نفتآب
نفتآب
چشم‌انداز قیمت نفت در افق میان‌مدت

چشم‌انداز قیمت نفت در افق میان‌مدت

چشم‌انداز قیمت نفت در افق میان‌مدت

از منظر برخی از ناظران، قیمت‌های بالای نفت، گاز و زغال‌سنگ یک پدیده کوتاه‌مدت است، اما عواملی در بازار وجود دارد که نشان می‌دهد این باور نادرست است.

تأثیر سیاست‌های زیست‌محیطی بر کاهش سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی

افزایش تولید نفت شیل پس از دوران طلایی قیمت‌های نفتِ فراتر از ۱۰۰ دلار، در بازه سال‌های ۲۰۱۴-۲۰۱۰، با این پیش‌بینی‌ها همراه شد که جهان به سمت فراوانی نفت پیش خواهد رفت و در سال‌های آینده به اوج تقاضای نفت در جهان خواهیم رسید. این موضوع سبب شد سرمایه‌گذاری در صنعت نفت از سال ۲۰۱۵ به بعد روند کاهشی یابد، افزون بر این، تعداد اکتشافات جدید بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ به کمترین مقدار تاریخی خود رسید.

اغلب دوره‌های قیمت نفت به این ترتیب شکل می‌گرفته که افزایش قیمت نفت سبب رشد سرمایه‌گذاری و سپس عرضه می‌شده و به‌طور هم‌زمان رشد تقاضای نفت را کاهش می‌داده است، البته ذخیره‌سازی و ظرفیت‌های مازاد تولید به‌عنوان جذب‌کننده شوک‌ها عمل می‌کردند تا به‌تدریج تولید نفت افزایش یافته و پاسخگوی تقاضای در حال رشد باشد، اما این الگو با اقدام‌های انجام‌شده برای گذار انرژی معیوب شده است.

تاکنون، واکنش عرضه به افزایش قیمت‌های نفت بسیار محدود بوده است. بر اساس بررسی‌های «انرژی اسپکت» مخارج سرمایه‌گذاری در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ حدود ۳۲۰ تا ۳۵۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود. این مقدار نصف سرمایه‌گذاری صنعت نفت در بازه زمانی ۲۰۱۴-۲۰۱۰ بوده و برای تولید مستمر ۱۰۰ میلیون بشکه در روز در قیمت‌های ۷۰ دلار در هر بشکه، حدود ۲۵ درصد کمبود سرمایه‌گذاری دارد. این در حالی است که بر اساس بررسی گلدمن‌ساکس به دنبال احیای اقتصاد جهان سطح تقاضای نفت جهان در سه ماهه چهارم سال ۲۰۲۱ از ۱۰۰ میلیون بشکه عبور کرده است.

از مهم‌ترین دلایل افت مذکور ملاحظات زیست‌محیطی بوده که مانع از سرمایه‌گذاری در سوخت‌های فسیلی به‌ویژه در کشورهای پیشرفته و صنعتی شده است. بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی نفت تحت فشار سرمایه‌گذاران میزان مخارج سرمایه‌ای خود در بخش نفت را کاهش داده‌اند. این تا حدی بوده که حتی بانک‌های سرمایه‌گذاری بزرگ جهان نیز پروژه‌های نفتی سودآور را تأمین مالی نمی‌کنند و از این کار سر باز می‌زنند.

به‌دلیل وقفه زمانی بین سرمایه‌گذاری و عرضه نفت، هنوز ابعاد این روند کاهش سرمایه‌گذاری در بازار نفت منعکس نشده است، اما می‌توان پیش‌بینی کرد که در سال‌های آینده تقاضا همواره از عرضه پیشی خواهد گرفت و با یک دوره کمبود عرضه چند ساله روبه‌رو خواهیم شد که بالا ماندن قیمت‌ها پیامد منطقی آن است.

چشم‌انداز تولید نفت در کشورهای غیراوپک پلاس

بر اساس چشم‌انداز میان‌مدت مؤسسه تحلیلی انرژی اینتلیجنس تولید نفت کشورهای غیراوپک پلاس تا سال ۲۰۲۵ به اوج خود خواهد رسید. گروهی از کشورهای غیراوپک پلاس شامل آمریکا، کانادا، چین، برزیل، نروژ و گویان بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ به‌طور میانگین ۸۰۰ هزار بشکه در روز به تولید نفت خام خود اضافه خواهد کرد، اما این تولید اضافی عمدتاً برای جبران افت تولید طبیعی میدان‌های نفتی قدیمی بالغ آنها مصرف می‌شود.

در واقع این چشم‌انداز نشان می‌دهد تولید نفت خام این کشورها در آینده رشد چندانی نخواهد داشت و رشد تولید مایعات گازی و سوخت‌های زیستی پیشران افزایش تولید نفت این کشورها تا افق ۲۰۲۵ خواهد شد.

نروژ میدان‌های نفتی جدیدی مانند «یوهان اسورداپ» با ظرفیت تولید ۲۰۰ هزار بشکه در روز و «یوهان گستبرگ» با ظرفیت ۲۰۰ هزار بشکه در روز را در دریای شمال به بهره‌برداری خواهد رساند. گویان در آمریکای شمالی فاز دوم میدان «لیزا» با ظرفیت ۲۲۰ هزار بشکه را فعال خواهد کرد و برزیل توسعه میدان «بوزیوس-۶» با ظرفیت تولید ۲۲۵ هزار بشکه را آغاز خواهد کرد. افزون بر این، انتظار می‌رود پس از افزایش تولید نفت شیل در آمریکا در سال ۲۰۲۲، تولید نفت خام از این میدان‌ها در آمریکا در سال ۲۰۲۳ ثابت شده و در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ شاهد افت تولید نفت خام از میدان‌های نفت شیل باشیم.

«ریستاد انرژی» سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی نفت در سال ۲۰۱۹ را برابر ۵۳۰ میلیارد دلار برآورد و پیش‌بینی کرده که از سال ۲۰۱۹ تاکنون حجم سرمایه‌گذاری مذکور ۱۴۰ میلیارد دلار افت داشته است. این کاهش سرمایه‌گذاری که عمدتاً برای حفظ جریان نقدی شرکت‌های نفتی بوده؛ عمدتاً برای شرکت‌های بهره‌بردار از نفت شیل در آمریکا به‌وقوع پیوسته است.

با وجود اینکه انتظار می‌رود تولید نفت کشورهای غیراوپک پلاس در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ رشد قابل ملاحظه‌ای را داشته باشند؛ پیش‌بینی می‌شود این روند در سال‌های بعد تداوم نداشته باشد. بر اساس برآورد چشم‌انداز میان‌مدت انرژی اینتلیجنس، در صورتی که قیمت نفت برنت در سطح ۷۰ دلار در هر بشکه باشد، تولید نفت غیراوپک پلاس در سال ۲۰۲۲ برابر ۱.۲ میلیون بشکه در روز رشد خواهد داشت که ۶۲۰ هزار بشکه در روز از آن مربوط به آمریکاست.

رشد تولید نفت خام شیل آمریکا در سال ۲۰۲۳ به ۱۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید. سپس در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ هر سال تولید نفت شیل ۱۰۰ هزار بشکه در روز کاهش خواهد داشت، بنابراین بار رشد تولید نفت خام کشورهای غیراوپک‌پلاس بر دوش نروژ، برزیل، کانادا و گویان خواهد افتاد که در بهترین حالت رشد یک درصدی را در میان‌مدت خواهند داشت.

تولید نفت خام چین نیز در افق میان‌مدت رشد بیش از یک درصدی را نخواهد داشت و این افزایش تولید با افت تولید طبیعی میدان‌های نفتی این کشور جبران خواهد شد.

برخلاف نفت خام، تولید مایعات گازی و سوخت‌های زیستی رشد مناسبی را در میان‌مدت خواهند داشت. تولید مایعات گازی و سوخت‌های زیستی هم‌اکنون به ترتیب ۱۷ و ۳ میلیون بشکه در روز است، در حالی که تولید نفت خام جهانی برابر ۷۳ میلیون بشکه در روز است.

از سال ۲۰۱۱ تاکنون رشد تولید مایعات گازی در جهان برابر ۶ میلیون بشکه در روز بوده که به‌مراتب از رشد ۱.۶ میلیون بشکه در روز تولید نفت خام بیشتر است، بنابراین نقش این منابع نفتی در توازن بازار نفت در ابعاد جهانی در حال افزایش است. انتظار می‌رود تولید مایعات گازی در آمریکا تا سال ۲۰۲۴ به ۶ میلیون بشکه در روز برسد که ۱۳ درصد رشد را در مقایسه با سال ۲۰۲۱ نشان می‌دهد، البته انتظار می‌رود تولید مایعات گازی در آمریکا از سال ۲۰۲۴ افت داشته باشد.

تولید مایعات گازی در روسیه نیز همراه با بالغ‌تر شدن میدان‌های نفتی این کشور افزایش یابد. در مجموع انتظار می‌رود تولید مایعات گازی و سوخت‌های زیستی در افق میان‌مدت به ترتیب ۷۰۰ و ۳۰۰ هزار بشکه در روز افزایش داشته باشد. روند کاهش رشد تولید نفت خام کشورهای غیراوپک پلاس موقعیت بسیار مناسبی را برای کشورهای اوپک‌پلاس در سال‌های آینده ایجاد خواهد کرد.

 تأثیر سیاست‌های زیست‌محیطی بر تقاضای نفت جهان

نکته جالب توجه آنکه تأثیر سیاست‌ها و مقررات زیست‌محیطی بر بخش تقاضا، برخلاف عرضه بسیار محدود و کند بوده است. سهم انرژی‌های فسیلی در سبد انرژی جهان در سال ۲۰۲۰ برابر ۸۴ درصد است که این رقم برابر با همین نسبت در سال ۱۹۸۰ است. تنها تغییری که در سبد مشاهده می‌شود جایگزینی گاز به جای زغال‌سنگ بوده است. جایگاه انرژی‌های نو در حال تقویت است، اما این روند در کشورهای توسعه‌یافته بیشتر مشاهده می‌شود، بنابراین پیش‌بینی می‌شود جایگزینی سوخت‌های فسیلی در سبد انرژی با انرژی‌های تجدیدپذیر کار آن‌چنان ساده‌ای نباشد.

تقاضای انرژی همراه با افزایش جمعیت جهان و توسعه شهرنشینی به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه روند فزاینده‌ای را طی خواهد کرد و کاهش مصرف انرژی و جایگزینی انرژی‌های فسیلی با استفاده از سیاست‌ها و اقدام‌های محیط‌ زیستی فرآیندی بسیار کند و بطئی است. در واقع واکنش تقاضا به سیاست‌های اشاره‌شده بسیار کندتر از عرضه است و این موضوع می‌تواند زمینه ایجاد بحران در بخش انرژی را فراهم کند.

 نتیجه‌گیری

اگر کشورهای صنعتی به‌دنبال رسیدن به جهان عاری از کربن هستند، باید توجه داشته باشند که مداخله در بازار نفت از طریق تزریق منابع نفتی موجود در ذخیره‌سازی‌های راهبردی تنها سبب می‌شود مصرف‌کنندگان دیرتر با الگوی تقاضای جدید و سازگار با محیط زیست هماهنگ شوند و فرآیند گذار انرژی سرعت کمتری پیدا کند.

نکات اشاره شده در بالا نشان می‌دهد اگر دولت‌ها درباره موضوع تغییرات اقلیمی جدی هستند، تمرکز آنها نباید بر قانون‌گذاری و مقررات‌گذاری در بخش عرضه سوخت‌های فسیلی باشد، آنها باید بتوانند تقاضا برای این انرژی‌ها را کاهش دهند. قیمت‌های بالای نفت، حتی اگر از منظر افکار عمومی در غرب نامطلوب باشد و حمایت‌های عمومی از این سیاست‌های محیط زیستی را کاهش دهد، تنها راهکار تحقق اهداف تغییر اقلیم در جهان است. دو موضوع در این فرآیند قطعی است؛ گذار انرژی تورم‌زاست و حل مشکل تغییرات اقلیمی برای کشورهای صنعتی بسیار پرهزینه خواهد بود.

مدیریت امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت

آدرس منبع

اشتراک گذاری
برچسب‌ها:

مطالب مرتبط

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *