مقاومسازی در صنعت گاز از بیش از ۱۰ سال پیش آغاز شده است و اکنون از بالاترین و روزآمدترین استانداردهای دنیا در این بخش استفاده میشود. هرچند به گفته زنگنه، «قرارگیری در پهنه زلزله یا وجود ساختمانها و معابری که همه استانداردهای تابآوری در برابر زلزله را ندارند عوامل بیرونی غیرقابل تغییری هستند».
کاوه نامدارزنگنه، رئیس مقاومسازی و سرپرست خدمات فنی و مهندسی شرکت گاز استان تهران، حمایت از دانشبنیانها و استارتآپها را هم جزو مهمترین دستورعملهای موجود در وزارت نفت میداند و میگوید: «تولیدکنندگان با روش کاملاً سنتی کالا تولید میکنند و با توجه به اینکه بازار مصرف خودشان را دارند، تغییری ایجاد نمیکنند و از روشهای نو استفاده نمیکنند. این وظیفه دولت است که در سطح کلان با حمایت خاصی که انجام میدهد تضمین قوی به آنها بدهد که بتوان آنها را با خود همراه کند.»
مشروح گفتوگوی شانا با رئیس مقاومسازی و سرپرست خدمات فنی و مهندسی شرکت گاز استان تهران درباره اقدامها و تحولات انجام شده برای ایمنسازی تجهیزات گازی این استان را در ادامه بخوانید.
****
آقای زنگنه، یکی از نگرانیهایی که همیشه مردم تهران با آن روبهرو هستند بحث زلزله است. اینکه اگر زلزله بیاید در تهران چه اتفاقاتی میافتد، بهویژه اینکه شبکه مترو به نوعی زیر تهران را خالی کرده و گفته میشود شبکه گاز ممکن است هر لحظه منفجر شود. با توجه به این شرایط شما چه تمهیداتی اندیشیدهاید و تا چه اندازه مقاومسازی انجام شده است؟
شرکت گاز استان تهران به یکچهارم و در بعضی مقاطع به یکپنجم گاز کشور دسترسی دارد و کار توزیع را انجام میدهد. هرچند با خروج استان البرز از این شرکت، این درصد مقداری تغییر کرد، اما همچنان یکی از بزرگترین شرکتهای گاز استانی به شمار میآییم.
از طرفی شهر تهران و به نوعی بخش اعظم استان تهران در پهنه خطر بالای زلزله در کشور است. گسلهای بسیار زیادی این شهر و استان را دربرگرفتهاند؛ معروفترین آن گسل مشا است که دامنه حرکتیاش از دشت فیروزکوه و دشت مشا آغاز میشود و از شمال تهران حرکت و ادامه پیدا میکند. این گسل منشأ بسیاری از زلزلهها نیز تشخیص داده شده است.
از سویی حرکت این گسل سبب فعالیت دیگر گسلها تشخیص داده شده است. همچنین گسل نیاوران یا گسل شمال تهران که این دو گسل نیز از بزرگترین گسلهای تهران هستند. ما دو گسل هم در جنوب تهران داریم که گسلهای ری شمالی و جنوبی هستند. با این حال عمده سناریوهای زلزلهای که مجامع علمی برای تهران ترسیم کردهاند ناشی از فعالیت این چهار گسل است، یعنی این چهار گسل را بهعنوان عوامل مهم تهدید تلقی کردهاند. در این میان بحث مقاومسازی تأسیسات گاز در برابر زلزله و اینکه آیا تأسیسات به خودی خود آن تابآوری لازم را دارند، بیش از ۱۰ سال پیش توسط استادان بنده در شرکت گاز تهران بزرگ انجام شده است و بهدرستی به این نتیجه رسیدند که ممکن است تهران در آسیبهای ناشی از زلزله و تقارن این موضوع با تأسیسات گاز، مستعد خطرهای جبرانناپذیری باشد. زلزلههای مهیب دنیا هم این موضوع را به همکاران ما اخطار داده بود. نزدیکترین زلزلهای که تجربه مشابهی از نظر ساختار گازرسانی در محل بررسی شد، زلزله ۱۹۹۵ ژاپن بود که تقریباً بالغ بر ۳۰ درصد تلفات این زلزله ناشی از آتشسوزیهای پس از زلزله بود.
