افزایش تولید نفت ایران؛ واقعی یا غیرواقعی؟
در هفتههای اخیر، اخباری در زمینه تولید نفت ایران با تأکید بر افزایش تولید در دولت سیزدهم و رسیدن به سطح تولید به شرایط پیش از تحریمها (۱۳۹۷) منتشر شد. این مسئله با واکنشهایی که بهطور عمده ماهیت انتقادی داشت، مواجه شد. یکی از دلایل بروز این واکنشها، شفافیت نبودن در بیان اخبار و اطلاعات در این زمینه است که البته در روزهای اخیر برخی مدیران نفتی در این زمینه شفافسازی و بر موضوع ظرفیت تولید به جای افزایش تولید تأکید کردند.
واقعیت این است که بین ظرفیت تولید و افزایش واقعی تولید تفاوت وجود دارد. اکنون آنچه در مجموعه صنعت نفت روی داده، افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح تولید قبل از تحریمها و خروج آمریکا از برجام یعنی ۳.۸ میلیون بشکه در روز است، اما این به معنای تولید واقعی این میزان نفت در حال حاضر نیست. تداوم تحریمهای اقتصادی و نفتی این امکان را برای کشور ایجاد نمیکند که بتواند در این سطح نفت تولید و رقمی حدود ۲.۵ میلیون بشکه را صادر کند. هرچند باید اذعان کرد که روند افزایش تولید نفت از زمستان ۹۹ بهتدریج با کاهش حساسیتهای تحریمی آمریکا در پی روی کار آمدن بایدن، افزایش یافته و این روند در دولت سیزدهم با توجه به در پیش گرفتن ابتکاراتی در دور زدن تحریمها، تقویت شده است. هرچند آمار دقیقی از میزان تولید و صادرات نفت بهدلیل حساسیتهای تحریمی منتشر نشده، اما واقعیت این است که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران باید تکلیف حداقلی قانون بودجه مبنی بر صادرات ۱.۴ میلیون بشکهای نفت در روز را محقق کند، بنابراین میتوان اینگونه ارزیابی کرد که دستاندرکاران صنعت نفت مکلف به فروش حداقل بهطور متوسط روزانه ۱.۴ میلیون بشکه نفت تا زمانی هستند که تحریمها ادامه دارد.
از زمان روی کار آمدن بایدن در زمستان سال ۹۹ و متعاقب آن آغاز مذاکرات ایران با ۴+۱ برای احیای برجام و بالا رفتن امیدواری نسبت به نتایج مثبت مذاکرات و رفع تحریمها، بسترسازی برای افزایش تولید و عرضه نفت به بازارهای جهانی بلافاصله پس از رفع تحریمها بهطور طبیعی در دستور کار دولت قرار گرفت. اگرچه محدودیت سرمایهگذاری در یک دهه گذشته در صنعت نفت بهدلیل تحریمهای شدید اقتصادی، هزینهها و امکان افزایش ظرفیت تولید نفت را کاهش داد، اما تجربه بازگشت سریع و مقتدرانه ایران به بازارهای نفت در پی امضا و اجرای برجام در سال ۹۴، راه احیای ظرفیتهای تولید نفت و بازگشت ایران به بازارهای جهانی را در شرایط کنونی، آسان کرده است.
بنابراین افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح ۳.۸ میلیون بشکه، موضوعی واقعی و محققشده است. در عین حال امکان بازگشت ایران به بازارهای نفت با توجه به کاهش تحرکات ضدایرانی برخی کشورهای نفتی نسبت به سال ۹۴ از یک سو و نیاز رو به افزایش تقاضا در بازار نفت در پی بروز جنگ اوکراین، آسانتر است.
بنابراین مجموعه عوامل در شرایط کنونی اعم از بالا رفتن ظرفیت تولید و الزامات بازار نفت، راه ایران را برای بازگشت به بازار و رسیدن به شرایط قبل از تحریم هموار کرده است. با وجود این مشکل و چالش اصلی، پایداری تولید نفت ایران و حفظ جایگاه واقعی و سنتی در بازار جهانی نفت است که بهدلیل محدودیت سرمایهگذاری در بخش بالادستی و بهره نگرفتن از فناوریهای نوین در طول یک دهه گذشته در نتیجه تحریمهای اقتصادی، قابل توجه است.
صنعت نفت ایران برای حفظ جایگاه خود در بازار و رسیدن به پویایی و افزایش توان رقابتی در بازار و نهادهای بینالمللی مانند اوپک و اوپکپلاس نیازمند سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی و تولید نفت، همچنین استفاده از فناوریهای جدید در حوزه مدیریت مخازن، ضریب افزایش تولید نفت از چاههای نفت و فعال کردن میدانهای مشترک است.
سرمایهگذاری و فناوری دو روی یک سکه هستند که الزام و نیاز حیاتی صنعت نفت ایران است. بدون این دو بال مهم، تولید و ظرفیتهای تولیدی ایران با یا بدون تحریم در مضیقه شدید قرار خواهد گرفت، بنابراین در کنار افزایش ظرفیتهای تولید برای بازگشت به بازار جهانی نفت با رفع تحریمها، مسئله مهمتر جذب سرمایهگذاری و فناوری جدید و تزریق آنها به صنعت نفت است که به تعبیر وزیر نفت واجبتر از نان شب در اقتصاد کشور است. این یک مسئله ملی است که همه ارکان حاکمیت باید در تحقق آن نقشآفرین باشند.
منبع: شرق
علیرضا سلطانی، کارشناس اقتصاد انرژی