تحقق اهداف سیاست خارجی ایران از مسیر انرژی میگذرد/ امیدها به خروج از پوسته داخلیاندیشی در بخش انرژی
قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان از خاک ایران به آذربایجان هفتم آذرماه با حضور رؤسای جمهوری ایران و آذربایجان امضا شد، قراردادی که واکنشهای پرشماری را به همراه داشت، برخی مثبت و برخی دیگر منفی. فریدون برکشلی، رئیس گروه مطالعات انرژی وین اما معتقد است: قرارداد سوآپ گاز قدم کوچکی است، اما همیشه مسافتهای طولانی با قدمهای کوچک طی میشوند.
او با این اعتقاد که درآمد حاصل از صادرات گاز از مسیر ایران، برای ترکمنستان منشأ درآمد مهمی است که به یُمن روابط حسنه با جمهوری اسلامی ایران نصیب این کشور میشود، میگوید: سوآپ خود به تنهایی هدف نهایی راهبردی گازی ایران نیست. این تنها یک مسیر است. محدود شدن به این سیاست بیشک صحیح نیست، اما گامی است در مسیر مبدل شدن به یک کریدور گازی عمده.
گفتوگوی شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی (شانا) با فریدون برکشلی در ادامه میآید:
ارزیابی شما از امضای اخیر قرارداد سوآپ گاز در عمر کوتاه دولت سیزدهم چیست؟
قرارداد سوآپ گاز ایران از ترکمنستان به مقصد جمهوری آذربایجان از اقدامهای ضروری و بلکه راهبردی است که در صورت استمرار و وجود یک نقشه راه اصولی میتواند مقدمه طراحی و اجرای دیپلماسی گازی ایران در منطقهای باشد که حالا چالشها و فرصتها بهسرعت در حال دگردیسی و تغییر و تحول است، البته ایران برای نخستین بار در سال ۱۹۹۷ قرارداد خرید گاز از ترکمنستان را عملیاتی کرد، اما این قرارداد سوآپ هست، یعنی که ایران به یک کریدور انتقال گاز میان ترکمنستان و جمهوری آذربایجان تبدیل میشود. ترکمنستان و دولت وقت افغانستان تلاش داشتند با اجرای طرح انتقال گاز ترکمنستان- افغانستان- پاکستان – هند موسوم به تاپی (TAPI) ایران را یکبار برای همیشه از معادلات گازی منطقه خارج کنند. حالا شرایط تغییر کرده و دولتهای ذینفع متوجه این واقعیت شدهاند که تا زمان تحقق تاپی خیلی باید صبر کنند. سرمایهگذاری سنگینی هم لازم است که حالا هیچ سرمایهگذاری در شرایط پر ابهام منطقه حاضر به ورود نیست. در هر صورت این حالا نخستین پنجره راهبردی گازی ایران به همسایگان است. قدم کوچکی است، اما همیشه مسافتهای طولانی با قدمهای کوچک طی میشوند.
امضای این قرارداد چقدر میتواند نگاه مجامع بینالملل به ایران را در بحث انرژی تغییر دهد؟
بدیهی است که هر همکاری در حوزه انرژی ایران، بهسرعت به کانون توجهات بینالمللی تبدیل میشود. دنیا دلواپس تحرکات دیپلماسی انرژی ایران است. تحقق اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از مسیر انرژی میگذرد، اما من پیش از آنکه به نگاه جهانی توجه داشته باشم، به خروج سازنده ایران از پوسته داخلیاندیشی در بخش انرژی امیدوارم. طرح کریدور گازی ترکمنستان – ایران – آذربایجان از ژانویه ۲۰۲۲ آغاز خواهد شد، اما سقفی برای ادامه آن در نظر گرفته نشده است و میتواند تا سالها ادامه داشته باشد. نکته مهم دیگر این است که در قرارداد، بازه زمانی برای تحویل گاز به جمهوری آذربایجان تعریف نشده است بنابراین ایران میتواند در فصل زمستان گاز را مصرف کند و در فصل گرما، سهم آذربایجان را تحویل دهد.
منظور از داخلیاندیشی در بخش انرژی چیست؟
منظورم این است که گاز، بیشتر از نفت دارای ظرفیت راهبردی است. ظرفیت گاز برای برقراری همکاری پایدار با همسایگان بالاست. از این ظرفیت لازم است در حداکثر توان بهرهبرداری کرد. ایران زیرساختهای گستردهای در اختیار دارد که به یُمن آن میتواند حضور و خطوط گازی خود را ترسیم و عملیاتی کند.
آیا میتوان مدعی شد امضای این قرارداد آغاز بازگشت ایران به بازار تبادل انرژی است؟
حجم گاز مورد توافق در این سوآپ ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب در سال برآورد شده است. سهم ایران از این فرآیند در برابر مقدار ذخایر، تولید و مصرف داخلی عظیم ایران ناچیز است، اما تنها از زاویه مقدار نباید به این پروژه نگاه کرد. این نخستین حضور ایران در یک پروژه سهجانبه است. فرصتهای زیادی از دست رفتهاند. هماکنون پروژه انتقال گاز ترکمنستان و جمهوری آذربایجان به ترکیه و سپس اروپا در حال اجراست. پروژه موسوم به تاناپ (TANAP) که حالا به آن جاده ابریشم انرژی میگویند با طی ۱۸۵۰ کیلومتر ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز را سالانه انتقال خواهد داد. ایران باید به این اصل توجه و این اراده ملی را ایجاد کند که گاز خود را انتقال دهد. در بخش گاز، سودآوری در افق بلندمدت و در همسویی با اهداف و اصول راهبردی معنا میشود.
طی پنج سال گذشته، کسری تولید داخلی گاز نسبت به مصرف بر تصمیمهای و اصول راهبردی گازی ما سایه انداخته است. حال آنکه زیرساختها، ظرفیت و جغرافیای ممتاز انرژی ایران، امکاناتی فراتر از کسریهای فصلی فراهم میآورد.
امضای این قرارداد چقدر سبب احیای روابط ایران و ترکمنستان میشود؟
فکر میکنم که روابط ایران و ترکمنستان، مشکل جدی ندارد. دو کشور پیوندهای خیلی مستحکمتر و ریشهدارتر از اختلافهایی جزیی در نحوه محاسبه قیمت گاز دریک مقطع زمانی دارند. ایران و ترکمنستان یک هزار کیلومتر مرز مشترک دارند. دو کشور در چهار ایستگاه مرزی در حال تبادل کالا و تجارت هستند. رؤسای جمهوری دو کشور در اجلاس رهبران عضو منشور شانگهای در دوشنبه در ماه سپتامبر به توافقهای خوبی رسیدند و توافقهای تهاتر کالا خدمات را به مراحل نهایی رساندند، همچنین در اجلاس وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان در تهران در نوامبر، مسائل مربوط به حلوفصل تفاوتهای نحوه محاسبه قیمت گاز تحویلی ترکمنستان به ایران نهایی شد. البته ترکمنستان با بحران مالی جدی روبهروست، از این رو مطلوب است که مشکلات آنها را درک کرد. البته درآمد حاصل از صادرات گاز از مسیر ایران برای ترکمنستان منشأ درآمد مهمی است که به یُمن روابط حسنه با جمهوری اسلامی ایران نصیب ترکمنستان میشود.
با کدام کشورهای دیگر امکان امضای قرارداد سوآپ گاز وجود دارد؟
سوآپ خود به تنهایی هدف نهایی راهبردی گازی ایران نیست. این تنها یک مسیر است. محدود شدن به این سیاست بیشک صحیح نیست، اما قدمی است در مسیر مبدل شدن به یک کریدور گازی عمده. اکنون چرخش مباحث ژئوراهبردی از خاورمیانه به سمت آسیای میانه و آسیای مرکزی است. این منطقه تا دههها نیازمند انرژی است. تعریف دوره گذار انرژی در این منطقه، مهاجرت از زغالسنگ به نفت و گاز است، بنابراین دیپلماسی گازی ایران هنوز نوپاست. نمیتوان از آن انتظار سودآوری چشمگیری داشت، از این رو سیاست افزایش ظرفیت تولید برای صادرات لازم است در صدر اهداف ژئوانرژی جمهوری اسلامی ایران باشد.