خبرگزاری رویترز در گزارشی به وضعیت صنعت نفت ایران و مسئله دوران گذار انرژی و تحریمها پرداخته است. از یک سو ضرورت افزایش ظرفیت تولید امری مهم است و از سوی دیگر مشکلات فنی، مخالفتهای داخلی و بحث تحریمها موانعی در برابر این هدف هستند. صنعت نفت ایران برای بهرهبرداری بالاتر باید بهسرعت افزایش ظرفیت تولید پس از لغو تحریمها را در دستور کار قرار دهد و از سوی دیگر پترودلارها بهجای بودجه، صرف سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر شود.
آثار تحریمی بر نفت ایران
با روی کار آمدن دولت جو بایدن در ایالاتمتحده از همان روزهای نخست بحث بازگشت دیپلماسی در آمریکا و زمزمههای بازگشت این کشور به برجام بهگوش رسید. در دوران ترامپ با خروج این کشور از توافق هستهای، تحریمها ذیل کارزار فشار حداکثری به شکل بیسابقهای علیه ایران تشدید شدند. این تحریمها ضربه جبرانناپذیری به بازار فروش نفت ایران وارد کرد و حتی مشتریان سنتی ایران نیز بهدلیل امکان هدف قرار گرفته شدن توسط تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا از خرید نفت ایران صرفنظر کردند.
بازگشت تحریمها در واقع مهمترین تأثیر خود را در صنعت نفت ایران بهجا گذاشت و سطح ۳.۸ میلیون بشکه در روز تولید پیش از خروج ایالاتمتحده از برجام اکنون به اندکی بیش از ۲ میلیون بشکه در روز رسیده و بازار بینالمللی نفت ایران نیز در همین مدتزمان تقریباً از بین رفته است. به گزارش خبرگزاری رویترز، آمارهای بهدست آمده از ردیابی نفتکشها نشان میدهد فروش نفت ایران از سطح ۲.۸ میلیون بشکه در روز طی سال ۲۰۱۸ به حدود روزانه ۳۰۰ هزار بشکه در سال ۲۰۲۰ رسیده است. این کاهش چشمگیر صادرات پیامدهای سنگینی برای این صنعت و در مقیاس بزرگتر، کل اقتصاد ایران داشته است. صادرات دوران تحریم ایران شامل مقدار بسیار کمی نفتخام با روشهای دور زدن تحریمها و هزینههای بیشتر و قیمت پایینتر بود که با شیوع پاندمی کرونا و افت چشمگیر قیمت طلایسیاه و کاهش تقاضای جهانی برای نفتخام آسیب قابلتوجهی دید.
البته رویکار آمدن بایدن چشمانداز لغو تحریمها و بازگشت ایران به بازار جهانی را تقویت کرده است. الیاس نادران، رئیس کمیسیون تلفیق بودجه مجلس اوایل ماه بهمنماه به نقل از وزیر نفت اعلام کرد که ایران اکنون روزانه ۹۰۰ هزار بشکه نفت میفروشد. زنگنه هم در همان زمان جداگانه در گفتوگویی با «ایرنا» بدون اشاره به اعداد و ارقام، افزایش صادرات نفت ایران و دسترسی بیشتر به پول فروش نفت را مطرح کرد.
پیشتر نیز اداره اطلاعات انرژی آمریکا در گزارشی اعلام کرد که درآمد ایران از فروش نفت و محصولات آن در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۰ حدود ۱۱ میلیارد دلار بوده، در حالی که درآمد خالص سال ۲۰۱۸ کشور در این بخش حدود ۶۷ میلیارد دلار بوده است.
چالشگذار انرژی
از سوی دیگر سرعت بالای حرکت جهان به سمت گذار از سوختهای فسیلی و توسعه انرژیهای سبز چشمانداز بلندمدت صنعت نفت در جهان را هم با تهدیدهایی اساسی روبهرو کرده است. با روی کار آمدن جو بایدن، آمریکا نیز به سمت گذار انرژی حرکت خواهد کرد و با بازگشت به توافق پاریس احتمالاً فشار بر سایر کشورها برای پایبندی به تعهدهایشان افزایش مییابد. این روند گذار انرژی در جهان و حرکت به سمت اهداف توافق پاریس هم فشار مضاعفی بر بازار جهانی در سالهای آینده وارد خواهد کرد و چشمانداز تقاضا را به شکل بدبینانهای تغییر داده است. قرار گرفتن بازار جهانی انرژی در چنین شرایطی برای ایران بهعنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر سوختهای فسیلی در جهان به هیچعنوان خبر خوبی به شمار نمیآید زیرا ایران بهعنوان یکی از ۱۹۶ کشور عضو توافق پاریس در مسیری خلاف جهت تعهدات خود در حال حرکت است و به گزارش پروژه جهانی کربن، انتشار کربن ایران از سال ۲۰۱۵ باوجود تعهد ایران برای کاهش انتشار، به میزان ۲۰ درصد دیگر افزایش یافته است. به گزارش این نهاد، ایران در سال ۲۰۱۹ با انتشار ۷۸۰ میلیون تن دیاکسید کربن، به ششمین تولیدکننده بزرگ گازهای گلخانهای در جهان تبدیل شده است.
بازی دو سر باختی که در این میان شکل گرفته، از یکسو نشان میدهد که کشور در حرکت به سوی کاهش انتشار کربن از اهداف تعیین شده فاصله بسیاری دارد و از سوی دیگر هم در کسب سهم بیشتری از بازار نفت بهدلیل تحریمها ناموفق بوده است، در حالی که در سالهای اخیر همسایگان عضو اوپک ایران مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق ظرفیت تولید خود را افزایش دادهاند و در حال بهرهبرداری هر چه بیشتر از نفت خام خود هستند. مسئلهای که توجه وزیر نفت را هم به خود جلب کرده و او در مردادماه امسال با اشاره به فرصت اندکی که برای فروش و بهرهبرداری حداکثری از نفت خام وجود دارد تاکید کرد که اگر امروز نفت را تولید نکنیم شاید بهزودی برای فروش نفت نیاز به اجازه زیستمحیطی بینالمللی داشته باشیم و تولید گاز هم باید به مقدار حداکثری برسد. زنگنه بهتازگی هم از دیگر برنامههای خود برای افزایش تولید نفتخام ایران به ۶.۵ میلیون بشکه در روز سخن گفت. برنامهای که اشارهای به نیاز ایران به افزایش تولید در فرصت کم باقیمانده و کسب سهم بیشتری از بازار دارد.
تولید ۶ میلیون بشکهای شدنی است؟
اما برای تحقق تولید ۶ میلیون بشکه در روز، کار دشواری در پیش است، زیرا مخالفتهای داخلی، واقعیات بازار، مباحث فنی و بحث تحریمها همگی موانع جداگانه و بزرگی در سر راه تحقق آن هستند. ایمان ناصری، مدیر بخش خاورمیانه شرکت مشاوره نفت و گاز FGE به خبرگزاری رویترز در این باره گفته است: «روایت غالب همچنان بهینه نگه داشتن تولید در بلندمدت و اجتناب از صادرات نفت بهعنوان ماده خام است، بدون درک اینکه زمان در حال از دست رفتن است و پالایش نفت ممکن است در بلندمدت دیگر کسبوکار سودآوری نباشد.»
البته این طرح بلندپروازانه زنگنه فارغ از اینکه به نکته درستی درباره بازار نفت و مسئله سهم بازار ایران اشاره دارد اما بیشک کار سادهای نخواهد بود. حتی با برداشته شدن تحریمها تا پیش از ۲۰۱۸ بهسختی تولید کشور در حد ۴ میلیون بشکه در روز قرار داشت و تولید ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ هرگز به سطح تولید ۶ میلیونی پیش از انقلاب بازنگشت. رویترز در گزارش خود عنوان کرده است که تحلیلگران طرح تولید روزانه ۶.۵ میلیون بشکه نفت ایران در سال ۲۰۴۰ را غیرواقعی میدانند. ایمان ناصری به رویترز گفته است ایران برای افزایش سطح تولید خود تا سطح پیش از تحریمها تنها به چند ماه زمان نیاز دارد، اما برای افزایش بیشتر ظرفیت نیاز به زمان و سرمایهگذاری قابل توجهی وجود دارد. یک منبع صنعتی آگاه هم به این خبرگزاری گفته است کمبود منابع و سقوط صادرات شرکتهای انرژی ایران تعداد چاههای حفاری نفت جدید را از ۳۰۰ حلقه در سال ۲۰۱۸ به ۱۰۰ حلقه در سال ۲۰۲۰ کاهش دهند.
ریستاد انرژی هم بر این باور است که اگر تحریمها برداشته شوند، سطح تولید نفت ایران تا ۲۰۲۳ از ۴ میلیون بشکه در روز فراتر میرود. شرکت FGE نیز انتظار دارد تولید ایران تا ۲۰۲۵ از ۴ میلیون بشکه در روز فراتر برود و در اوج خود به ۵ میلیون بشکه برسد و سپس در سال ۲۰۳۷ مسیر کاهشی در پیش بگیرد. البته باید توجه داشت با توجه به سنگین و ترش بودن عمده نفت ایران و آلایندگی بیشتر نسبت به گریدهای نفتی سبکتر و هزینههای پالایش بالاتر آن برای کاهش آلایندگی، گزینه مناسبی برای آینده کربنزدایی شده جهان نیست.
چه میتوان کرد؟
در چنین شرایطی و با توجه به ظرفیت محدود آینده بازار انرژی جهان و تحریمهایی که معلوم نیست چه زمانی کاهش خواهند یافت و این کاهش به چه اندازه خواهد بود، افزایش تولید نفت خام و کسب سهم بیشتر از بازار به یک متغیر چندمجهولی تبدیل شده است.
اما آنچه واضح است محدود بودن فرصت در دوران گذار انرژی است و ایران برای کسب سهم بیشتری از بازار جهانی راهی جز تلاش برای افزایش تولید ندارد. افزایشی که البته تنها نباید محدود به نفت خام باشد، بلکه باید در تولید گاز نیز بهسرعت ظرفیت تولید خود را بالا ببریم؛ چراکه گاز در بسیاری از کشورها بهعنوان سوخت دوره گذار انتخاب شده است و سهم مهمی در زنجیره تولید ارزش چند دهه آینده خواهد داشت و میتواند به کشور هم در راستای پایبندی به اهداف توافق پاریس کمک زیادی کند، زیرا ایران در صورت پایبند نبودن به تعهد خود با جریمه روبهرو خواهد شد. شاید برای مخالفان افزایش تولید نفت در کشور هنوز چندان روشن نشده است که جهان با سرعت زیادی در حال برنامهریزی برای گذار از سوختهای فسیلی و حرکت به سوی انرژیهای پایدار و سبزتر است. شاید در این مورد نگاهی به الگوی کشورهای همسایه در خلیج فارس بد نباشد؛ امارات و عربستان با افزایش سهم خود از بازار نفت خام درآمدزایی از این منبع انرژی را به حداکثر رساندهاند و از سوی دیگر در تلاشاند وابستگی اقتصاد و بودجه خود به نفت را تا حد امکان کاهش دهند و درآمدهای نفتی را صرف سرمایهگذاری در انرژیهای نو و تجدیدپذیر کردهاند. البته یادآوری این موضوع هم لازم است که افزایش تولید و فروش نفت ایران با قیمتهای واقعی در بازار و در حجم بالا، تنها از طریق رفع تحریمها امکانپذیر است.
سعید نادری
دنیای اقتصاد