آنجا هم یک شبکه گازرسانی با تأسیسات مختلف از لحاظ مواد مورد استفاده داشت و خود این زلزله سرمنشأ تغییر در استانداردها و طراحیها بود. بهویژه ژاپن درباره گازرسانی و بهصورت عام در بعضی کشورهایی که به نوعی از استانداردهای آنجا تبعیت میکردند و حتی الگو میگرفتند، ایجاد کرد. مطالعات اولیه این کار آغاز شد، بهویژه اینکه تهران هم در پهنه خطر بالا قرار داشت، استادان بنده، شرکت اوزاکاگاز ژاپن را بهعنوان الگوی خود در این قضیه انتخاب کردند که شرکت صاحب سبک و تأمینکننده و توزیعکننده بخش اعظم گاز ژاپن بود و در همین راستا بین دو شرکت مبادلات آموزشی و همچنین بازدیدهای میدانی انجام شد.
یعنی این آموزش تنها برای کارکنان شرکت گاز استان تهران بود؟
خیر. برای کل کشور بود تا این تجربه به همه شرکتهای گاز ارائه شود. بخش زیادی از بزرگوارانی که برای آموزش رفته بودند بازنشسته شدهاند، اما خوشبختانه این نگرش در سطح شرکت ملی گاز رسوخ پیدا کرد و سنگ بنای اقدامهای بعدی شد.
در سال های ۸۳ تا ۸۴ شهر تهران را بهعنوان الگوی این کار بهصورت کلی مطالعه کردهاند؛ همه تجهیزات را از منظر اینکه از چه استانداردی برای اجرا تبعیت کند و اینکه شرایط کنونیشان به چه شکل است، بررسی و مجموعه اقدامهایی را برای شرکت گاز پیشنهاد کردند.
در پاسخ به این پرسش که آیا تأسیسات ما به خودی خود ایمن هستند یا خیر، باید بگویم بله ایمن هستند، زیرا ما از بهترین و بالاترین استانداردهای روزآمد دنیا استفاده میکنیم و در بسیاری موارد حتی سختگیرانهتر از استانداردهای ژاپن است. منتها آن چیزی که ممکن است شبکه ما را از بعضی جهات ناایمن کند، موارد و مسائلی است که خارج از حیطه و اختیار شرکت قرار دارد. برای نمونه قرارگیری در پهنه زلزله عاملی بیرونی است، یا اینکه ساختمانها و معابری که در واقع همه استانداردهای تابآوری در برابر زلزله را ندارند، عاملی بیرونی هستند. اگر ساختمانهای کشور و شهر تهران مطابق حداقل آییننامههای جاری کشور ساخته شده باشند به یقین میشود گفت هیچ نگرانی از این بابت نخواهیم داشت.
به هر حال بعد از اینکه مطالعات ژاپنیها تمام شد به ما پیشنهادهایی دادند و قرار بود ادامه کار هم از طریق آنها به مرحله اجرا برسد، اما با توجه به اینکه کشور با موج نخست تحریمها روبهرو شد، ژاپنیها هم از این مسائل واهمه داشتند و از کشور خارج شدند، اما این کار در شرکت با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی ادامه یافت تا این قضیه ابتر نماند.
آیا تجربههای لازم را از آنها دریافت کردیم که خودمان کار را ادامه دهیم؟
آنها مطالعات اولیه را انجام داده بودند و وارد جزئیات نشدند، به همین دلیل برای جبران این خلأ ما مراکز علمی کشور را به مشارکت در این قضیه دعوت کردیم. با توجه به اینکه این پروژه برای نخستین بار میخواست در کشور انجام شود، اطلاعاتی درباره جزئیات آن وجود نداشت، اما معتقد بودیم امکان الگوبرداری وجود دارد، زیرا ما در بحث زلزله و بهویژه در بحث سازهای و ساختمانی خیلی قوی هستیم و آییننامهها و دستورعملهای اجرایی بسیاری خوبی در کشور وجود دارد.
از آنجا که سابقه ذهنی زلزله در کشور وجود داشته باید این را با بحث مکانیکال حوزه گاز تلفیق کرد و خروجی مناسبی از آن گرفت. در همین راستا دانشگاهها و شرکتهای پژوهشی متعددی فراخوانده شدند. ابتدا ما پهنهبندی خطر را تقسیمبندی کردیم و در هر حوزه با یک دانشگاه یا یک مجموعه علمی وارد کار پژوهشی شدیم که خروجی تحقیقات آنها، ورودی طراحیهای اولیه شد. به علاوه، با مشاوران رتبه نخست کشور که صاحبنام و دارای ظرفیت علمی بودند نیز وارد مذاکره شدیم، مجموعه اقدامهایی را آغاز کردیم که در سال ۸۶ و ۸۷ نخستین خروجی آنها با محور ایجاد ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله به عرصه ظهور رسید.
در زمینه تأمین تجهیزات چه شرایطی دارید؟ از خارج از کشور خریداری میکنید؟
در شرایط کنونی با همکاری مدیریت پژوهش شرکت ملی گاز ایران در مجموعه فن بازار مسیری را دنبال میکنیم که انشاءالله از شرکتهای توانمند داخلی برای بومیسازی تجهیزات استفاده شود و این مسیر در حال اجراست. امیدواریم خروجی این کار محصولی باشد که قابلیتهای مورد انتظار را داشته باشد، اما همکاران من در شرکت گاز استان تهران طرح و تجهیزی را ابداع کردند که از سامانههای قطع اضطراری موجود در ایستگاهها هم استفاده شود تا هنگام وقوع زلزله دستور قطع صادر و توسط تجهیزات مربوطه جریان گاز بهطور خودکار قطع شود.
در ایستگاههای تقلیل فشار تجهیزی به نام شیر قطع وجود داشته که سازوکار آن براساس اختلاف فشار پیش و پس از آن است. به این صورت که اگر فشار پیش و پس از آن از یک حد تعریفشده بیشتر شود، احساسش بر این است که یک جایی یک ایرادی وجود دارد و آن را قطع میکند. به نظر من این کار خوبی بود. تأمین آن شیر و تجهیزش مقداری سخت و گرانقیمت است و اینکه همه کشور را تجهیز کرد امکان دارد طولانی شود، اما بهترین گزینه همان است.
در این راستا شما از آتشنشانی و مرکز لرزهنگاری و جاهای دیگر کمک میگیرید یا آنها بیشتر از شما اطلاعات میگیرند؟
این همکاری بیشتر کیفی است تا کمّی، به دلیل اینکه ما بهطور معمول در کشور سابقه خوبی در کارهای گروهی نداریم و بیشتر جزیرهای خوب عمل میکنیم. برای نمونه در ورزشهای انفرادی خیلی خوب عمل میکنیم، اما در ورزشهای گروهی معمولی هستیم. به نظر من این قضیه بدعت خوب و مبارکی بود، بابت اینکه دو سازمانی که در بخشی از رسالتشان با هم اشتراک دارند [شرکت گاز استان تهران و سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران]، توانشان را روی هم بریزند و همافزایی ایجاد کنند. در همین راستا تفاهمنامهای در سطح بالاترین مقامهای دو سازمان امضا شد؛ بر این مبنا آنها امکانات تبادل اطلاعات و ایجاد دکلهای مخابراتی امن در برابر زلزله و همچنین تخصیص یک باند فرکانسی امن و نفوذناپذیر را برای ما تقبل کنند و ما هم خروجی اطلاعات تجهیزاتی را که نصب میکنیم بهصورت آنلاین در اختیار آنها قرار میدهیم.
بهتازگی اعلام شده که وزیر نفت تأکید کرده در استفاده از توان شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها فقط به بحثهای خاص توجه نکنند و وارد همه ابعاد صنعت گاز و نفت کشور شوند و از آن طرف آقای تربتی هم اعلام کرد تا پنج سال آینده صنعت گاز در بحث تأمین اقلام و تجهیزات در همه جوانب به خودکفایی میرسد. پس میتوان این تجهیزات را هم شامل حال این موضوع دانست؟
واقعیت این است که رغبتی عمومی باید در بخش تولیدکننده داخلی وجود داشته باشد، زیرا این قضیه بیشتر به کالاهای پرمصرف معطوف میشود که بازار کار وسیعی برای آن وجود دارد. کسی که میخواهد وارد صنعتی شود که تا به حال نمونه نداشته و سرمایهگذاری کلانی هم انجام دهد، باید اطمینان داشته باشد که تا چه گسترهای میتواند از خروجی آن استفاده کند.
یعنی وقتی ما برای صنعت اول تعداد کافی تولیدکننده داریم، شرکتهای دانشبنیان دیگر و استارتآپها میتوانند وارد بخشهای دیگر شوند.
بله دقیقاً. هم ما و هم شرکت ملی گاز این فراخوان را دادهایم، زمینه آن هم فراهم شده است و چند شرکت نیز ابراز تمایل کردهاند. واقعیت این است که برخی تولیدکنندگان ما خیلی راغب به تغییر در تولیدشان نیستند. ممکن است شما با تولیدکنندگانی روبهرو شوید که با روش سنتی کالا تولید میکنند و از آنجا که بازار مصرف خود را دارند از روشهای نو استفاده نمیکنند. این وظیفه دولت است که در سطح کلان با حمایت خاصی که انجام میدهد آنها را ترغیب کند.
تولیدکنندهگان هماکنون اگر بتوانند مجموعهشان را سر پا نگه دارند فکر میکنند پیروز شدهاند تا اینکه بخواهند ریسک بسیار بزرگی را بپذیرند؛ با چه تضمینی؟ من که امروز هستم ممکن است فردا نباشم، تضمین آنها باید تضمینی قوی باشد که بتوان آن صنعت را با خود همراه کند.
طول عمر شبکه گاز تهران چقدر است؟ یعنی از چه سالی احداث شده و چه بخشی از آن جدید است؟ (با تمام استانداردهای جدید و المانها و شاخصههایی که مورد نظر شما است) و چه بخشی از آن قدیمی و نیازمند مقاومسازیها و تعمیرات دوباره است.
آغاز احداث شبکه گازرسانی تهران از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پایان آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود و با توجه به گسترش شهر به آن اضافه میشود. آن سالها در کل کشور در هر جایی که گازرسانی انجام میشد تنها شبکهای که بهصورت غالب اجرا میشد شبکههای فولادی بود. البته شبکههای پلیاتیلنی هم بهعنوان نمونه در جای جای کشور اجرا شدند از جمله تهران، اما بهصورت عام نه استاندارد IGS در شرکت وجود داشت و نه اینکه فراگیر شده بود. شبکههای فلزی به خودی خود بسیار مقاوماند، زیرا ما از استانداردهای مطرح دنیا استفاده میکنیم و از ابتدا نیز اینگونه بوده است.
سنگ بنای نفت و گاز بر مبنای استانداردهایی بوده که همان شرکتهای بنیانگذار بنا کردند و این یعنی پلتفرم اصلی ادامه یافته است. عمده شبکه گاز تهران فولادی است و این به معنای نبود مقاومت نیست، اتفاقاً شبکههای فولادی و شبکههایی که اتصالات آن بهصورت جوشی است، مشروط به اینکه استانداردهایی که در قبال طراحی آن انجام شده است اجرا شده باشد (که عمدتاً هم اینگونه است) مقاوم هستند.
اما در برابر زلزله که به رفتار انعطافپذیر و به اصطلاح آزادی عمل بیشتری نیاز دارد تأسیسات پلیاتیلن رفتار مناسبتری دارند. یکی از محدودیتهای شبکه پلیاتیلنی این است که شما نمیتوانید همه تأسیسات شبکه را بهصورت پلیاتیلن انجام دهید. نخست که محدودیت اندازه در سطح کشور وجود دارد، دوم ما محدودیت فشار هم داریم؛ فقط در شبکه توزیع از شبکه پلیاتیلن در صنعت گاز و نفت استفاده و سبب میشود شبکه توزیع محدود شود. پس اگر جایی بخواهیم با فشار بالا کار کنیم لزوماً خود به خود به سمت شبکههای فولادی سوق داده میشویم. یکی دیگر از محاسن شبکه پلیاتیلن بحث مقاومت در برابر خوردگی است. حفاظت به آن معنا که در بحث فولادی مطرح است در اینجا مطرح نیست، اما در برابر آسیبهای فیزیکی بسیار ضعیف است، برای نمونه شبکههای پلیاتیلن در برابر جانوران جونده آسیبپذیر هستند، به همین دلیل مادهای به آنها اضافه میکنند که آنها تمایل نداشته باشند و همچنین در برابر کوچکترین ضربه (ضربه جسم خراشنده یا نوکتیز) آسیبپذیرند.
وزیر نفت در این چند سال و از سال ۹۲ تاکنون چه حمایتها و اقدامهایی در زمینه مقاومسازی شبکه گازرسانی انجام دادهاند؟
بحث مقاومسازی گاز از حدود سالهای ۸۳، ۸۴ آغاز شد، اما در سالهای بعد به دلایل تحریم و ایجاد محدودیتها به مراحل اجرایی نرسید و در حد طرح باقی ماند. در دولت کنونی و قبلی این قضیه بهصورت بسیار جدی در دستور کار نهتنها گاز استان تهران بهعنوان قطب مقاومسازی کشور، بلکه شرکت ملی گاز ایران قرار گرفت. برای نمونه تا سال ۹۶ ما هر جایی در سطح شهر میرفتیم و لزوم اجرای این طرح را از مسئولان نهادها و سازمانهای مختلف مطالبه میکردیم، جدی گرفته نمیشد و حتی بهعنوان طرحی آرمانگرایانه و غیرقابلدسترس به آن نگاه میشد تا وقتی که حادثه شهران رخ داد. به نظر من آن اتفاق یک تلنگر به کشور وارد و جریان کار ما را برعکس کرد. تا آن موقع ما خواهش میکردیم در هر سازمانی یک وقت کوتاه به ما بدهند تا درباره طرح خود توضیح بدهیم و بگوییم میخواهیم چه کنیم و کمک فکری و اداری بگیریم و به ما وقت داده نمیشد، اما آن اتفاق مسیر را عوض کرد و دولت بود که از ما مطالبه کرد چه کار باید انجام شود تا شهر را تابآور کنیم. نه فقط از ما، از تمام شرکت و سازمانهای خدمترسان.
آنجا بود که ما مجموعه مطالعاتمان را در قالب یک لایحه تقدیم کردیم و تا آنجا که اطلاع دارم جناب آقای وزیر متولی اصلی این کار بودند و آن را در نشستهای زیربنایی هیئت دولت مطرح و دفاع کرد و سرانجام مصوبه هیئت دولت هم شد. یعنی طرحی که ما با خواهش و بخش به بخش میخواستیم انجام دهیم بهعنوان یک طرح کلان بهعنوان وظیفه اعلام شد. این یکی از اقدامهای ما بود و اقدام دیگر اینکه برای این پروژه ردیف بودجهای مجزا در صنعت نفت تعریف شد.
به این ترتیب دغدغهای بابت تأمین سرمایه ندارید؟
به هیچوجه دغدغه نداریم، برای این پروژه بههیچوجه دغدغهای وجود ندارد. از سویی در نشستهایی که با رئیس محترم سازمان مدیریت بحران کشور برگزار شد، شرکت گاز استان تهران را به نیابت از وزارت نفت یکی از پیشروترین شرکتها در اجرای این مصوبه در هیئت دولت شناختند.
هرچند ما از پیشرفت خودمان راضی نیستیم (واقعیت را عرض میکنم)، به دلیل اینکه ما فکر میکردیم باید این کارها را تا سال ۹۸ تمام میکردیم. برای ما تا سال ۱۴۰۰ زمانبندی کردهاند، اما متأسفانه تحریمها صدمه سنگینی به ما وارد کرد و از آنجا که بخش عمدهای از کالاهای مورد نیاز ما الزاماً وارداتی بودند به مدت چند ماه، بههیچوجه امکان مبادله پول با هیچ شرکت خارجی وجود نداشت.
یعنی در واقع این نبود پیشرفت به دلیل شرایط غیرقابلکنترل بود؟
دلیل عمدهاش برای ما این بود. دلیل دیگر این است که مسائلی در داخل وجود دارد که سرعت را چند برابر کم میکند.
طبیعی است که تا کالا به دست ما نرسد امکان اجرای آن وجود ندارد و تا اجرا نشود امکان دریافت پول را نداریم و تا پول نگیریم امکان اجرای فاز بعدی را نداریم. همه اینها دومینووار در بحث جذب بودجه و تحقق پروژه تأثیر میگذارد. نکته مثبتی که در ذهن من کارشناس وجود دارد این است که عمده اجناس مربوط به سیستم قطع اضطراری را وارد کشور کردیم، یعنی سهچهارم مقدار نیاز را وارد کردیم و اکنون یکچهارم باقی است تا پیمانگذاری شود که بابت آن هم مشکلی نخواهیم داشت، یعنی کالاها آمده است حالا اگر فردا اجرا نشود، پسفردا اجرا میشود.
هماکنون صنایع هم ملزم به این مقاومسازیها هستند؟
فعلاً این کار انجام نشده است. سعی بر این است ابتدا برای تأسیسات و تجهیزات داخل شرکت این کار انجام شود و سپس سراغ آنها برویم.