متولد ۱۳۳۷ شهر کازرون است، مهندسی برق دانشگاه تهران خوانده و پس از مرجووی دومین مدیرعاملگروه مپناست، سال ۱۳۹۱ به عنوان برجستهترین مهندس برق ایران برگزیده شد. بسیاری از وی بهعنوان مغز متفکر «مپنا» یاد میکنند. جایی اما خواندم او سال ۸۹ به دستور مستقیم رئیسجمهوری وقت به دلیل انتقاد از ورود توربینهای دست دوم چینی با کارآیی پایین به کشور برکنار شد. خودش این موضوع را رد میکند، اما در عین حال میگوید: «مپنا جای زیبایی برای خیلیها بود و دوست داشتند مدیر آنجا شوند، بنابراین متقاضی مدیریت داشت». صحبت از موسی رفان است.
دومین مدیرعامل شرکت مدیریت پروژه نیروگاهی ایران (مپنا) درباره شکلگیری این شرکت به شانا میگوید: ایده شکلگیری مپنا به سال ۱۳۶۸ برمیگردد. آقای زنگنه در آن سال تصمیم گرفت دو شرکت در زمینه نیروگاههای آبی و حرارتی تاسیس کند. حقیقت آن است که من آن روزها متوجه ایده ایشان نشدم. بهار ۱۳۶۹ به دستور آقای زنگنه و بر اساس اساسنامهای که وجود داشت، مسئول تاسیس شرکت آب و نیرو شدم. سدهای بزرگی مانند کرخه، کارون ۳، مسجد سلیمان، سیمره و … دستاورد آن مجموعه است، تا سال ۱۳۷۲ در آن مجموعه فعالیت کردم.
رفان ادامه میدهد: پس از بیرون آمدن از شرکت آب و نیرو در مجموعه مدیریت ساخت و تهیه کالای آب و برق (ساتکاب) در کنار دوستانی مانند آقای مرجووی و حاج رسولیها مشغول فعالیت شدم و همزمان بهعنوان مشاور نیمهوقت با آقای مرجووی که مدیرعامل شرکت مپنا بودند، همکاری میکردم.
وی با اشاره به اینکه به موازات مپنا، شرکت فراب نیز شکل گرفت و بهعنوان عضو هیئت مدیره و مسئول راهاندازی بخش خارجی آن فعالیت میکردم، اظهار میکند: این همکاری تا سال ۱۳۷۶ و زمانی که بهعنوان عضو هیئت مدیره و مدیرعامل مپنا انتخاب شدم، ادامه داشت. تاکید میکنم شکلگیری، سازماندهی و ساختاردهی مپنا با آقای زنگنه بود. آقای مرجووی، صفاییفراهانی و بهزاد نبوی نیز در اجرای فعالیتهای مپنا نقش و مسئولیت داشتهاند.
مخالفان داخلی و خارجی مپنا
رفان به این پرسش که چه مقاومتهای در شکلگیری مپنا در آن مقطع وجود داشت با یادآوری اینکه سال ۱۳۷۷ بهعنوان مدیرعامل مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران کارم را آغاز کردم، توضیح میدهد: سه جریان مقابل این موضوع بود. جریان نخست به شرکتها و پیمانکاران خارجی مربوط میشد، زیرا شرکتهایی مانند مپنا، فرآب و پارسیان جای خارجیها را گرفته بودند، بنابراین شرکتها و سازندگان خارجی به شدت مقاومت میکردند و جلو این حرکت ایستادند تا مپنا شکل نگیرد.
مدیرعامل پیشین مپنا از کارکنان وزارت نیرو بهعنوان دومین جریان مقاومت در مقابل شکلگیری این شرکت نام میبرد و میگوید: این جریان معتقد بود تاسیس این شرکت اشتباه و اتلاف منابع و انرژی است. آنان میگفتند مگر میشود ما نیروگاه بسازیم!؟ مگر میشود ما توربین بسازیم!؟ مگر میشود ما پست فشار قوی بسازیم!؟ مگر میشود ما ترانسفورماتور فشار قوی با کیفیت بسازیم!؟ و با پاسخ منفی به این پرسشها نتیجه میگرفتند نباید وقت، انرژی و منابع کشور را بیهوده صرف کرد.
رفان از جریان سوم هم اینگونه یاد میکند: این جریان دارای اهمیت کمتری بود. افراد این جریان شامل کسانی بودند که وقتی قرارداد با شرکت خارجی امضا میشد، شرایط بهتری داشتند. این گروه ترجیح میدادند برای آزمون توربین به ایتالیا و آلمان بروند، در حالی که وقتی توربین در مپنا ساخته میشد باید آن را در علیشاه عوض (شهریار) آزمایش میکردند. علیشاه عوض کجا، جنوا کجا؟!
وی ادامه میدهد: با گذر زمان، دو جریان نخست با تدابیر و سیاستهایی که از سوی آقای زنگنه اتخاذ شد، همراه شدند. برای نمونه تدبیری که برای استفاده از ظرفیتهای شرکتهای خارجی بهکار برده شد، این بود که فروش تجهیزات از سوی آنها مشروط به راهبری از سوی فرآب، مپنا و پارسیان شد. با این تاکتیک توانستیم شرکتهای خارجی را همراه کنیم.
مپنا چه زمانی جدی گرفته شد؟
مدیرعامل پیشین مپنا درباره واکنش آن روزهای آقای زنگنه در مقابل این هجمهها هم یادآور میشود: کاملا از مجموعه پشتیبانی و حمایت میکردند. اگر حمایتهای ایشان نبود، هیچکدام از موفقیتهای مپنا شکل نمیگرفت. ایشان کاملا همراه بودند.
وی درباره اینکه چقدر زمان صرف شد تا مپنا بهعنوان یک بازیگر در عرصه مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران پذیرفته شود؟ پاسخ داد: با وارد مدار شدن نخستین برق تولید شرکت مپنا در سال ۱۳۷۹ مجموعه بازیگران آب و برق اعم از داخلی و خارجی پذیرفتند این مجموعه کارا است و میتواند پاسخگو نیازهای کشور باشد و اعتمادها بیشتر جلب شد.
رفان، موفقیتهای مپنا را مرهون تلاش مجموعهای ۸ هزار نفری میداند و با بیان اینکه اساسا موفقیت در کارهای بزرگ فردی نیست، از آقایان زنگنه، صفاییفراهانی، بهزاد نبوی و مرجووی بهعنوان شاخصترین افراد در شکلگیری و موفقیت مپنا یاد میکند و میگوید: امیدوارم موفقیتهای مپنا استمرار داشته باشد. متاسفانه در کشور، تشکیلات صنعتی در اثر بیتوجهی یا تغییر سیاست دولت یا اقدامهای نابجای خود مجموعه میتواند بهسرعت تضعیف شود و به سوی نابودی برود. امیدوارم این مجموعه روی پای خود بایستد و به کارش ادامه دهد.
رویا خالقی