نفتآب
نفتآب
وقتی «گاز» گره کور آمایش سرزمینی را می‌گشاید

وقتی «گاز» گره کور آمایش سرزمینی را می‌گشاید

یکی از مشکلات مبتلابه کشورهای در حال توسعه که گریبانگیر کشور ما نیز شده است، تمرکز جمعیت بالا و محدود شدن عمده فعالیت‌های اقتصادی و اداری در پایتخت و چند کلانشهر صنعتی خاص است. این موضوع سبب پدید آمدن تنش‌های متعدد در محیط زیست، محدودیت شدید منابع آبی، آلودگی هوا، ترافیک، آسیب‌های اجتماعی، حاشیه‌نشینی و احساس بی‌عدالتی و تبعیض در مناطق دور از مرکز و کمتر برخوردار شده و به تضعیف سرمایه اجتماعی می‌انجامد.

 در کشور ما علاوه بر اینکه تهران به دلیل برخورداری از فرصت‌های شغلی و امکانات بیشتر، چند دهه است میزبان سیل عظیم مهاجران از اقصی نقاط کشور شده، پدیده تازه‌ای نیز رخ داده است؛ خشکسالی‌های چند سال اخیر، هجوم گروه‌های بزرگ انسانی از فلات مرکزی کشور به سوی شمال را به دنبال داشته، در حالی که باریکه سبز سواحل خزر به هیچ عنوان توانایی پذیرایی و تاب‌آوری این حجم را ندارد و مهم‌تر آنکه جانمایی این جمعیت، مستلزم ساخت و ساز در مقیاس وسیع است. ساخت و سازهایی که می‌تواند به قیمت از دست رفتن منابع طبیعی و تحمیل آسیب‌های جدی به جنگل، کوه و دریا تمام شود و هزاران هکتار زمین زراعی تولید برنج را که قوت غالب بسیاری از ایرانیان و تضمین‌گر امنیت غذایی کشور است با مخاطره مواجه کند.

در این میان، اما یک استان پهناور با ظرفیت‌های بی‌نظیر و با دسترسی به آب‌های آزاد بین‌المللی، نظر کارشناسان برنامه‌ریزی و آمایش سرزمینی را به خود جلب کرده است. استان سیستان و بلوچستان همه ظرفیت‌های لازم برای پیشرفت، صنعتی شدن و تبدیل شدن به شاهراه ترانزیت ملی و بین‌المللی را در خود جای داده تا با گسیل داشتن فرصت‌های رشد به قلمروهای کمتر توسعه‌یافته و فعال‌سازی صنایع در حاشیه دریا گامی به سوی توسعه متعادل و متوازن در جغرافیای ایران برداشته شود، اما این استان پرفرصت برای رونق صنایع و اشتغال‌آفرینی باید به منابع انرژی پایدار دسترسی داشته باشد و ناگفته پیداست که تأمین انرژی مورد نیاز به‌ویژه گاز، پایه اصلی فعالیت‌های صنعتی، بازرگانی و واحدهای تولیدی بوده و تأمین آن، دغدغه اصلی صاحبان صنایع و فعالان کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک به شمار می‌آید.

جنوب شرق کشور با وجود تمامی استعدادهای انسانی و موقعیت ممتاز جغرافیایی، تاکنون کمتر مجال شکوفایی صنعتی و نقش‌آفرینی در توسعه بلندمدت اقتصاد کشور را یافته و اکنون بی‌صبرانه در انتظار گسترش هرچه بیشتر گاز در اقصی نقاط آن است تا با دسترسی سهل و ارزان به انرژی پایدار و غیرآلاینده، بستری مناسب برای جذب سرمایه‌گذاران و رونق صنایع مولد مهیا شود.

برای پاسخ به این نیاز فزاینده، طــرح انتقال گاز به مناطق شــرقی و جنوب شرقی کشور با عنوان خط انتقال گاز هفتم و یازدهم سراسری گاز با هدف تأمین گاز مورد نیاز استان‌های هرمزگان، سیستان و بلوچستان و بخشی از جنوب استان کرمان، صادرات گاز به کشورهای پاکستان و هند و نیز استفاده مطلوب از تولیدات گاز حوزه پارس جنوبی احداث شده است.

این خــط انتقال گاز، اهــداف چندگانه‌ای را در خود جای داده که می‌توان به گازرســانی به نیروگاه‌ها، صنایع پتروشیمی، واحدهای صنعتی و احداث خطوط فرعی و شبکه‌های شهری برای مصارف خانگی، تجاری و صنعتی در استان‌های واقع در طول مسیر بخصوص گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد.

آن‌گونه که عبدالرضا ابوالحسینی، مجری طرح خطوط انتقال گاز هفتم و یازدهم سراسری گاز که او و همکارانش مسؤولیت خطیر را در گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان با همه چالش‌ها و موانع به عهده دارند، می‌گوید، اجرای پروژه‌های گازرسانی در استان پهناور سیستان و بلوچستان و توسعه شبکه‌های گازرسانی به صنایع کوچک و بزرگ و گازرسانی به ۳۰ شهر و روستا، نیروگاه‌های چابهار و کنارک، کارخانه‌های سیمان خاش و زابل از جمله تعهدات این طرح است.

همچنین از آنجا که گازرسانی به مجتمع پتروشیمی مکران و صنایع چابهار از اولویت‌های اساسی دولت است، برای شتاب‌بخشی به پروژه راهبردی ایرانشهر – چابهار – مکران تدابیر ویژه‌ای اندیشیده شده تا هر چه سریع‌تر این مناطق، تحت پوشش این انرژی توسعه‌آفرین قرار گیرند و به این ترتیب اساسی‌ترین زیرساخت مورد نیاز برای شکل‌گیری و شکوفایی صنایع منطقه مهیا شود. از این رو برای تسریع در روند اجرای پروژه «ایرانشهر – چابهار – مکران» این پروژه به چهار گستره مجزا تقسیم شده است و پیمانکاران مختلفی اجرای هر قسمت را به عهده گرفته‌اند.

در حال حاضر برخی پیمانکاران برای خرید لوله و تجهیز کارگاه اقدام کرده و برخی دیگر نیز وارد مرحله خاکبرداری و مسیرسازی شده‌اند. این پروژه ۳۰۰ کیلومتری به ۴ قطعه در سایزهای مختلف تقسیم شده و مطابق برنامه در اواخر نیمه اول یا اوایل نیمه دوم سال ۱۴۰۰ به اتمام می‌رسد.

گازرسانی به نیروگاه‌ها نیز در این استان اهمیت فراوانی دارد. نیروگاه‌های استان در حال حاضر از سوخت مایع مازوت استفاده می‌کنند. سوخت مایع، هزینه‌های سنگین تهیه، حمل‌ونقل و نگهداری را به صنایع تحمیل می‌کند. در حالی که با گازرسانی به صنایع همه این هزینه‌ها حذف شده و هوای پاک برای ساکنان منطقه به ارمغان می‌آید، ضمن آنکه تأمین مالی پروژه ایرانشهر – زاهدان نیز با بهره‌گیری از ظرفیت‌های بند «ق» و از محل صرفه‌جویی حاصل از جایگزینی سوخت پاک در نیروگاه زاهدان انجام شد. نیروگاه‌های چابهار و کنارک در حال حاضر از سوخت مایع استفاده می‌کنند که با گازرسانی به این صنایع گام بزرگی در مسیر توسعه اقتصادی استان برداشته خواهد شد.

بنابراین با این روایت بــدون تردید تحقق این پروژه‌ها، توســعه قابل ملاحظه‌ای در زیرساخت‌های اقتصادی، صنعتی و ایجاد فرصت‌های شــغلی فــراوان در منطقه را به دنبال خواهد داشت. این خاصیت انرژی زندگی سازگاز است که به هر جغرافیایی که پا می‌گذارد، زندگی مردم آن منطقه را به قبل و بعد از ورود گاز تقسیم می‌کنند. گازی‌ها طی این سال‌ها آموخته‌اند که از دل ظرفیت‌های پنهان‌مانده و کمتر دیده شده، فرصت‌هایی طلایی برای رونق معیشت و کسب مردم بسازند.

داستان گاز و سیستان و بلوچستان بسیار فراتر از اجرای چند پروژه بزرگ است. گاز آمده تا همه آن سال‌هایی که مردم این کهن دیار کمتر روی مهربان زندگی را دیده‌اند، جبران کند و روی خوش زندگی را پیش روی چشمان منتظر و صبور آنان به تصویر بکشد. آنها که با جغرافیای سیستان آشنایی دارند، نیک می‌دانند که برای پیشبرد یک برنامه باید با ده‌ها مانع جنگید تا پروژه یک گام به جلو پیش برود. شاید مگاپروژه‌های جاری در این سرزمین آخرین پروژه‌های توسعه‌ای بزرگ در سطح گاز کشور باشد که در چنین مقیاس عظیمی اجرا می‌شود و صد البته اطمینان داریم نسل طلایی صنعت گاز همچون دیگر استان‌های کشور، آماری استثنایی از خود به یادگار خواهند گذاشت و آخرین قله‌های بلند توسعه را باشکوه‌تر از گذشته فتح خواهند کرد.

منبع: هفته‌نامه مشعل

آدرس منبع

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *