// // اوپک چگونه به بازیگر مهم در بازارهای جهانی بدل شد - نفتاب
نفتآب
نفتآب
اوپک چگونه به بازیگر مهم در بازارهای جهانی بدل شد

اوپک چگونه به بازیگر مهم در بازارهای جهانی بدل شد

جواد یارجانی، مدیرکل پیشین امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت که بیش از ۳۰ سال در نشست‌های اوپک حضور داشته است و پنج سال هم در بخش انرژی دبیرخانه اوپک مسئولیت مدیریتی داشت، با نگاهی به کارنامه ۶۰ ساله اوپک معتقد است همچنان فواد روحانی، نخستین دبیرکل اوپک یکی از تأثیرگذارترین دبیران کل اوپک در طول شصت سال فعالیت این سازمان بود و توانست اوپک را برای مذاکرات سخت و رویارویی با شرکت‌های بین‌المللی نفتی آماده کند و بیژن زنگنه هم باسابقه‌ترین وزیر نفت در نشست‌های اوپک. با این حال یارجانی با یادآوری خاطراتی از حضور هیئت‌های ایرانی در نشست‌های اوپک نمونه‌هایی را یادآور می‌شود که اتفاقاً هیئت ایرانی در میان اعضا تنها بودند و توانستند با دستان خالی از منافع ایران به بهترین نحو دفاع کنند. وی می‌گوید: «در سال ۲۰۱۶ در طول مذاکرات نفس‌گیر کارشناسی که حتی یکبار به‌دلیل فشار طرف‌های مذاکره، روانشاد حسین کاظم‌پور اردبیلی عزیز را روانه بیمارستان کرد، با درایت و پایمردی به‌کار گرفته شده نتیجه مطلوب مورد انتظار کشور به بار نشست و ایران نه‌تنها از هرگونه کاهش تولید معاف شد، بلکه اجازه یافت برای رسیدن به توان تولید پیش از تحریم‌ها به تولید خود نیز بیفزاید.»

متن کامل گفت‌وگو با جواد یارجانی، مدیرکل پیشین امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت را بخوانید:

در شصتمین سالروز تأسیس اوپک هستیم، در این مدت این سازمان فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. مهم‌ترین نقاط عطف این سازمان را در چه دوره‌هایی می‌دانید و فکر می‌کنید در چه دوره‌ای اوپک به‌شدت تضعیف شد؟

اوپک در دهه نخست تاسیس خود نقش چندانی در بازار نفت نداشت و تنها پس از اتفاق‌های سیاسی دهه ۱۹۷۰ پس از جنگ «یوم کیپور» بین اعراب و اسرائیل که تحریم نفتی اعراب علیه حامیان اسرائیل را به دنبال داشت و قیمت‌های نفت نزدیک به چهار برابر افزایش یافت، اوپک به بازیگر مهم بازار جهانی تبدیل شد. در سال‌های بعد متأثر از شرایط بازار نفت و تحولات سیاسی و اقتصادی دنیا، اوپک دچار ضعف می‌شود و دوباره قدرت خود را باز می‌یابد. اوج قدرت اوپک در سال ۱۹۷۵ میلادی در زمان برگزاری نخستین نشست سران در الجزایر بود که بیانیه پایانی نشست درباره مشکلات اقتصاد جهانی و فقر در کشورهای جهان سوم، عزم کشورهای بزرگ غرب را برای از میان برداشتن این سازمان پر قدرت از جهان به اصطلاح سوم، جزم کرد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران و پس از مدتی حمله نیروهای صدام حسین به کشور بحران شدیدی را در بازار نفت ایجاد کرد که دیگر کشورهای عضو با افزایش تولید نفت خود توانستند تا حدی جای خالی دو کشور بزرگ صادرکننده نفت جهان را پر کنند. تا اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی با تغییر سیاست عربستان و اشباع بازار نفت، قیمت نفت به حدود هفت دلار برای هر بشکه رسید که از موارد ضعف اوپک به شمار می‌رود. سرانجام با تغییر سیاست عربستان قیمت‌ها در سطح ۱۸ دلار برای هر بشکه تثبیت شد. ماجراجویی صدام در اشغال کویت در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی دوباره اوپک را دچار چالش بزرگی کرد که جنگ نخست خلیج فارس و اخراج نیروهای عراقی شرایط دشواری را برای اوپک در آن سال‌ها رقم زد. کاهش دوباره قیمت‌های نفت در اواخر این دهه که سبب بر سر کار آمدن دولت چاوز در ونزوئلا شد و حمایت‌های بی‌دریغ چاوز از اوپک برخلاف دولت‌های پیشین آن کشور، سبب ارتقای موقعیت سازمان شد. برگزاری دومین نشست سران اوپک در کاراکاس نشانه سپاس اعضا از سیاست جدید دولت ونزوئلا و اوج‌گیری موقعیت دوباره سازمان بود. افرایش قیمت‌های نفت به حدود ۱۴۵ دلار به ازای هر بشکه در تابستان ۲۰۱۸ و ناتوانی اوپک در کاهش آن، کاهش قیمت‌ها به زیر ۳۰ دلار برای هر بشکه را در زمستان آن سال رقم زد که این بار اوپک با کاهش شدید تولید خود توانست از سقوط بیشتر قیمت نفت جلوگیری و مقدمات افزایش تدریجی آن را فراهم کند. از دیگر مقاطع ضعف اوپک می‌توان به سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ اشاره کرد که قیمت‌های نفت را در اوایل سال ۲۰۱۶ میلادی به زیر ۳۰ دلار برای هر بشکه کاهش داد. تنها توافق تولیدکنندگان عضو وغیرعضو اوپک در دسامبر ۲۰۱۶ توانست قیمت‌ها را در مسیر افزایش قرار دهد.

از نظر شما تأثیرگذارترین وزیران و دبیران کل اوپک چه کسانی بودند؟

در تاریخ ۶۰ ساله اوپک، وزیران و افراد بسیاری از کشورهای مختلف به‌عنوان نماینده کشورشان در نشست‌های اوپک شرکت کرده‌اند که در حدود سی و چند سالی که من به تناوب در این نشست  حاضر شدم، یا در پنج سالی که در بخش انرژی دبیرخانه اوپک مسئولیت مدیریتی داشتم، با ویژگی‌های بسیاری از آنها آشنا شده‌ام که به‌طور طبیعی تأثیر بعضی از آنها بر تصمیم‌های اوپک یا دیگران بیشتر از بقیه بوده است. برای شخص من شخصیت «پرز آلفونسو» وزیر نفت ونزوئلا در زمان تأسیس اوپک که به حق از او به عنوان پدر اوپک یاد می‌شود و او را تنها از طریق کتاب و یادداشت‌هایش می‌شناسم، بسیار جالب بوده است. او حقوقدان و سیاستمداری از جنس دوستدار مردم و طبیعت بود که تلاش‌های مستمرش برای ایجاد اوپک برای مقابله با زیاده‌خواهی‌های شرکت‌های نفتی چندملیتی در سال ۱۹۶۰ به بار نشست. وی در سال ۱۹۷۵ میلادی در دوران بازنشستگی وقتی ولخرجی‌های دولتمردان کشورش را در واردات کالاهای مصرفی و بی‌توجهی به توسعه اقتصادی واقعی را دید، فریاد برآورد که چنانچه این روند در چند دهه آینده ادامه یابد، دوران تاریکی را برای کشورم می‌بینم. او درآمد نفت را که آنچنان مانند موریانه همه ابعاد کشور ونزوئلا را نشانه گرفته بود به «سرگین شیطان» تشبیه کرد. متأسفانه پیش‌بینی او برای کشورش و برخی دیگر از کشورهای وابسته به صادرات یک ماده خام به واقعیت پیوسته است.

در ۶۰ سال گذشته تعداد وزیران نفتی که از عربستان در نشست‌های اوپک (بدون احتساب وزیر کنونی) شرکت کرده‌اند در حد انگشتان یک دست است که از میان آنها شاید نخستین وزیر نفت آن کشور یعنی عبدالله طریقی که به دلیل افکار ضد زیاده‌طلبی‌های شرکت‌های نفتی چندملیتی از طرف آنها به لقب «شیخ سرخ» نائل شده بود، از مدافعان سرسخت تشکیل اوپک بود و به آرمان‌های اولیه آن ایمان داشت. وی به‌طور عمده به‌دلیل افکار مترقیانه‌اش تنها دو سال در این مقام دوام آورد و بقیه عمرش را در بیروت و قاهره گاه به صورت تبعید خودخواسته گذراند.

احمد زکی یمانی، وزیر بعدی عربستان که حقوقدان بود و در برهه بسیار مهمی از اوپک نقش‌آفرینی و از منافع کشورش دفاع کرد، بر بازار نفت بسیار تأثیرگذار بوده است. ۲۵ سال دوران صدارت او و نحوه برکناری وی در سال ۱۹۸۶ میلادی به‌دلیل عدم تمکین از فرمان شاه عربستان برای امضای قیمت ۱۸ دلار برای نفت در نشست اوپک و زندگی دور از کشورش در انگلستان به صورت تبعید خودخواسته و ریاست بر یک مرکز تحقیقاتی هنوز برای محققان می‌تواند جالب باشد. علی نعیمی نیز وزیر موفقی برای تصمیم‌سازی برای اوپک همسو با منافع عربستان بود که پس از ۲۱ سال خدمت خالصانه، در پی  ناموفق بودن در اجبار کردن ایران برای شرکت در برنامه «تثبیت تولید production freeze»، محترمانه از طرف شاهزاده بن سلمان که در عمل قدرت را در آن کشور در اختیار دارد به افتخار بازنشستگی اجباری دیرهنگام نائل شد.

دکتر لقمان از نیجریه و دکتر علی رودریگرز از ونزوئلا که هر دو رؤسای من در طول خدمتم در دبیرخانه اوپک بودند، چه در مقام وزارت و چه در دوره‌هایی که مسئولیت دبیرکلی اوپک را در اختیار گرفتند، نشانه‌هایی از شخصیت انسان‌دوستانه بروز می‌دادند که در میان سیاستمداران حرفه‌ای دنیای امروز ‌کالای کمیابی است.

در میان دبیران کل اوپک، بسیاری معتقدند که فواد روحانی نخستین دبیرکل اوپک از ایران که فردی با سواد، فرهیخته بود چهار سال بسیار تأثیرگذاری را برای پایه‌ریزی اوپک از سر گذراند، از جمله دبیران کل تأثیرگذار در اوپک بود. وی در این راه با توجه به اینکه در آن سال‌ها کشور ایران به‌دلیل ترکیب جمعیتی و سابقه تاریخی، افراد توانا برای اداره دبیرخانه در اختیار داشت، توانست با استفاده از این نیروها مانند استاد موحد که در آن زمان از کارشناسان نخبه شرکت ملی نفت ایران بودند، اوپک را برای مذاکرات سخت و رویارویی با شرکت‌های بین‌المللی نفتی آماده کند و این در حالی بود که طبق کتاب خاطرات دکتر فواد روحانی که به‌تازگی چاپ شده، در داخل کشور بسیاری از جمله نخست‌وزیر وقت یعنی اسدالله علم مخالف پا گرفتن اوپک و همکاری با کشورهای دیگر برای مقابله با شرکت‌های نفتی بودند و بر سر راه فعالیت‌های شبانه‌روزی او سنگ‌اندازی می‌کردند تا جایی که علم متن نامه‌های سری دبیرکل اوپک به شاه را در اختیار سفیر انگلیس در تهران قرار می‌داد.

البته محمد بارکیندو دبیرکل کنونی اوپک نیز که از شاگردان دکتر لقمان است و از نشست‌های کمیسیون اقتصادی اوپک از سال‌های دور او را می‌شناسم نیز دبیرکل بسیار کاربلد و ورزیده‌ای است که افزون بر مسائل نفتی به توانایی‌های سیاست‌ورزی و شنا در رودخانه پر از موج و خروش اوپک آشناست که هم منافع سازمان و کشورهای پر نفوذ آن را حفظ کند و هم منافع شخصی‌اش را.

فکر می‌کنید اعضای اوپک در بزنگاه‌های مختلف تا چه میزان منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دادند؟ البته در دوران جنگ تحمیلی شاهد بودیم که تعدادی از اعضا از عراق حمایت کردند، یا پس از آن هم هنگامی که دو عضو بنیانگذار این سازمان تحریم شدند همچنان تعدادی از اعضا تلاش کردند جای خالی آنها را در بازار پر کنند.

اعضای اوپک مانند بسیاری از کشورها در سازمان‌های بین‌الدولی در بسیاری از موارد برای حصول توافق دسته‌جمعی از بخشی از منافع کوتاه‌مدت خود می‌گذرند، اما این کار به این معنا نیست که منافع دسته‌جمعی را بر منافع ملی ترجیح داده‌اند، بلکه رسیدن به منافع ملی را تنها از این مسیر ممکن تشخیص داده‌اند. البته در تصمیم‌گیری‌های اوپک مواردی وجود دارد که در نگاه نخست به نظر می‌رسد دنبال‌کننده تصمیم خاص، منافع ملی کشورش را به خطر می‌اندازد، اما حقیقت آن است که آن دوره کوتاه ضرر و زیان برای رسیدن به هدف بزرگ‌تری در آینده هست.

برای نمونه می‌توان به افزایش تولید اوپک در نشست نوامبر ۱۹۹۷ میلادی جاکارتا باوجود بحران مالی در آسیا و کاهش تقاضا برای نفت اشاره کرد که کاهش شدید قیمت نفت را به دنبال داشت. بعدها مشخص شد که هدف اصلی عربستان در اصرار به افزایش تولید، خارج کردن ونزوئلا از برنامه افزایش تولید نفتش با کمک شرکت‌های غربی بود که این موضوع با انتخاب هوگو چاوز در سال بعد با اختلاف کم از رقیب دست راستی خود عمدتاً به دلیل کاهش قیمت نفت محقق شد. در نوامبر سال ۲۰۱۴ نیز موافقت نکردن عربستان با کاهش تولید نفت اوپک، قیمت‌های نفت را به شدت کاهش داد تا جایی که در اوایل ۲۰۱۶ قیمت نفت از حدود ۱۰۰ دلار در سال ۲۰۱۴ به زیر ۳۰ دلار سقوط کرد که این موضوع بیشترین زیان را متوجه ونزوئلا کرد و اختلاف‌های داخلی بین جانشینان چاوز را پررنگ‌تر و شرایط اقتصادی آن کشور را بحرانی‌تر کرد، بنابراین فکر می‌کنم در اوپک همه کشورها به دنبال منافع ملی هستند و اگر هم منافع دسته جمعی ترجیح داده می‌شود همسو با تأمین منافع ملی آنهاست.

باتوجه به سابقه شما در اوپک و حضور در نشست‌های پشت درهای بسته، آیا مواردی بوده که به‌طور کامل از اجماع برای تصمیم‌گیری ناامید شوید و حتی فکر کنید که این نشست‌ها و مذاکرات پشت پرده فایده‌ای ندارد و هر کشوری ساز خود را می‌زند؟

ناامیدی از اجماع در بسیاری از نشست‌های اوپک وجود داشت و در صورت تداوم فعالیت اوپک در آینده نیز احتمال تکرار آن وجود دارد. در سال‌های متمادی این احساس در میان شرکت‌کنندگان در نشست‌های وزیران اوپک به‌ویژه زمان‌هایی که وزیران نشست‌ها را در پشت درهای بسته دنبال می‌کردند و دیگر اعضای هیئت‌ها ساعت‌های متمادی گاه تا پاسی از شب نگران توافق نهایی باقی می‌ماندند که گاه حاصل هم نمی‌شد وجود داشت، اما فکر می‌کنم سهم هیئت ایرانی از این نگرانی‌ها به دلیل شرایط کشور در طول این سال‌ها بی‌شک بیشتر از دیگر کشورهای عضو بوده است.

