسعهای میادین بزرگی مثل اهواز بود».
او هم معتقد است تولید «هشت میلیون بشکه» با شرایط کنونی صنعت نفت ما قابل دستیابی و حتی طرحریزی به نظر نمیرسد، اما میگوید با درنظر گرفتن ظرفیتهای نفت ایران، این عدد رویایی هم نیست…
هانیه موحد