علی شمس اردکانی، رئیس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی در این زمینه در یادداشتی که برای «ایران» نوشته، به سابقه تاریخی چنین طرحی اشاره کرده و آورده است: من از سال ۱۳۶۴ بهعنوان مسئول دیپلماسی نفتی/ انرژی در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه، لزوم احداث پایانه نفتی ایران در سواحل مکران را پیگیر بودم. در پی ارائه طرحهای پایانه در سواحل ایرانی در دریای مکران بهویژه در نزدیکی پایگاه دریایی جاسک، برای حفاظت بیشتر، مرحوم هاشمی رفسنجانی و وزیر نفت وقت، آقای مهندس سیدمحمد غرضی به تهیه طرح خط لوله و اجرای آن اهتمام ورزیدند. در این طرح قرار شده بود که خط لولهای با قطر 1.5 متر در امتداد سواحل ایران در خلیج فارس احداث شود و پس از عبور از منطقه بندرعباس و میناب به منطقه جاسک برسد و در جاسک پایانه مناسب برای تحویل نفت خام به نفتکشهای اقیانوسپیما احداث شود. عملیات اجرایی خط آغاز شد و به یاد عملیات نظامی محرم علیه متجاوزین این خط لوله «محرم» نامیده شد. این خط لوله تا منطقه کنگان در شرق استان بوشهر کشیده شد، اما با تعویض وزیر نفت و پایان جنگ متوقف شد. سپس دوباره بازار نفت رونق گرفت و همگان در پی مصرف دلارهای ناشی از فروش نفت شدند و سرمایهگذاری در این پروژه فراموش شد.
وی آغاز احداث پایانه صادرات نفتی ایران در سواحل جاسک در مکران را پس از قریب به چهار دهه گفتوگوی ملی، خبری خوش خوانده و ادامه داده است: «با توجه به اینکه عربستان سعودی و امارات هر یک به اندازه دوسوم ظرفیت صادراتی خود خطوط لوله به خارج از تنگه هرمز احداث کردهاند، ایران نیز باید با سرمایهگذاری بیشتر توان صادراتی پایانه جاسک را حداقل به روزانه ۳ میلیون بشکه و ظرفیت مخازن انبار کردن نفت خام را در جاسک به ۵۰ میلیون بشکه برساند.»
تسهیل صادرات نفت
جواد یارجانی، مدیرکل سابق امور اوپک وزارت نفت در این زمینه به «شرق» گفته است: از زمان جنگ تحمیلی، داشتن یک پایانه ثابت صادراتی نفتی خارج از خلیج فارس و نزدیک به اقیانوس هند از آرزوها و برنامههای دستاندرکاران وزارت نفت بوده که در بعضی از برههها که شرایط به نظر عادی میرسید، تلاش برای به پایان بردن پروژه فروکش میکرد و به همین دلیل به انجام رسیدن آن تا امروز طول کشیده که به هر حال اکنون باید به دستاندرکاران این طرح استراتژیک برای به نتیجه رساندن آن در این شرایط دشوار خسته نباشید گفت.
یارجانی این نکته را هم یادآور شده است که حتی اگر شرایط سخت صادرات نفت به دلیل تحریمهای ظالمانه برقرار نبود، این پایانه در تسهیل صادرات نفت ما خصوصاً به بازار شرق میتوانست کارساز باشد.
توسعه سواحل مکران
فریدون مجلسی، تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل بینالملل نیز در این زمینه به «ایران» گفته است: ساخت خط لوله گوره – جاسک نهتنها مزایای بینالمللی بلکه اهمیت داخلی نیز دارد که نباید از آن غافل شد. شاید وابستگی به تنگه هرمز بیش از هر کشوری برای عراق و کویت وجود داشته باشد. عربستان نیز برای مقاصد شرقی خود از این مسیر تردد دارد. ایران نیز بهصورت استراتژیک باید اقدامی برای کاهش وابستگی خود به گلوگاه تنگه هرمز میکرد و از این نظر ساخت این خط لوله و مخازن ذخیرهسازی اهمیت دارد
مجلسی با اشاره به خط لوله صلح و ایجاد فرصتی برای تأمین گاز استان سیستان و بلوچستان، ادامه داده است: خط لوله گوره به جاسک مانند خط لوله صلح برای ایران منفعتهایی خواهد داشت. خط لوله گوره – جاسک میتواند با وجود تحریمهای نفتی، برای مردم هرمزگان شغل ایجاد کند و مطابق با برنامههای کلان کشور، توسعه را به سواحل ببرد و تعادل جمعیتی را رقم بزند.به گفته وی، کلید خوردن توسعه اقتصادی در پالایشگاهها و صنایع وابسته به نفت و سوخت شاید مهمترین دستاورد این خط لوله باشد. از نظر امنیتی نیز توسعه در کنارههای دریا میتواند برای کشور دستاورد به همراه بیاورد. لذا نباید از مزایای این طرح برای طبقه محروم آن منطقه و همینطور ایجاد امنیت اقتصادی و سیاسی با توسعه مکران غافل شد. شاید تنگه هرمز هرگز بسته نشود و جنگی نیز در خلیج فارس شکل نگیرد، اما ایران میتواند با این فرصت صادراتی اقتصاد کشور را به موقعیت و جایگاه بهتری سوق دهد.
جنگ سیگنالهای امنیت انرژی
محمدصادق جوکار، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و کارشناس ارشد و عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی نیز به اسپوتنیک گفته است: به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران در مقابل کشورهایی تحریمکننده و برخی از طرفداران منطقهای تحریمهای انرژی علیه ایران، وارد «جنگ سیگنالهای امنیت انرژی» شده است. در جنگ سیگنالها، ابعاد راهبردی و امنیتی موضوعاتی مثل تغییرات و متنوع سازی جغرافیایی انتقال انرژی، جایگاه برجستهای پیدا میکند. در جنگ سیگنالها هر طرف در حال تلاش است یک نوع معنا سازی و علامتدهی راهبردی در حوزههای انرژی به طرف مقابل بدهد. ایران تلاش میکند که آمادگی خودش را برای سناریوهای بدترین وضعیت ممکن ایجاد کند که اگر مجدداً ایالات متحده به سمت تشدید احتمال استفاده از ابزار نظامی علیه زیرساختهای مختلف ایران بهمنظور اعمال فشار به این کشور برای تغییر در سیاست خارجی و هستهای این کشور بدهد، گزینههای مقابلهای مناسب را داشته باشد»
وی خاطرنشان کرده است: «بهطور کلی، جمهوری اسلامی ایران با طرح گوره – جاسک تلاش کرد گزینههای احتمالی محاصره دریایی صادرات نفت ایران را که از سوی برخی از اندیشکدههای آمریکایی طرفدار ترامپ مطرح شده بود خنثی سازد.
کاهش هزینهها با نزدیکتر شدن به بازار هدف
نرسی قربان، کارشناس بینالملل انرژی نیز با بیان اینکه تفکر تمرکززدایی از پایانههای صادراتی و پروژه انتقال نفت از غرب کشور به جاسک و صدور آن از پایانهای در این بندر، به سالهای پس از جنگ و دهه ۶۰ بازمیگردد، یادآور شده است: تنها هدف پروژه را نمیتوان بینیازی از تنگه هرمز دانست، اما همانطور که همسایگان نفتی ما نظیر عربستان، امارات و عراق چند پایانه برای صادرات نفت خام خود دارند، ایران نیز به این موقعیت نیاز دارد تا صادرات نفت خود را در صورت نیاز تضمین و با نزدیک شدن به بازار هدف هزینهها را کمتر کند.
محمود خاقانی، کارشناس انرژی نیز در گفتوگو با «ایران»، ساخت مخازن ذخیرهسازی موضوع این طرح را بسیار حائز اهمیت خوانده و با اشاره به خط لوله پیشنهادی نکا – جاسک بهمنظور معاوضه و سوآپ نفت از شمال به جنوب کشور عنوان کرده است: «شاید بتوان با استفاده از این ظرفیت در حال ایجاد، سوآپ نفت را با جدیت بیشتری دنبال و قراردادهایی را با کشورهای اطراف منعقد کرد، بهطوری که نفت را در مرزهای دیگر تحویل بگیریم و معادل آن از پایانه جاسک صادر کنیم.
وی معتقد است که مجلس یازدهم که مجلسی تازهنفس است، باید برای تنظیم یک برنامه و سند کلان انرژی دست به کار شود و کمیسیون انرژی آن طی دوره فعالیت خود تعیین کنند که کدام پروژهها برای ایران حیاتی است و کدام یک، دیگر از اهمیت خارج شدهاند تا سرگردانی در تعریف پروژههای نفتی و تأخیر در اجرای آنها رخ ندهد.
اهمیت استراتژیک تنگه هرمز
سیدحمید حسینی، سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی کشور نیز به «آفتاب یزد» گفته است: از آنجا که تنگه هرمز یک گذرگاه آبی باریک در دهانه خلیج فارس است که یکپنجم نفت دنیا از طریق آن به بازارهای آسیا، اروپا و آمریکای شمالی و حتی فراتر از آن میرسد، لذا این تنگه اهمیت استراتژیک در منطقه و جهان دارد.
وی با بیان اینکه تنگه هرمز دومین تنگه بینالمللی شلوغ دنیاست و بر اساس برآوردها بیش از ۴۰ درصد کل نفت حمل شده توسط کشتیهای نفتکش و نزدیک به ۲۵ درصد کل عرضه جهانی نفت از این تنگه عبور میکند، اظهار کرده است: از آنجا که حدود ۶۸ درصد ذخایر شناختهشده نفت و گاز طبیعی دنیا در خلیج فارس است لذا امنیت تنگه هرمز نقش کلیدی در تأمین بیوقفه انرژی دنیا دارد. کما اینکه بیشتر این نفت به بازارهای آسیا، آمریکا و اروپای غربی میرود و ۷۵ درصد نفت خام ژاپن از این مسیر وارد میشود.