آقای زنگنه یکی از قدیمی‌ترین وزیران حاضر در اوپک است و بعید می‌دانم تا مدت‌ها کسی بتواند این عنوان را از آن خود کند، نقش او را در تصمیم‌گیری‌های اوپک چطور ارزیابی می‌کنید؟ پررنگ‌ترین خاطره‌ای که از او در این سال‌ها دارید به چه دوره‌ای مربوط می‌شود؟

بله همین طور است. آقای زنگنه در میان وزیران نفت ایران با حدود ۱۵ سال وزارت، رکورددار سکانداری این وزارتخانه مهم است. تا پایان دولت آقای روحانی، چهار دوره وزارت ایشان و ۱۶ سال حضور در نشست‌های اوپک ان‌شاءالله با خیر و خوشی پایان می‌یابد. امید که در این دوران سخت که به اعتراف بیشتر ناظران بین‌المللی فلج‌کننده‌ترین تحریم‌ها کشور را در تنگنا قرار داده، با هدف درس‌گیری از تجربه‌های موفق و ناموفق مسئولان، در ارزیابی و اظهارنظرهای خود رعایت انصاف را بکنند و خداوند را بر همه اعمال خود ناظر بدانیم. چنانچه بخواهیم ارزیابی کلی از عملکرد آقای زنگنه در اوپک داشته باشیم، شکی نیست مذاکرات گاه نفس‌گیر با رقیبانی که اغلب با مشکلاتی که ایران در این دوران با آنها روبه‌رو بوده بیگانه بوده و از بهترین مشاوران بین‌المللی برای فعالیت‌هایشان برخوردار بوده‌اند، نمی‌تواند همگی موفق و شیرین باشند، لکن با اطمینان می‌توان اعلام کرد عملکرد ایشان و تیم‌های همراه به‌ویژه با کمک یار همیشگی ایشان در نشست‌های اوپک یعنی زنده‌یاد حسین کاظم‌پور اردبیلی، احترام دوست و مخالف را برانگیخته و دستاوردهای بسیار مثبتی برای کشور داشته است. البته نباید فراموش کرد شیرینی دستاورد یک نشست موفق با اظهارنظر مغرضانه یک مخالف سیاسی می‌تواند به تلخ کامی مبدل شود.

از میان مهم‌ترین دستاوردهای آقای زنگنه که اتفاقاً از جمله نمونه‌های «تنها بودن هیئت ایران» هم است، مربوط به نشست اوپک در سال ۲۰۱۶ و نشست‌های کارشناسی متعدد پیش از آن است. در طول مذاکرات نفس‌گیر کارشناسی که حتی یک بار به دلیل فشار طرف‌های مذاکره، روانشاد حسین کاظم‌پور اردبیلی عزیز را روانه بیمارستان کرد، منجر به نتایجی شد که در نشست نهایی وزیران که آن هم بسیار سخت و فرسایشی بود، با درایت و پایمردی به‌کار گرفته‌شده نتیجه مطلوب مورد انتظار کشور به بار نشست و ایران نه‌تنها از هرگونه کاهش تولید معاف شد، بلکه اجازه یافت برای رسیدن به توان تولید پیش از تحریم‌ها به تولید خود نیز بیفزاید که این موضوع راه را برای افزایش تولید و صادرات کشور از یکم ژانویه ۲۰۱۷ را باز کرد که متأسفانه خروج ترامپ از برجام و تحمیل تحریم‌های سخت جدید، شیرینی این موفقیت را به تلخ کامی مبدل کرد.

به اعتقاد شما با توجه به این که ایران در ۱۰ سال اخیر در دو دوره زمانی سهم خود را از بازار نفت از دست داده و هم اکنون نیز تحت تحریم‌های آمریکاست، آیا همچنان می‌توان این کشور را یکی از اعضای موثر اوپک قلمداد کرد؟

