مصرف بیرویه و نامتناسب سوخت و انرژی، مدتی طولانی است که ایران را در صدر کشورهای پرمصرف جهان قرار داده و ایران برخلاف دیگر کشورها همچنان در این معضل رکورد میزند. این پدیده نامیمون سالهاست انرژی و توان اقتصادی و توسعهای ایران را گرفته و مانع تحرک، پویایی و انعطافپذیری اقتصاد ایران در سطحی کلان و صنعت نفت بهطور خاص شده است. بر اساس گزارشهای رسمی، شدت مصرف انرژی در ایران چهار برابر میانگین جهانی است و خانوادههای ایرانی تقریباً سه برابر میانگین جهانی، مصرف گاز و برق دارند.
جدای از سیستم سوخت خودروها و وسایل حملونقل در کشور که بهدلیل غیراستاندارد بودن و عقبماندگی از فناوریهای روز از یکسو و رشد تعداد وسایل از سوی دیگر، بخش زیادی از گازوئیل و بنزین کشور را مصرف میکنند، معضل اصلی، مصرف بیرویه گاز طبیعی است. برخورداری عموم مردم ایران از نعمت انرژی گاز، حق طبیعی آنها بهشمار میآید، اما به نظر میرسد بهرهمندی بیش از ۹۰ درصدی مردم از این نعمت در سالهای اخیر، مبتنی بر الگوهای مصرف بهینه و اقتصادی نبوده است. به همین دلیل کشور با وجود سرمایهگذاری زیاد در بخش تولید گاز در سالهای اخیر، هرسال و در ماههای سرد در تأمین گاز مصرفی خصوصاً گاز خانوارها، با مشکل مواجه میشود. طبق آمار رسمی، مصرف گاز در کشور هر سال حدود ۸ تا ۱۰ درصد افزایش مییابد. در سال ۱۳۹۹، حدود ۲۳۳ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در کشور مصرف شد که این مقدار مصرف در مقایسه با سال ۹۸، حدود ۸ درصد افزایش نشان میدهد. از این مقدار مصرف، ۱۲۲ میلیارد مترمکعب سهم بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده، ۲۴ میلیارد مترمکعب سهم صنایع عمده و ۶۶ میلیارد مترمکعب گاز سهم نیروگاهها بوده است.
با این تفاسیر باید هشدار وزیر جدید نفت، درباره معضل مصرف بیرویه سوخت و خصوصاً گاز را جدی تلقی کرد. جواد اوجی از روز ابتدایی شروع به کار در وزارت نفت، مهمترین دغدغه این وزارتخانه را تأمین کسری ۲۰۰ میلیون مترمکعبی گاز در فصل زمستان اعلام و تلاش کرد مجموعه تحت مدیریت خود و بخشهای مصرفی خصوصاً صنایع و نیروگاهها را نسبت به آمادگی برای مدیریت مصرف گاز در ماههای سرد آینده از طریق افزایش تولید در پارس جنوبی، همچنین تمهیدات لازم برای تهیه و تأمین سوخت جایگزین در نیروگاهها و صنایع بزرگ ترغیب کند. این اقدامها اما اقدامهای تسکینی و نه راهحلهای پایدار برای مصرف بیرویه گاز در کشور است.
مصرف گاز در ایران با جمعیتی حدود ۸۲ میلیون نفر تقریباً با مصرف گاز در کشور چین با جمعیتی حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر، برابری میکند و این نشاندهنده هدرروی و به عبارتی کفران نعمت در کشور است. اهمیت مسئله جدای از ملاحظاتی مانند منافع نسلهای آینده، مخاطرات زیستمحیطی و تولید گازهای گلخانهای، زیانهای اقتصادی و توسعه و ظرفیت تولید گاز از میدانهای گازی است. واقعیت این است که ایران با این شدت مصرف، نیاز دارد هر سال میلیونها دلار در بخشهای تولید گاز طبیعی سرمایهگذاری کند، اما همه مشکل سرمایهگذاری نیست، بلکه باید گازی باشد که امکان سرمایهگذاری برای تولید آن وجود داشته باشد.
گزارشهای رسمی نشان میدهد عمر میدان گازی پارس جنوبی به نیمه رسیده و این میدان با توجه به رقابت ایران و قطر در برداشت از آن، کمکم با افت فشار مواجه میشود و از هماکنون باید سرمایهگذاری کلانی برای حفظ و افزایش فشار تولید گاز در این میدان صورت گیرد. ذخایر گازی ایران دائمی نیستند و تولید گاز در این کشور همیشه ارزان نخواهد بود، بنابراین باید تمهیدات پایدار و ریشهای برای حل مسئله صورت گیرد تا از مزمن و سخت شدن حل مسئله جلوگیری شود، هرچند این سختی و مزمنی به نظر میرسد بهوجود آمده است.
اصلاح الگوی مصرف گاز در ساختمانها، اصلاح نظام قیمتگذاری، اصلاح و بهسازی خطوط انتقال و اصلاح الگوی مصرف صنایع بزرگ و نیروگاهها باید در دستور کار جدی دولت قرار گیرد. شدت مصرف انرژی در ایران، زمینهساز معضل دیگری در اقتصاد است که آن یارانههای آشکار و پنهان انرژی است. یارانه آشکار، رقم ۴۵ هزار تومانی است که از سال ۸۹ بهصورت ثابت و یکسان به جمعیتی حدود ۷۰ میلیون نفر پرداخت میشود. مجموع رقم پرداختی یارانه آشکار سالانه ۳۷ هزار میلیارد تومان است، اما این رقم در مقایسه با رقم مجموعه یارانه پرداختی و یارانههای پنهان، عددی محسوب نمیشود.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی، بهتنهایی حدود ۱۶.۵ درصد از یارانه مصرف سوختهای فسیلی در جهان (۱۸۱ میلیارد دلار) را پرداخت کرده و از این حیث در صدر جدول جهانی قرار دارد.
بر اساس این گزارش، ایران در سال ۲۰۲۰ حدود ۵ میلیارد دلار یارانه در بخش نفت، ۱۲.۵ میلیارد دلار در بخش برق و ۱۲.۲ میلیارد دلار در بخش گاز پرداخت کرده که در مجموع ۲۹.۵ میلیارد دلار (۷۴۰ هزار میلیارد تومان) یارانه به انرژی اختصاص داده است. بر این مبنا، سهم هر ایرانی از یارانه انرژی در سال حدود ۹ میلیون تومان و روزانه حدود ۲۵ هزار تومان است، اما سؤال این است آیا اکثریت مردم ایران، از این میزان یارانه به تناسب و یکسان برخوردارند؟ این میزان یارانه پرداختی در ایران در حالی است که میزان یارانه پرداختی در جهان در سال ۲۰۲۰، ۴۰ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ بوده که پایینترین سطح یارانه پرداختی از سال ۲۰۰۷ است.
این کاهش به معنای تصمیم جدی دولتها در پرداخت یارانه پنهان به انرژیهای فسیلی برای کاهش مصرف به لحاظ ملاحظات زیستمحیطی و همچنین افزایش بهرهوری اقتصادی است، اما به نظر میرسد با وجود اجرای هدفمندی یارانهها از ۱۲ سال پیش، نظام یارانهای ایران نهتنها اصلاح نشده، بلکه تبدیل به کلافی سردرگم و پیچیده شده که امکان حل آن را بسیار سخت و پرهزینه به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کرده است. امروزه این مسئله برای همگان آشکار است که بهرهمندی اقشار ثروتمند از یارانههای انرژی در ایران بیش از ۱۰ برابر اقشار ضعیف و آسیبپذیر است و این با اصول و مبانی عدالت اجتماعی کاملاً ناسازگار و مخالف است.
علیرضا سلطانی
منبع: روزنامه شرق