آقای حسینی به عنوان اولین سوال بفرمایید چرا زمان برگزاری کنفرانس لندن برای معرفی مدل قراردادی جدید به تعویق افتاد؟
در واقع به تعویق نیفتاده است. ما ترجیح دادیم کنفرانس معرفی قرار دادها را بعد از عید نوروز در لندن برگزار کنیم . به این ترتیب کنفرانس لندن در روزهای 7 تا 9 آوریل در لندن برگزار خواهد شد یعنی هفته سوم فروردین.
قبلا قرار بود این کنفرانس در ماه مارس (اسفند) برگزار شود اما چون قرار است ابتدا سمیناری در تهران برای معرفی و تکمیل قراردادها و هم اندیشی و کسب نظرات موجود در کشور برگزار کنیم زمان آن تغییر کرد.
پس نشست تهران صرفا جنبه داخلی دارد؟
بله این کنفرانس هم اندیشی است و ما ضمن این که مدل های قراردادی خود را ارائه می دهیم نظرات گروه های مختلف را هم در این کنفرانس خواهیم داشت، اعم از بخش دولتی، بخش خصوصی، دانشگاه ها و دیگران. اسم سمینار هم هم اندیشی است. ابتدا می خواهیم نظرات را جمع بندی کنیم و بر اساس آن مدل کاری خودمان را تکمیل کنیم. بعد از این در ماه آوریل کنفرانس بین المللی لندن برگزار خواهد شد.
این تصور وجود داشت که تغییر در زمان برگزاری نشست لندن با توافق اخیر ایران و گروه 5+1 در مورد برنامه هسته ای ارتباطی داشته باشد و کمیته تصمیم گرفته است این کنفرانس را در شرایطی که تقریبا دوره شش ماهه توافق ها رو به اتمام است، برگزار کند.
نه. هیچ ارتباطی ندارد. این تغییر فقط جنبه فنی داشت و می خواستیم نظر همه را داشته باشیم.
با توجه به این که قراردادها به کلی جدید هستند آیا مجلس نیز در جریان تدوین قراردادها نقشی ایفا می کند؟
ما در تمام مسیر حرکت خود در چارچوب قوانین موجود حرکت می کنیم و تمام مقرارت را رعایت می کنیم. مصوبات ما مطابق ضوابط قانونی است. این معنایش این است که مثلا ما قانون برنامه پنجم را داریم یا قانون نفت را. بنا بر این نیاز به مصوبات جدید نداریم. ما در چارچوب قوانینی که موجود است کار تدوین قراردادهای جدید را به پیش می بریم.
وزیر نفت در حاشیه نشست 164 اوپک دو وین با مدیران 7 کشور نفتی اروپایی و آمریکایی دیدار و از آنان برای حضور در صنعت نفت دعوت کردند. آیا این بدان معناست که همین 7 شرکت در کنفرانس لندن حضور خواهند داشت یا کنفرانس فراتر از حضور این شرکت ها خواهد بود؟
باید بگویم خبرهای اولیه ای که در ارتباط با تنظیم قراردادهای جدید انتشار یافته است استقبال بسیار گسترده ای را نوید می دهد و دیدار مهندس زنگنه با شرکت های نفتی خصوصا شرکت های بزرگ نفتی اروپایی به این حرکت سرعت بخشیده و دنیا را به این باور رسانده است که حرکت دیپلماسی ما در جهت رفع تحریم ها یک حرکت برگشت ناپذیر و رو به جلو است. اگر چنین نبود قطعا شرکت های نفتی این اندازه مشتاق نبودند که بیایند با وزیر نفت ملاقات بکنند. خبرهای مربوط به برگزاری کنفرانس بسیار گسترده تر از این هاست. ما خبر داریم که شرکت های آمریکایی تا حد اسپانسری این کنفرانس جلو آمده اند.
استقبال طوری بوده که اخیرا دیدیم کنگره آمریکا در برابر شرکت های نفتی یک مقداری موضع گرفت و به آنها هشدار داد که خیلی دستپاچه نشوند. این نشان می دهد که ما حرکت را ایجاد کرده ایم. مهم تر از این نشان می دهد که ارزیابی شرکت های نفتی هم همان ارزیابی است که ما داریم. یعنی این که پایه تحریم ها دارد سست می شود و می رود به سمتی که برچیده شود. بنابر این پیش بینی من این است که کنفرانس لندن ان شاء الله بازتاب مجدد کنفرانسی باشد که در سال 1975 در لندن برگزار کردیم و به کنفرانس قرن معروف شد.
فایننشال تایمز نام آن کنفرانس را کنفرانس قرن گذاشته بود و من امیدوار هستم که ما کنفرانس را تکرار کنیم و با همان استقبال گذشته رو به رو شویم.
ارزیابی موسسه برگزار کننده هم که سی دبلیو سی نام دارد و آقای پارا وزیر نفت سابق ونزوئلا رییس آن است همین است. آقای پارا در ملاقات اخیر خود در وین با آقای کاظم پور اردبیلی ارزیابیش این بود که این سمینار با استقبال گرم بین المللی رو به رو خواهد شد.
پس کنفرانس لندن فراتر از حضور این هفت شرکت خواهد بود و شرکت های دیگری از جمله آسیا نیز در این کنفرانس شرکت خواهند داشت.
انتظار این است که دهها شرکت در کنفرانس حضور یابند. نه تنها شرکت های آسیایی بلکه حتی شرکت های داخلی نیز در این کنفرانس شرکت خواهند داشت. ما چند روزی است وب سایت این کنفرانس را نیز راه اندازی کرده ایم و شما خواهید دید که استقبال از کنفرانس بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
اسکارونی مدیر شرکت انی ایتالیا پس از دیدار با وزیر نفت به نحوی در مورد قراردادهای نفتی جدید اظهار نظر کرده بود که گویی شرکت های خارجی با کمیته در تماس هستند و در روند تجدید قراردادها نظرات یا پیشنهاداتی ارائه می دهند؟
ما تا امروز به دوگونه به این موضوع ورود کرده ایم. اول این که اصولا قراردادهای بین المللی را جمع آوری و بررسی کنیم و ببینیم که بهترین قراردادها، خصوصا قراردادهای منطقه خودمان تا شمال آفریقا، جایی که اصولا رقبای طبیعی ما در این بازار رقابتی حضور دارند، چه نوع قراردادهایی هستند.
کار دوم این است که با شرکت های بین المللی بزرگ نفتی چه به صورت رسمی، یعنی افراد رسمی آن شرکت ها چه افراد مرتبط با آنها، کار را شروع کرده ایم. ما الان نظرات لااقل چند شرکت بین المللی بزرگ را چه به صورت مکتوب و یا ارائه در جلسات کمیته داریم و بعضی ها هم حتی به صورت خصوصی تر و رسمی تر. مثل بعضی ها با خود من ملاقات داشته اند و نظراتشان را به این ترتیب جمع آوری کرده ایم. بنابر این ما با این شرکت ها در ارتباط هستیم. من به طور مشخص نمی توانم اسم شرکت ها را بگویم چون شاید آنها مایل نباشند اسمشان گفته شود ولی با آنها ارتباط داریم.
اسکارونی در همین گفت و گویی که با رویترز داشته گفته است ما بر مبنای مدل های بای بک نمی توانیم ادامه همکاری بدهیم. بنابراین عمدتا اصلاحات مورد نظر این شرکت چیست؟ به طور کلی این تجدید نظر در قراردادها یک نیاز داخلی است یا خارجی؟
این یک ضرورت ناشی از شرایط تجاری است. ببینید ما قراردادهای بیع متقابل را داریم که آنها را طراحی کردیم برای توسعه میادین نفتی. بعدا گاز اضافه شد. بعد اکتشاف اضافه شد و بعد افزایش بازیافت. شاید قراردادهای بای بک برای همه این کارهایی که من اشاره کردم پاسخگو نبود. محدودیت هایی در این قراردادها وجود داشت که ضرورت آن روز بود. الان تقریبا بیست سال از عمر این قراردادها می گذرد. طی این مدت هم ما و هم شرکت های بین المللی تجربه های بسیار زیادی را به دست آوردیم. قراردادهای بای بک مدل قراردادی جدیدی بود که ایران ابداع کرده بود. به هر حال شرکت های خارجی آمدند پروژه های زیادی را اجرا کردند. میلیاردها دلار سرمایه گذاری شد. پارس جنوبی شکل گرفت. پروژه های فراوانی اجرا شد مثل سیری، دارخوین، درود، آزادگان و خیلی جاهای دیگر. این ها یا توسعه پیدا کردند یا در حال توسعه هستند. این اتفافات افتاد و ما در مسیر اجرا تجربه کسب کردیم. همه ما فهمیدیم که ایرادات کار در ارتباط با پروژه های مختلف کجاست. شرکت های بین المللی فهمیدند کجای قرارداد برایشان ممکن است مشکلاتی ایجاد کند که مشکلاتی ایجاد کرد. ما هم این را قبول داریم که قراردادهای بای بک مشکلاتی را ایجاد کرده است.
مثلا چه مشکلاتی؟
مهم ترین مطلبی که من می خواهم به آن اشاره بکنم این است که برخی مواد مدل قراردادی بای بک به قدری از نظر متون محکم بود که در حقیقت مذاکره کنندگان آن روز خیلی یک طرفه به نفع ایران کار کرده بودند. یک جاهایی اینقدر محکم بود که اینها یک جاهایی به منافع اقتصادی که حتی در قرارداد در مورد آن تفاهم شده بود دست نیافتند. معنی این حرف این است که شرکتی که به انتظاراتش در چارچوب قرارداد دست نمی یابد می گوید من متضرر شده ام. این شرکت دیگر نمی آید. همین صحبتی که مدیر شرکت انی کرده و گفته ما در آن چارچوب به ایران نمی آییم.
اما اگر ما فکر بکنیم که با قراردادهای جدید اتفاق خیلی عجیب و غریبی خواهد افتاد و به قول معروف ما از آن طرف پشت بام می افتیم نه این طور نیست. آنچه که ما در کمیته قرار گذاشته ایم این است که محور اصلی کارمان منافع ملی باشد. اولین محور کار ما در کمیته بازنگری قراردادها حفظ منافع ملی است. ما با حفط منافع ملی، مدل قراردادی خود را تدوین می کنیم.
اما برای این که بفهمیم این منافع کجاست منافع اقتصادی ناشی از توسعه میادین، منافع اقتصادی، فنی و تکنولوژیک ناشی از توسعه میادین گاز، اکتشافات و تمام این ها را لحاظ کردیم تا ببینیم که آیا ضرورت دارد کمیته مدل های جدیدی طراحی کند یا نه. اکنون ما به این نتیجه رسیده ایم که ضرورت دارد. پس از این باید ببینیم قواعد بازی کدام است؟ بر اساس آن قواعد شناخته شده در بازار رقابتی که امروز در منطقه جریان دارد و پول و سرمایه و تکنولوژی این شرکت ها را جذب می کنند مثل عراق، مثل قطر و مثل کویت مثل کشورهای شمال آفریقا باید حرکت کنیم.
ما بایستی این ها را با توجه به بازار رقابتی ارزیابی بکنیم و کاری بکنیم که در این رقابت برنده باشیم و بتوانیم شرکت ها را جذب بکنیم. گفته می شود ما به 150 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز داریم. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم یک چنین حجم بزرگی از سرمایه گذاری از طریق بودجه عمومی کشور تامین شود. قاعده بازی این است که شما باید این را از سرمایه خارجی جذب بکنید.
ادامه دارد…