شکی نیست که قدرت در درون اوپک از مقدار ذخایر کشورها ناشی نمی‌شود بلکه داشتن ظرفیت و توان تولید اضافی حرف نخست را در مذاکرات اوپک می‌زند. البته اگر کشوری تحریم شده باشد حتی اگر توان تولید هم داشته باشد، توان تاثیرگذاری بر تصمیم‌های اوپک برای آن کشور از بین می‌رود. البته بسیاری بر این عقیده هستند که اگر به جای صادرات روزانه دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه‌ای ایران پیش از تحریم‌ها، دنیا به نفت صادراتی ایران در سطح برای نمونه ۴ میلیون بشکه در روز وابسته بود، تحریم‌ها به سادگی شکل نمی‌گرفت. البته اگر حتی برای روزانه دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه صادرات کشور، روابط راهبردی با کشورهای بزرگ مصرف کننده نفت به‌ویژه در آسیا مانند چین و هند و یا هر قدرت اقتصادی دیگر نفت در مقابل همکاری در ایجاد پروژه‌های بزرگ مانند راه آهن سراسری، کشاورزی مدرن با استفاده از آب شیرین کن‌ها و نظایر آن امضا شده بود و ما بابت انجام این پروژه‌ها در کشور به طرف‌های خود بدهکار بودیم، کشور طلبکار به هر وسیله ممکن نفت ایران را  برای تسویه طلب‌هایش وارد می‌کرد. زمانی که اروپا در دور نخست تحریم‌ها در زمان اوباما، واردات نفت از ایران را به صفر رساند، شرکت انی ایتالیا به دلیل طلبی که از ایران برای پروژه‌های مختلف داشت، توانست مجوز واردات نفت از ایران را بگیرد. امید که با گذشت از این دوران سخت و با تجربه‌اندوزی از گذشته، شرایط تبدیل ثروت زیر زمین به ثروت روی زمین دوباره مهیا و این امر به سرعت آغاز شود.

آیا گمان می‌کردید روزگاری برسد که اوپک و روسیه و هم‌پیمانان آن با هم برای جلوگیری از افت شدید قیمت نفت به توافق برسند؟ ‌

در طول سال‌هایی که در مقاطعی اوپک با معضل کاهش تقاضای جهانی و افزایش عرضه نفت و کاهش شدید قیمت آن روبه‌رو می‌شد، همواره از دیگر تولیدکنندگان بزرگ نفت دنیا مانند روسیه، نروژ، مکزیک و عمان درخواست کمک می‌کرد تا در کاهش تولید با اوپک همکاری کنند که باوجود قول و قرارهای هر از چندگانه این کشورها، هیچگاه این همکاری‌ها قابل اتکا و پایدار نبودند. همکاری کشورهای غیر عضو اوپک با اوپک از آغاز سال ۲۰۱۷ به نظر جدی‌تر از گذشته هست و تاثیر مثبتی بر سطح قیمت‌ها گذاشته است که البته نقش اوپک را در تنظیم بازار کم رنگتر کرده که از آن گریزی نیست و بهایی است که اوپک و اعضای آن باید برای رسیدن به قیمت بالاتر نفت بپردازد. البته آنچه برای ایران مهم است رفع تحریم‌ها از صنعت نفت ایران است که بتوانیم هر چه زودتر به جایگاه واقعی خود در بازار نفت و همینطور اوپک برگردیم.

به نظر شما اوپک بازهم سازمان اثرگذاری در بازار نفت است و باتوجه به نقش انرژی‌های تجدیدپذیر همچنان می‌تواند یکی از بازیگران اصلی بازار نفت باشد؟

اوپک در دوران بحران ناشی از شیوع بیماری کرونا، نشان داد هنوز می‌تواند سازمان اثرگذاری در بازار نفت باشد. به نظر می‌رسد تا زمانی که نفت به عنوان یکی از منابع تامین انرژی جهان حداقل تا ۲۰-۳۰ سال آینده باقی بماند، اوپک همچنان قادر خواهد بود در ایجاد تعادل در بازار نفت نقش آفرین باشد. البته شرایط بازار نفت پس از پایان بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا و آینده تولید و صادرات نفت دو عضو بنیانگذار اوپک یعنی ایران و ونزوئلا در تعیین نقش اوپک در سال‌های آینده بسیار مهم خواهند بود.

*نسخه الکترونیکی ویژه‌نامه ۶۰ سالگی اوپک را می‌توانید از اینجا ببینید و بخوانید.

نگار صادقی

آدرس منبع

اشتراک گذاری
برچسب‌ها:

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *